امروزه مشاغل خانگی بهعنوان راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد در سراسر جهان محسوب میشود. قابلیت انجام این کار در منزل، موجب ایجاد مزایایی برای شاغلان میشود که از جمله آنها میتوان به حذف هزینههای مربوط به خرید یا اجاره کارگاه، استفاده از نیروی کار سایر اعضای خانواده و ایجاد زمینههای کار خانوادگی اشاره کرد. این در حالی است که در کشور ما باوجود تدوین طرحی برای مشاغل خانگی و برخی اقدامات دولتهای مختلف، در نهایت این طرح راه به جایی نبرد و با شکست مواجه شد. کارآفرینان و فعالان راهاندازی مشاغل خانگی بر این باورند که فقدان زیرساختهای لازم، نبود بازار مناسب برای محصولات و مانعتراشی مافیای واردات برخی از محصولات و کالاها از مسائلی است که موجب به ثمر نرسیدن طرح مشاغل خانگی شده است. «فرصت امروز» در این گزارش دلایل شکست طرح مشاغل خانگی را مورد بررسی قرار داده است.
***
پژمان آزادی:
هر کالایی را نمیتوان در خانه تولید کرد
پژمان آزادی، کارآفرین و از فعالان راهاندازی مشاغل خانگی معتقد است که یک تیم متخصص این موضوع را بررسی و ارزیابی کنند که چه نوع محصولاتی را میتوان در مشاغل خانگی تولید کرد، زیرا هر نوع محصولی را نمیتوان در قالب مشاغل خانگی به تولید رساند.
به نظر شما در کشور ما تا چه اندازه ظرفیت و پتانسیل برای ایجاد و گسترش مشاغل خانگی وجود دارد؟
برداشت من این است که در بسیاری از حوزهها نمیتوانیم مشاغل خانگی داشته باشیم. در رابطه با مشاغل خانگی مواردی که عنوان شده و کارهایی که تاکنون انجام شده بیشتر ضربه زده است. زیرا تولید یک محصول خاص باید تحت نظارت مشخص و مسیر مشخص باشد تا بتواند وارد بازار شود اما در مشاغل خانگی، معمولاً این امکان وجود ندارد زیرا هیچ کنترل و نظارتی بر کارگاههای خانگی وجود ندارد و این یک نقص بزرگ است. قاعدتا زمانی که چنین نقص بزرگی وجود دارد، آینده طرحی مانند مشاغل خانگی نیز زیر سوال است. از سوی دیگر باید به این موضوع توجه داشت که با راهاندازی مشاغل خانگی، واحدهایی به وجود میآیند که میتوانند بعدها رقیب واحدهای تولیدیای شوند که با مشکلات فراوانی مانند محدودیت منابع مالی و دریافت وام درگیر هستند. در عین حال نظارت بر واحدهای تولیدی بسیار زیاد است اما نظارت بر مشاغل خانگی نمیتواند چندان گسترده و زیاد باشد. در چنین شرایطی وضعیتی به وجود میآید که مشاغل خانگی بدون هیچکدام از مشکلات مذکور میتوانند محصولات و کالاها را به قیمت پایینی تولید کنند. بنابراین با توجه به مسائل مذکور مشاغل خانگی نباید در هر حوزهای ورود پیدا کنند.
برخی از کارشناسان معتقدند که نوع نگاه ما به مشاغل خانگی صحیح نیست و سطحینگر است و همین نوع نگاه یکی از دلایل عدم موفقیت طرح مشاغل خانگی است. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
مسئله مهم این است که یک تیم متخصص این موضوع را بررسی و ارزیابی کنند که چه نوع محصولاتی را میتوان در مشاغل خانگی تولید کرد زیرا هر نوع تولیداتی را نمیتوان به مشاغل خانگی محول کرد. بهعنوان مثال صنایعدستی یکی از مواردی است که امکان تولید آن در قالب مشاغل خانگی وجود دارد و میتواند ارزش افزودهای را ایجاد کند. البته برای موفقیت چنین طرحی باید شرکتهایی وجود داشته باشند که از مرحله تولید تا عرضه محصولات و کالاها را مدیریت کنند و اگر بهمعنای واقعی چنین شرایطی ایجاد شود، میتواند به افزایش درآمد خانوارها کمک کند و چرخههای جدیدی از تولید را ایجاد کند.
در بسیاری از کشورها بحث مشاغل خانگی به حدی گسترده است که حتی دورکاری برخی از کارمندانی که نیازی به حضور فیزیکی آنها نیست را هم شامل میشود. اما به نظر میرسد چنین چشماندازی در کشور ما بسیار دور و دستنیافتنی است. دلیل این موضوع را چه میدانید؟
دورکاری از مواردی است که مدیریت دقیقی میخواهد. در بسیاری از موارد زیرساختهای لازم برای دورکاری وجود ندارد و زمانی که زیرساخت وجود ندارد، عملا نمیتوانیم در این حوزه ورود پیدا کنیم. متأسفانه در کشور ما در مورد ارزیابی کارمندان در شرایطی که حضور فیزیکی هم دارند، مشکلات بسیاری وجود دارد و حتی در چنین شرایطی هم، کیفیت چندان مهم نیست و کمیت اهمیت دارد. بنابراین تا زمانی که نتوانیم نگاهمان را به سمت کیفیت ببریم، در مورد دورکاری و انجام وظایف محوله کارمندان در خانه، راه بسیار درازی پیشرو خواهیم داشت. درواقع ابتدا باید در مورد ارزشیابی حضور فیزیکی کارکنان این موضوع نهادینه شود که رکن اساسی کیفیت است و همین موضوع بهتدریج به حوزه دورکاری نیز منتقل شود.
***
خسرو سلجوقی:
مافیای واردات مانعتراشی میکند
خسرو سلجوقی، کارآفرین اجتماعی و از فعالان راهاندازی مشاغل خانگی معتقد است که در کشور ما مافیای واردات برخی از محصولات و کالاها اجازه نمیدهد بسیاری از مشاغل خانگی به ثمر برسد.
از سوی کارشناسان دلایل مختلفی برای شکست طرح مشاغل خانگی عنوان میشود. به نظر شما چه عواملی در عدم موفقیت طرح مشاغل خانگی در کشورمان تأثیر داشته است؟
در کشور ما یک نقص سیستمی وجود دارد که تعریف مشاغل خانگی و رویکرد مردم و مسئولان نسبت به این موضوع اشتباه است و بیشتر تعریفی که از مشاغل خانگی وجود دارد، بر مشاغل سنتی متمرکز است و اصلاً در این زمینه بر مشاغل جدید تمرکز نشده است. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا مشاغل فناورانه و نوآورانهای وجود دارد که در خانه قابل انجام است. همچنین باید به این نکته توجه داشته باشیم که به دلیل کمبود یا نبود بازارهای سنتی، عملاً دیگر این امکان برای افراد وجود ندارد که تولیدات خود را در چنین بازارهایی عرضه کنند. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته، شرکتهایی وجود دارند که نقش واسطه را ایفا میکنند.
این شرکتها در زمینه تولید کالاها و محصولات در خانهها چه اقداماتی انجام میدهند و در مورد بازاریابی این کالاها چه عملکردی دارند؟
اگر بخواهیم به مثالی در این زمینه اشاره کنیم، باید به کشور چین اشاره کنیم که در آن برخی شرکتها بین منابع سرمایه و منابع کار، مدیریت میکنند. بهعنوان مثال این شرکتها 10هزار متر پارچه را با استفاده از دستگاههایی برش میدهند و بین خانوادههایی که کار خانگی انجام میدهند، توزیع میکنند. اما خانوادههایی که در مرحله اول این پارچهها را دریافت میکنند، صفر تا صد دوخت لباس را انجام نمیدهند و فقط بخشی از آن را عهدهدار میشوند و در مراحل بعدی و به ترتیب این پارچه در اختیار سایر خانوارها قرار میگیرد و بهنوعی تقسیم کار صورت میگیرد که هم تخصصیتر است و هم موجب کاهش قیمت تمام شده کالای نهایی میشود. در کشورهایی مانند چین که در زمینه مشاغل خانگی پیشرو هستند، روشهای خاصی هم برای فروش کالاها و محصولات تولید شده وجود دارد. در این قبیل کشورها، شرکتهای خصوصی اعتماد مردم را جلب میکنند و در عین حال توان و تخصص لازم را برای مدیریت تولید محصولات و کالاهای خانگی و فروش آنها در اختیار دارند. البته در کشور ما نیز چندی پیش مقرر شد که شرکتهای این چنینی 100میلیون تومان وام دریافت کنند اما نمیتوان چنین پروژههایی را با این میزان اعتبار راهاندازی و مدیریت کرد و در واقع در مورد گسترش مشاغل خانگی نمیتوان با بخشنامه و آییننامه کاری از پیش برد.
فکر میکنید در کشور ما این امکان وجود دارد که روزی موانع موجود برطرف شود و به جایگاه قابل قبولی در زمینه مشاغل خانگی دست پیدا کنیم؟
البته که وجود دارد زیرا خواستن، توانستن است اما موضوع مهم این است که در کشور ما مافیای واردات برخی از محصولات و کالاها اجازه نمیدهد بسیاری از مشاغل خانگی به ثمر برسد. بهعنوان مثال برخی از کشورهای دنیا به این سمت رفتهاند که در خانهها زباله را فرآوری و از آن پروتئین تولید کنند و به این ترتیب بتوانند تولید ارگانیک و محیطزیست سالمی داشته باشند. در کشور ما نیز عدهای درصدد برآمدند که چنین کاری را انجام دهند اما از آنجا که بازار مافیای واردات برخی کالاها و محصولات بههم میخورد، مانع از این کار شدند. مافیای واردات کودهای شیمیایی، مافیای واردات دستگاههای کمپوستسازی و مافیای واردات دستگاههای تولید برق از زباله که تا حدودی در دولت هم نفوذ کردهاند، مانع از پیشبرد و گسترش طرحهایی مانند مشاغل خانگی میشوند.
***
مهرداد فضیلت:
بازاریابی محصولات تولیدی مهمترین مسئله است
مهرداد فضیلت، کارآفرین و از فعالان راهاندازی مشاغل خانگی معتقد است که در مورد مشاغل خانگی مهمترین مسئله بازاریابی محصولات و کالاهای تولیدی است.
کارشناســـان و مسئولان دلایل مختلفی را برای عدم موفقیت طرح مشاغل خانگی برمیشمارند. به نظر شما عمدهترین عوامل شکست این طرح در کشور ما چیست؟
بهطورکلی در مورد مشاغل خانگی مهمترین مسئله بازاریابی محصولات و کالاهای تولیدی است. کسبوکارهای حرفهایتر ابزارها و امکانات آسانتری برای بازاریابی دارند که مشاغل خانگی این امکانات را در اختیار ندارند که این موضوع موجب پررنگ شدن نقش دلالها میشود. بهعنوان مثال یکی از سنتیترین مشاغل خانگی در ایران فرش بافی است که به دلیل آنکه امکان بازاریابی مستقیم برای بافندگان وجود ندارد، سود اصلی نصیب دلالان میشود. در این شرایط بهترین راهحل این است که شرکتهای کوچک در مورد بازاریابی مشاغل خانگی اقداماتی را انجام دهند و با توجه به اینکه در دنیای امروز بازاریابی اینترنتی، هزینه بازاریابی را بسیار کاهش داده است، باید به خانوادهها کمک شود که از این ابزارها به شکل بهتری استفاده کنند و بازاریابی آسانتری داشته باشند.
همانطور که اشاره کردید در بسیاری از کشورها با توجه به رشد دانش حوزه فناوری اطلاعات، مشاغل خانگی یا صنایع کوچک راحتتر میتوانند به بازارها و حتی بازارهای بینالمللی دست پیدا کنند. در کشور ما در این زمینه چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
در ایران یکی از مهمترین کارهایی که میتوان انجام داد این است که به فعالان مشاغل خانگی آموزش داده شود که از ابزارهایی که گسترش بسیار زیاد و هزینه بسیار کمی دارد، راحتتر استفاده کنند. یکی دیگر از مشکلات این است که مشاغل خانگی ظرفیت تولید محدودی دارند و اگر تعداد مشتریان آنها افزایش پیدا کند قدرت پاسخگویی به آنها را نخواهند داشت. شاید بتوان با آموزش خانوادههایی که مشاغل خانگی دارند، آنها خوشههایی را برای خود تشکیل دهند که مشکل گسترش حجم تقاضا را حل کنند. دولت هم اگر میخواهد کاری در این زمینه انجام دهد، باید در چند حوزه مشخص متمرکز شود. یک حوزه آموزش خانوادههاست که بتوانند از ابزارها راحتتر استفاده کنند. یک حوزه دیگر بحث کمک به شرکتهای نوپا در این بخش است؛ به عبارت دیگر شاید نتوان چند خانواده را تحت پوشش یک شبکه قرار داد اما بهراحتی میتوان چند کسبوکاری را که حول این قضیه شکل میگیرند حمایت کرد و این شرکتها برای کسبوکارهای خانگی بازار ایجاد کنند.
اینطور به نظر میرسد که در کشور ما به دلیل فقدان زیرساختهای لازم، همانند سایر کشورها مبحث مشاغل خانگی به اندازهای گسترده نیست که حتی مسائلی نظیر دورکاری کارمندان را شامل شود. دلیل این موضوع را چه میدانید؟
مسئله اصلی مدیریت بهرهوری است. ما در ایران از نظر مدیریت بهرهوری، آمار و شاخصهای بالایی نداریم زیرا از کارمندانی که در محل کار خود حضور فیزیکی دارند، استفاده صحیحی نمیشود و از سوی دیگر برخی کارمندان در محیط کار چندان پایبندی و تعهد ندارند چه برسد به اینکه بخواهند در منزل خود وظایف محوله را به درستی انجام دهند. در واقع افرادی که دور کار میشوند باید معیارهای انگیزشی متفاوتی داشته باشند و باید این امکان را داشته باشند که با چند سازمان کار کرده و زمان خود را مدیریت کنند. این افراد باید مدل درآمدزایی در اختیار خودشان باشد و براساس آن خروجی که میدهند، درآمد و پاداش داشته باشند.