اقتصاد ایران در ماههای اخیر، چشم انتظار رویدادی مهم بود. این رویداد در گرو نتیجه مذاکراتی بود که مدتهایی طولانی بر سر میز مذاکره در حال شکلگیری و تکامل بود و در نهایت منجر به توافق بین ایران و گروه 5+1 شد. با رسیدن به توافق هستهای، انتظارها برای لغو تحریمها آغاز شد، التهابهای مقطعی در کنگره آمریکا و برخی اظهارنظرهای مخالف توافق نتوانستند روند اجرایی شدن لغو تحریمها را به خطر اندازند و به نظر میرسد، آیندهای متفاوت، پیشروی اقتصاد ایران قرار خواهد داشت.
تغییرات وضعیت اقتصادی ایران، پس از لغو محدودیتهای تجاری و حواشی اقتصادی، امیدبخش و روشن به نظر میرسد. اما در این میان، بررسی مفهومی اقتصادی که در دوران پیش از لغو تحریمها، توسط رهبری ایران، تعیین و لازم الاجرا شد، نیز اهمیت دارد. در واقع براساس این فرمان، ایران با تکیه بر اصول اقتصاد مقاومتی، تلاش میکرد از مسیر دشوار تحریمها سربلند بیرون آید. اما آیا با لغو تحریمها، اقتصاد مقاومتی همچنان ادامه خواهد داشت؟
آینده نگری چراغ راه موفقیت است
آنچه بیش از هر چیز، در دوران پساتحریم، اهمیت دارد، آینده نگری است، از دست ندادن فرصتها و حفظ ثبات اقتصادی، مهمترین عواملی هستند که باعث میشوند ایران از دوران پساتحریم نهایت استفاده را ببرد. این همان نکتهای است که دکتر آرون آرنولد، از مشاوران سابق هستهای وزارت دفاع آمریکا، در مقالهای که اخیرا منتشر کرده، مدنظر قرار داده.
براساس این اظهارنظر، یکی از بزرگترین دستاوردهای موفقیت در اقتصاد مقاومتی، کاهش وابستگی ایران به صنعت نفت است. ایران در طول سالهای تحریم به سبب وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، ضرباتی را از سقوط ارزش نفت در بازارهای جهانی متحمل شده که میتوانست کمتر باشد. در واقع، پیگیری برخی مولفههای اساسی اقتصاد مقاومتی، مثل تقویت زیرساختها در بخشهای صادرات غیرنفتی و تلاش برای کاهش انزوای تجاری از طریق گسترش روابط بانکی، در دوران پساتحریم، اهمیت زیادی دارند.
کارآفرینی و اشتغال به حمایت نیاز دارد
پایگاه خبررسانی المانیتور، در مقالهای با اشاره به فرمان اقتصاد مقاومتی، چنین نوشته است: «گرچه اقتصاد مقاومتی در ایران با هدف پایداری در برابر تحریمها برنامهریزی شد، اما برخی مولفههای اساسی این طرح، از جمله لزوم کارآفرینی و توسعه اشتغال، محدود به شرایط پیش از تحریم نیست.
به عبارت دیگر، برنامههایی مثل اقتصاد مقاومتی که بر توسعه تولیدات داخلی و خودکفایی اقتصادی تأکید دارند، میتوانند در حکم برنامههایی بلندمدت با دورههایی 10 تا 20 ساله اجرا شده و بازدهی داشته باشند. در شرایطی که ایران از سد تحریمها عبور کرده، توجه به بخش کارآفرینی و توسعه تجارت بینالملل الزامیست و حمایت از این بخشها در قالب برنامههای جامع امکانپذیر است. شاید ادامه اولویتهای اقتصاد مقاومتی، یا تدوین برنامهای مشابه و جامع در شرایط پساتحریم کمک بزرگی برای تسریع روند تغییرات مثبت در ایران باشد.
تغییرات ناگهانی اتفاق نمیافتند
به گزارش واشنگتن پست، پس از جشنها و شادیهای فراوان که پس از توافق هستهای انجام شد، اکنون زمان آن رسیده که با دیدی منطقی و حتی انتقادی به شرایط فعلی اقتصاد ایران نگاه کرد، وابستگی ایران به صنعت نفت، بالا بودن نرخ تورم، مشکلات در برخی بخشهای تولیدات داخلی و. . . چالشهایی هستند که دولت در شرایط پساتحریم باید از سد آنها عبور کند.
فشارهای اقتصادی که در دوران تحریم بخشهای مختلف تولید و صنعت ایران را تحت تأثیر قرار داده بود کم تعداد نیستند، برای مثال در اوج دوران تحریمها در سال 2012، صنعت خودروسازی ایران از رقم نسبی 1/6 میلیون خودرو به 700 هزار خودرو کاهش تولید داشت و سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی از رقم 4 میلیارد دلار در سال 2010 به سقوط شدیدی در سال 2012 رسید. در بخش صادرات نفتی نیز وضعیتی مشابه در جریان بود. اکنون ترمیم و احیای چنین بخشهایی، ناگهانی رخ نمیدهد. برای جلب مشارکت سرمایهگذارهای خارجی و افزایش مجدد در ظرفیتهای بخش تولید، نیاز به مهلت احیا وجود دارد.
لزوم اعتدال در خوشبینی
پاتریک کلاوسون، از مدیران ارشد مؤسسه تحقیقاتی واشنگتن، با اشاره به مسیر دشوار رسیدن به توافق هستهای و مخالفتهای گاه و بیگاه برخی طرفهای غربی و ایرانی، معتقد است گرچه دستیابی به این توافق، مرزهای اقتصاد ایران را بینالمللی میکند و فشارهای اقتصادی را به شکل چشمگیری کاهش میدهد، اما نمیتوان با خوشبینی کامل روند بازسازی اقتصادی، در دوران پساتحریم را مورد مطالعه قرار داد. بیمیلی ایران در توافق با برخی قدرتهای غربی و اختلافات عمقی و ریشهدار بین آنها، در کنار وسواس و سختگیری بازرسان آژانس در مورد پایداری ایران در تعهدات هسته ای، باعث میشود نتوان بهطور مطلق به نتیجه این توافق دل بست. بر این اساس، ادامه مسیری که ایران آن را مقاومت اقتصادی مینامید، چندان دور از ذهن به نظر نمیرسد.