اشتیاق جوانان در ورود به عرصه بازیگری و تئاتر گاهی تنها به علاقه شخصی آنها بازمیگردد و خیلی از این جوانان فعالیت خود را با اجرا و نمایش در سالنهای کوچک آغاز میکنند و در همان جا نیز به دنیای هنری خود پایان میدهند، با این حال برخی دیگر با تقویت حرفه خود، راه به سینما و تلویزیون پیدا کردهاند ، اگرچه تئاتریهایی هم هستند که در حرفه خود سرآمد میشوند. از این رو، برخی کارشناسان معتقدند تئاتر زیرساخت سینما و تلویزیون است و باید مورد توجه دولت قرار گیرد، به طوری که با ساخت سالنهای نمایش در استانهای مختلف بستر پرورش استعدادهای جوان مهیا شود اما اگر بخواهیم به اقتصاد آن بپردازیم، شاهد نظرات مختلفی خواهیم بود. بهگونهای که برخی بازیگران تئاتر معتقدند اقتصاد این عرصه بهصورت مافیا در اختیار بازیگران مطرح تئاتر است و تنها آنها هستند که سالنهای بزرگ انتظار اجرایشان را میکشد و همین به سرازیر شدن مخاطبان آنها به سالن های نمایش کمک میکند، علاوه بر آن اسپانسرها بیشتر تمایل دارند آنها را حمایت کنند تا گروههای کوچک و جوانی که در پلاژهای کوچک با تعداد اندکی به اجرای نمایش میپردازند، به این مسئله نیز باید توجه کرد که بیشتر درآمد بازیگران تئاتر از طریق کلاسهای آموزشی بهدست میآید که این هم منوط به مطرح بودن است. ورود به عرصه سینما و تلویزیون برای برخی از بازیگران با تئاتر آغاز شده است، موضوعی که نشاندهنده نقش سازنده آن در پرورش هنرمندان است اگرچه برنامههای تئاتر با سینما در اجرا کاملا متفاوت است، با این وجود از نظر ساختاری تئاتر بستری برای رشد بازیگران و تهیهکنندگان در ورود به عرصههای دیگری همچون تلویزیون و سینماست. ایرج راد، حامد سیاسی راد، و حسین فرحبخش در این باب به ابراز عقیده پرداخته اند...
حامد سیاسیراد:
شهرستانها از تئاتر محرومند
حامد سیاسی راد، بازیگر تئاتر با نگاهی به روند رو به تکامل تئاتر ایران اظهار میکند: در یک دهه اخیر سالنها و پلاتوهای کوچکی در سطح تهران راهاندازی شده که به موازات آن گروههای کوچک تئاتر تشکیل شده است اما این مسئله نیز وجود دارد که گروههای جوان تئاتر به سالنهای بزرگ دسترسی ندارند و تنها محدود به فعالیت در همین پلاتوهای کوچک هستند که ظرفیت آنها به بیش از 50 نفر نمیرسد و با بهای بلیت 10 تا 15 هزار تومان حتی نمیتوانند هزینه طراحی صحنه را پرداخت کنند. از سوی دیگر این امر در شهرستانها حادتر است و آنها از همین سالنهای کوچک نیز محروم هستند. اگر بخواهیم اقتصاد تئاتر در سالهای اخیر را بهصورت دقیقتر بررسی کنیم، باید به سالنهای بزرگ نگاه کنیم که در دست تعداد اندکی از بنامهای عرصه تئاتر و هنر هستند، زیرا آنها نه تنها با استقبال بالایی در گیشه روبهرو میشوند بلکه با بهرهگیری از همین امتیازها میتوانند اسپانسر نیز جذب کنند و با برگزاری چند اجرا در طول یک سال درآمد خوبی کسب کنند.
سیاسیراد با بیان اینکه فعال شدن دانشگاهها در تئاتر زمینه توسعه مخاطبان را به همراه داشته است، افزود: از سال 1380 دانشگاهها تعداد بیشتری دانشجو در رشتههای بازیگری، نویسندگی و کارگردانی جذب کرده اند، حال در شرایطی که آنها با واقعیتها روبهرو شدهاند و دیگر رویای رفتن روی پرده سینما را در ذهن خود پرورش نمیدهند در عرصه نمایش فعالتر شدهاند و همین بهبود نمایشها به افزایش مخاطبان تئاتر منجر شده است.
او با تایید این موضوع که نمایش تئاتر دیگر تنها محدود به سالنها نیست، ادامه داد: در حال حاضر نمایشهای تئاتر از تلویزیون، رادیو و اینترنت پخش میشود که این موضوع بستر پررنگ شدن تئاتر را در جامعه امروز فراهم کرده است و کمک خواهد کرد گروههای کوچک و جوان نیز کمکم مسیر پیشرفت را بپیمایند اما اگر بخواهیم واقعبینانهتر به این مسئله بپردازیم باید سالنهای بزرگ که هماکنون بهصورت انحصاری در اختیار تعداد اندکی از معروفهای تئاتر است به جوانان نیز میدان دهند تا رشد کنند و آنها نیز بتوانند اسپانسر بگیرند و به درآمدهای آن تکیه کنند، چراکه هماکنون خیلی از جوانهایی که به تئاتر میپردازند مخارجشان توسط خانواده تامین میشود و در آینده که باید مستقل شوند تئاتر را کنار خواهند گذاشت یا بهعنوان یک شغل دوم بهصورت تفریحی آن را ادامه خواهند داد که این موضوع مانع از پیشرفت حرفهای تئاتر میشود.
سیاسیراد با اشاره به مشکلات اقتصاد تئاتر اضافه میکند: در خیلی از نمایشها گروهها تنها در صورتی میتوانند اسپانسر بگیرند که نمایش آنها با موضوع فعالیت یک شرکت هماهنگ باشد تا از این طریق اسپانسر انگیزه حمایت بیابد یا باید از طریق روابط شخصی زمینه حضور اسپانسرها را مهیا کنند؛ اگرچه درآمدهای اسپانسری در تئاترهای ایران بیشتر صرف هزینه طراحی صحنه و اجرا میشود و بازیگران مشهور تئاتر با برگزاری کلاسهای آموزشی بدن، بیان، نویسندگی، کارگردانی و... درآمد خود را افزایش میدهند و به نوعی درآمد جانبی آنها بیشتر از خود نمایش است.
عرصه نمایش، مسیر تکامل بازیگران معروف سینما و تلویزیون است؛ روزگاری آنها تنها برای چند مخاطب که بیشتر از دوستان و آشنایان بودهاند به اجرا میپرداختند و کمکم مسیر پیشرفت را پیمودهاند و توانستهاند در سالنهای بزرگتر در حضور مخاطبان بسیار هنر خود را به نمایش بگذارند و محبوبیت زمینهای شده است که آنها در کنار نمایش به برگزاری دورههای آموزشی نیز بپردازند و به نوعی تدریس را حرفه دیگر خود قلمداد کنند. این روزها موسسههای هنری نمادی از همین راههای کسب درآمد بازیگران تئاتری است که نتوانستهاند از اجرا و نمایش درآمد خوبیکسب کنند.
***
ایرج راد:
رونق تئاتر با اطلاعرسانی امکانپذیر است
ایرج راد، تهیهکننده نمایش در رابطه با وضعیت کنونی اقتصاد تئاتر ایران اظهار کرد: نمایش زنده در صحنه، مخاطبان خاص خود را دارد و میزان استقبال از آن به مولفههای زیادی بازمیگردد؛ یکی اینکه اگر برنامه به موقع و به اندازه کافی اطلاعرسانی شود، به طور قطع تعداد مخاطب بیشتری را به سالنها خواهد کشاند و البته در مواردی نیز پیش میآید یک نمایش حرف چندانی برای گفتن ندارد که مخاطبان زیادی را نیز جذب نخواهد کرد. بازیگران معروف، نوع بازی و. . . از عواملی است که جذابیت تئاتر را تحت تاثیر قرار میدهد. به هر حال هرچقدر ارزشهای یک برنامه بیشتر معرفی شود و شرایطی مناسبی از نظر سالن برای ارائه داشته باشد با موفقیت قابل قبولی همراه خواهد شد.
ایرج راد در نگاهی به نقش تئاتر در رونق برنامههای تلویزیونی و سینما، میگوید: نمایش به دلیل ارتباط زندهای که با مخاطبان دارد جایگاه ویژهای در بین برنامههای هنری دارد و به نوعی زمینهساز باروری برنامههای تلویزیونی از نظر بازیگری و کارگردان خواهد بود. اگرچه هماکنون اکثر سالنهای تئاتر در حال تعمیر هستند و به نوعی در مخاطبان و استقبال از برنامهها اثر گذاشته است، با این حال اگر در استانهای مختلف سالنهای مخصوص تئاتر راهاندازی و در بین جامعه فرهنگسازی شود، تئاتر میتواند جایگاه خوبی در میان مردم پیدا کند و با جذب مخاطبان خاص شرایط مساعدی به وجود آورد.
***
حسینفرحبخش:
تئاتر زیرساخت سینماست
حسین فرح بخش، تهیهکننده سینما و تئاتر با اشاره به جایگاه تئاتر در میان سایر برنامههای هنری تصریح میکند: تئاتر زیرساخت سینمای کشور است و بازیگران آن در مقایسه با سینما قویتر هستند به طوری که میتوانند سینما را خلق کنند با این وجود برخی تئاتریها پس از ورود به سینما نمیتوانند خود را با شرایط جدید هماهنگ کنند اما حسن آنها این است که به دلیل زمان طولانی که روی صحنه برنامه اجرا میکنند، استقامت بیشتری نسبت به بازیگر سینما که در نوبتهای یک دقیقهای جلوی دوربین قرار میگیرد، دارند. از این رو مخاطبان با آگاهی از تفاوتهای هنر تئاتر به آن گرایش پیدا کردهاند. فرح بخش با تاکید بر اینکه در یک دهه گذشته به مخاطبان تئاتر اضافه شده است، ادامه میدهد: در سالهای گذشته فهم و دانش مردم نسبت به تئاتر بیشتر شده و به همان نسبت به مخاطبان آن نیز اضافه شده است تا جایی که نسبت به سینما و تلویزیون تعداد مخاطبان تئاتر رشد چشمگیرتری داشته است.
بالارفتن اطلاعات و آگاهی جامعه از محتوای نمایشها منجر به این گرایش بیشتر شده است. از سوی دیگر سانسور و ممیزی برخی فیلمهای سینمایی افزایش یافته و همین محتوا و برنامه فیلمها را تحت تاثیر قرار داده که با کاهش جذابیت فیلمها، انگیزه تماشاچیان برای حضور در سینماها کاسته شده، از این رو آنها برای ارضای علایق خود روانه سالنهای تئاتر شدهاند.
او با نگاهی به وضعیت برنامه تئاتر در شهرستانها، میگوید: در برخی شهرها سالنهای خوبی برای نمایش وجود ندارد که دولت باید با ایجاد زیرساختهای مناسب تئاتر و تخصیص هزینههای آموزشی در توسعه تئاتر نقش کمکی ایفا کند اما نباید این موضوع منجر به دخالت در آن شود. در شهرستانها تئاترهای دانش آموزی و دانشجویی قوی در جشنوارهها به نمایش گذاشته میشود که نشاندهنده این است که با سرمایهگذاری در آنجا میتوان استعدادهای تجربی را به سمت شکوفایی در هنر هدایت کرد تا پایههایی برای کمک به توسعه هنر باشد، زیرا هر چقدر اجراها تقویت شود به رشد بازیگران و. . . کمک میکند و بهصورت پیوسته به رشد سینما و تلویزیون نیز یاری خواهد رساند و در نهایت تقویت اقتصاد تئاتر را به دنبال خواهد داشت.