رضا رضاییپور جوانی است که در کودکی به اتفاق همکلاسیها و اغلب اعضای خانواده در موزههای پایتخت تردد داشته، رفتوآمد و بازدیدی که منجر به ابتکار و نوآوری او در دوران جوانی شده است. او متولد 64 و دانش آموخته مهندسی نرمافزار است. در همان دوران دبیرستان که در رشته ریاضی فیزیک تحصیل میکند گرایشی به سمت ایجاد کسبوکار مستقل مییابد اما به گفته خودش از سختیهای راه بیاطلاع بوده و یکسال پس از ورود به دانشگاه، شرکت دریچه ذهن شمال را ثبت و کارش را با طراحی دستگاه حضور و غیاب کارتهای RFID شروع میکند اما موج نوسانات بازار و یک علاقه دیرینه کودکی او را به سمت ابداعی برای موزهها میبرد، بازار بکری که پر از اشتیاق و مشتری اما خالی از پول است.
سراغ طراح سامانه راهنمای موزه مبتنی بر RFID رفتیم تا در مورد این سامانه بیشتر بدانیم. رضا رضاییپور، طراح این سامانه میگوید: عمر تکنولوژی کوتاه است، شرکتها امکان فعالیت در یک حوزه خاص را برای سالهای سال ندارند و مرتب کار خودشان را گسترش میدهند.
ما هم با نوآوری از فرکانس رادیویی نرمافزار انبارگردانی را بعد از حضور و غیاب RFID طراحی کردیم که محصولات داخل انبار را با فرکانس برد بلند ردیابی میکرد و کمکم نیازهای دیگر یک مجموعه را در دستگاه حضور و غیاب «آداک» تجمیع کردیم و تاییدیه ساخت آن را از معاونت فناوری ریاست جمهوری همچنین تاییده توزیع را هم از وزارت ارشاد گرفتیم اما به دلیل سه برابر شدن قیمت دلار در سال 91 دیگر امکان ادامه کار و رقابت با بازار وارداتی را نداشتیم و دچار ضربه شدیم و از آنجا به سراغ بازار بکر و باز موزهها آمدیم.
از اشتراک نشریه علمی تا ابتکار و بومی سازی
رضاییپور از کمی دستگاههای راهنمای موزه میگوید: با اشتراکی که از نشریه آرافای دی ژورنال داشتم با سامانههای معرفی موزه در دیگر کشورها آشنا شدم و طبق یک تحقیق متوجه شدم که در موزه دانمارک و مالزی سامانهای برای معرفی موزهها مورد استفاده است و با توجه به ذهنیت و علاقهای که به موزهها داشتم و خلأ این سامانه را در موزهها میدانستم انگیزهای در من ایجاد شد تا یک راهنمای موزه مولتی مدیا بسازم؛ آن زمان ایده خود را با چند موزه مطرح کردم و بعضی تاییدش کردند و با توجه به اینکه تمام موزهها زیر نظر میراث فرهنگی نبودند با دیگر بخشها همچون شهرداری و در نهایت خود موزهها ارتباط برقرار کردیم.
معرفی کار و ضعف بازار تکنولوژی
رضاییپور از شروع کارش و رایزنی با چند موزه میگوید: طبق مذاکره با مدیران موزههایی که خارج از سیستم میراث فرهنگی بود مثل موزه پول و موزه زمان که وابسته به بنیاد مستضعفین هستند، کار را معرفی کردیم هر چند که با محدودیت در تکنولوژی هم مواجه بودیم. اما موضوع این بود که موزهها را صرفا برای تفریح ساختند. ما عملا با بازار بکری رو به رو بودیم و نیاز به این تجهیز احساس میشد.
از طرفی مقایسه موزههای داخلی و خارجی چندان معقول نبود چون هدفگذاری موزهها در کشور ما متفاوت است و میتوان گفت با رایزنیهایی که در طول این چند سال با اکثر موزه داران انجام دادم، متوجه شدم که موزهها پولساز نیستند و این دیدگاه که موزه چه فایدهای دارد و میتواند چه فایدهای داشته باشد وجود ندارد و صرفا برای تفریح ساخته میشوند اما وقتی از موزه خارج میشویم متوجه ارزش واقعی آثار و اشیای قیمتی موزهها نمیشویم هرچند بهطور کلی درک میکنیم که این اشیای قدیمی ارزش دارند اما هیچ اطلاعاتی به درستی منتقل نمیشود و با ساخت سامانه راهنمای موزه تلاش کردم تا این معرفی به طور کامل انجام شود.
در این موزه وایفای خود را روشن کنید!
کاربری نرمافزار معرفی موزه و امکانات آن چند بعدی است. این موضوعی است که میتوان از لابهلای حرفهای رضاییپور که از کودکی به نوعی با موزهها بزرگ شده متوجه شد. او میگوید: تعبیه یک کیوسک و ارتباط با گوشیهای هوشمند و تبلتها و انتقال دادههای هر شیء یا اثر در موزه ویژگی این سیستم معرفی موزه است و با امکان دسترسی به متن، فیلم، صدا و تصاویر، معرفی آثار موزه کامل و جامع انجام میشود و بازدیدکنندگان مطلب جدید میآموزند و نخستین بار با کمک یک جانورشناس اطلاعات 60پرنده در برکهای از موزه دارآباد را وارد سامانه کردیم و با طراحی ویژه دارآباد همینطور وارد کردن اطلاعات دقیق و کامل 50جانور تاکسیدرمی شده درون موزه رسما سامانه فعال شد و اگر با وای فای روشن وارد موزه دارآباد شوید، میتوانید با انتخاب هر گزینه اطلاعات آن را دریافت کنید. خوشبختانه این طرح با مخالفت کارشناسان موزه مواجه نشد و سامانه را رقیب خود ندانستند.
بی پولی مشکل کار با موزه
مشکل عمده کار در طراحی این سیستم نحوه تامین مالی و تایید مراحل اداری است، هر چند که نگرش به موزهها مسئلهای عمیقتر از آن است. رضاییپور ادامه میدهد: اجرای یک ایده نو به سادگی ممکن نیست و از نظر اداری اختیارات مدیران محدود و منابع مالی بسیار ناچیز است و اغلب به سمت مناقصه هدایت میشدیم در حالیکه با اجرای این نوع از فروش یک محصول نوین در عمل ایده نو در معرض خطر انتشار واقع میشود و بروکراسی اداری حاکم در این مسیر مانع توسعه طرح ما بود و با کسری بودجه موزهها این امیدها کمرنگتر میشود و در حال حاضر این طرح با مشکل نقدینگی مواجهه است اما بازار بکری دارد علاوه بر آن جای توسعه هم دارد.
تحقیق اختصاصی برای هر موزه
ابتدای راه این طراحی حدود شش ماه تحقیق انجام شد، سازنده سامانه معرفی موزه میگوید این تحقیق ادامه دارد و برای هر موزه به طور مجزا انجام میشود و نمیتوان برای همه موزهها یک نرمافزار ارائه کرد و آغاز راه ما با 8میلیون هزینه شکل گرفت و با انعقاد قرارداد 25 میلیونی با موزه دارآباد کارمان شروع شد در حالیکه در ادامه مسیر اغلب انرژی ما و همکارمان صرف امور اداری و مسایلی چون دریافت پول قراردادمان است همچنان که هنوز بعد از چند سال مبالغ قراردادمان را بهطور کامل پرداخت نکردهاند، در حالیکه در کشور هزینهها را صرف احداث موزه میکنند، برنامهای برای موثر بودن ارتباط جدی بازدیدکنندگان موزهها با اشیای داخل آن ندارند.
تاکنون در موزه پروفسور حسابی، موزه دارآباد و هفت چنار این سامانه را پیادهسازی کردهایم و شاخصهای تحقیق شده از بازدیدکنندگان قبل از اجرای طرح و بعد از آن نشان داد که آنها مشتاق هستند و توسعه این کار را طلب و اغلب اظهار میکردند که چرا کیوسک اطلاعرسانی محدود است و یک دستگاه در موزه نصب شده و این دسترسی بیشتر نیست.
عمر تکنولوژیها کمتر از چهار سال است
این نوآور در ادامه میگوید: موزههای دنیا هماکنون توسعه جدی در مورد راهنماها دارند و امروز «واقعیت افزوده» در موزهها اجرا میشود و در بعضی از موزههای ایران به طور شنیداری هم راهنما موجود است و این طرح که ما به شکل چند منظوره اجرایی کردیم، پنج سال قبل در دنیا اجرایی میشد. همانطور که قبلا هم گفتم عمر تکنولوژیها در دنیا حدود سه،چهار سال است و ما در تامین اعتبار طرحها مشکلاتی داریم و مرتب باید طرحهای خود را به روز کنیم در حالیکه هماکنون با موبایل در موزههای مطرح جهان با نزدیک کردن دوربین موبایل به اشیای موزه، مشخصات آن شیء در صفحه موبایل میآید که این همان برنامه واقعیت افزوده است و حیوانات را هم در حال حرکت نشان میدهد.
البته بازار سامانه راهنمای موزه توکا نیاز به توسعه و تحقیق دارد و طبق نیاز بازار کار را تغییر میدهیم. هماکنون نیز در حاشیه جشنواره تلکام این دستاورد را معرفی کردیم و در آینده نیز مقرر است که طرح ما برای جلب سرمایه از سوی سرمایهگذاران ایرانی غیرمقیم در دوبی نیز معرفی شود.
با توجه به شرایط موجود قصد داریم شرکتمان را دانش بنیان کنیم و به این نتیجه رسیدیم که کارمان را به مردم عرضه کنیم و از این طریق درآمد داشته باشیم و هماکنون مدتی است که کافه کادو را از سال 92 با تعهد به فروش صنایع دستی و کاردستی ایرانی راهاندازی کردیم و تاکنون رونق خوبی داشته است.
ارتباط با نویسنده: a.s.h.shabestari@gmail.com