آنچه در برنامه توسعه پنجم تدوین شده بود، دولت را ملزم کرد تا با افزایش سالانه قیمت حاملهای انرژی، از یارانه تخصیص داده به آنها بکاهد. روندی که قرار بود در پایان این برنامه سبب برابری قیمت حاملهای انرژی تا 90 درصد قیمت عمدهفروشی کشورهای خلیج فارس شود. اتفاقی که به دلیل سیاستهای نادرست و سیاستزده دولتهای دهم و اکنون یازدهم آنگونه که باید پیش نرفت، اما روند کاهشی قیمت نفت در بازارهای جهانی سبب شد تا قیمت جهانی بنزین به تبع آن بهشدت کاهش یابد و کشور را به سمتی هدایت کند که بیهیچ تلاشی به هدف تعریف شده در برنامه توسعه پنجم نزدیک شود.
هرچند برخی گمانهزنیها روند کاهشی نفت را همچنان ادامهدار قلمداد میکنند، ولی کارشناسان معتقدند قیمت نفت بیش از 40 دلار روند کاهشی را تجربه نخواهد کرد و به تبع آن تا چندین سال این رقم 40 دلار قیمت بنزین را نیز پایین نگه میدارد. بنابراین دولت با یک افزایش نسبی در قیمت حاملها میتواند به هدف مدنظر برنامه پنجم توسعه دست پیدا کند و پس از آن با یک روند تطبیقی و سیاستهای مناسب بهرهوری از اتلاف سرمایهها چه به شکل یارانه و چه به شکل مصرف حاملهای انرژی جلوگیری کند. این روند را از دیدگاه کارشناسان بررسی کردهایم که در ادامه این نظرات را پیش رو دارید.
علی صادقی:
کاهش قیمت بنزین، دولت را بدهکار می کند
علی صادقی، کارشناس حوزه انرژی معتقد است، کاهش قیمت انرژی زمانی معنا دارد که پایه مالی کشور ثابت باشد.
با کاهش قیمت نفت، خواه ناخواه قیمت بنزین نیز رو به کاهش است و این کاهش سبب شده تا قیمت بنزین کشور تقریبا با قیمت آن در منطقه برابری کند. این امر سبب شده که ما به هدف رسیدن به فوب منطقه خلیجفارس نزدیک شویم، به نظر شما در این شرایط افزایش قیمت بنزین در سال آینده باید اعمال شود؟
این امر به پایه نظام مالی ما باز میگردد. اینکه کاهش قیمت نفت، کاهش قیمت بنزین را به دنبال داشته باشد، زمانی معنا دارد که پایه مالی کشور ما مانند کویت یا عربستان طی چندین سال ثابت بماند. زمانی که قیمت بنزین در کشورهای همسایه مانند ترکیه و افغانستان پنج تا هفت هزار تومان بود، دولت به آن یارانه میپرداخت و مردم بنزین را به جای این رقم، هزار تومان خریداری میکردند. یعنی دولتی که پایه درآمدهایش بر نفت استوار بود از این درآمدها برای یارانه حاملهای انرژی استفاده میکرد.
اکنون که این درآمد نفتی با کاهش شدید قیمت نفت کاهش پیدا کرده، دولت مجبور است استقراض کند یا اینکه از روشهای دیگر درآمدهای غیرنفتیاش را افزایش دهد. بنابراین باید روند افزایشی را همچنان دنبال کند، نه اینکه یارانه را حذف کند، بلکه شرایط را مانند گذشته پیش ببرد.
فکر میکنید آیا این روند افزایشی میتواند در تامین منابع مالی دولت موثر باشد؟!
دولت در حال حاضر منابع ارزی مناسبی در اختیار دارد که تا حدی میتواند این مشکلات را برطرف کند. دولت نمیتواند ناگهان قیمت حاملهای انرژی را برای تامین منابع خود افزایش دهد و مثلا قیمت بنزین را سه هزار تومان اعلام کند؛ زیرا اگر این اتفاق بیفتد تمام شاخصهای اقتصادی کشور برهم میخورد و کنترل تورم و رکود از دست دولت خارج میشود.
حال اگر شرایط کاهش قیمت بنزین تداوم پیدا کند، فکر میکنید در برنامه ششم توسعه همچنان باید بر روند افزایشی قیمت بنزین تکیه کنیم و معیارمان را کشورهای اروپایی یا ترکیه قرار دهیم یا باید به دنبال تثبیت قیمتها باشیم؟
نگاه ما به ساختار مالی کشور، یک نگاه تک بعدی است. ما اقتصادمان را در گستره اقتصاد جهانی تعریف نمیکنیم. زمانی که از سال 2008 اقتصاد دنیا با رکود مواجه شد، ما خود را از آن مستثنا دانستیم و گفتیم اقتصاد ما از آن متاثر نمیشود. در حالیکه میبینیم تبعات این رکود دامن ما را نیز گرفته است. در سیکل و چرخه اقتصادی دنیا در نگاه سرمایهداری هر 25 سال، 50 سال و 75 سال در نظام سرمایهداری با یک بحران روبهرو میشویم دقیقا آن زمانی است که اندیشمندان سیاسی وارد گود شدهاند و تغییرات بنیادینی در نظام سرمایهداری ایجاد کردهاند.
***
آلبرت بگلریان:
با نوسان ارز، به فوب خلیج فارس نمی رسیم
آلبریت بگلریان، عضو کمیسیون انرژی مجلس معتقد است که ما نباید خود را در یک زنجیره بیانتهای افزایش قیمت قرار دهیم. آنچه بدیهی است، قیمتها تا بینهایت قابل افزایش نیستند و جایی اقتصاد باید ثبات نسبی پیدا کند.
براساس قانون برنامه توسعه پنجم، دولت باید هرساله به ترتیبی قیمت حاملهای انرژی و بنزین را افزایش بدهد که در پایان این برنامه قیمت آنها به 90 درصد فوب منطقه خلیج فارس برسد، اکنون با کاهش قیمت نفت و به تبع آن حاملهای انرژی وابسته به آن پیش از پایان این برنامه دولت تقریبا به آن هدف مدنظر رسیده است، ارزیابی شما از این شرایط چیست؟ آیا باید قیمت در این جایگاه تثبیت شود؟
به تازگی مجلس علاوه بر قوانین هدفمندی یارانهها، در این زمینه قوانینی تصویب کرده است که به نظر من باید همان قوانین دنبال شود. هر چند هنوز بودجه سال 94 نهایی نشده، ولی به نظرم با توجه به میزان مصرف بالای انرژی در سطح کشور و در کنار آن کسری بودجهای که در سال آینده خواهیم داشت، بهتر است افزایش قیمتها همچنان اعمال شود. فارغ از آنکه به هدف برنامه رسیدهایم یا خیر. قوانین توسعه، قوانین مادر هستند، اما ورای این قوانین، قوانینی که توسط مجلس با توجه به شرایط و با کسب دو سوم آرا تصویب شود، بر این قوانین اولویت دارند. در هر حال با توجه به کسری بودجه پیش رو من موافق افزایش قیمتها هستم، اما قوانین تصویب شده بر همه چیز ارجحیت دارد.
پس فارغ از اینکه قانون برنامه توسعه چه پیشبینی کرده، قوانین نهایی مصوبه دولت بر آنها اولویت دارند و رسیدن به فوب منطقه دلیلی بر تثبیت قیمتها نمیتواند باشد!
همانطور که گفتم، قوانین برنامه توسعه، قوانین مادر هستند، اما اگر پس از آن قوانین، با توجه به شرایط قوانین جدیدی توسط مجلس تصویب شود، آن قوانین کان لم یکن تلقی میشوند و قوانین جدید لازمالاجرا هستند.
حال که در سال آخر برنامه توسعه پنجم هستیم و در حال تدوین برنامه ششم توسعه، به نظر شما در این برنامه باید هدف را کشورهای اروپایی یا کشوری مانند ترکیه قرار دهیم برای همترازی قیمت بنزین، یا اینکه این حد افزایش قیمت تا سطح 90 درصد کشورهای منطقه خلیج فارس کفایت میکند و بهتر است با توجه به تبعات افزایش قیمت بنزین در همینجا قیمتها را تثبیت کنیم؟!
من فکر میکنم ما نباید بازارهای جهانی را مدنظر قرار دهیم، زیرا همانطور که قیمت ارز نوسان پیدا کند این 90 درصد نیز دچار تغییر میشود و ما هرچه پیش میرویم به آن نمیرسیم. به نظرم باید یک نگاه سیستمی و جامعنگر به اقتصاد کشور داشته باشیم و با یک نگاه واقعبینانه روندی را دنبال کنیم که برای جامعه و اقتصاد قابل پذیرش و اعمال بوده و این افزایش قیمت، ناگهانی و غافلگیرکننده نباشد. این پیشبینیپذیری به مردم و سرمایهگذاران کمک میکند تا بتوانند برنامه مناسبی را برای هزینههای خود دنبال کنند. گذشته از آن افزایشهای قابل پیشبینی، جلوی ایجاد تنش و تبعات روانی را خواهد گرفت.
***
شاهرخ خسروانی:
تثبیت قیمتها باید کارشناسی شود
شاهرخ خسروانی، معاون مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی معتقد است، زمانی که کارشناسان اعلام کنند قیمت بنزین 95 درصد فوب منطقه شده، قیمتها تثبیت میشود.
طبق برنامه پنجم توسعه، دولت باید هر ساله قیمت حاملهای انرژی و بهویژه بنزین را درصدی افزایش میداد تا در انتهای این برنامه قیمت بنزین به 90 درصد فوب منطقه برسد، با کاهش قیمت نفت و بهتبع آن کاهش قیمت بنزین، تقریبا قیمت بنزین ما به 90 درصد قیمت منطقه رسیده است، ارزیابی شما از این شرایط چیست؟ آیا در این شرایط همچنان افزایش قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی باید اعمال شود؟
اینکه واقعا قیمت بنزین و حاملهای انرژی ما به 90 درصد فوب منطقه رسیده، هنوز یک احتمال است و قطعیت آن اعلام نشده است. تاکنون هم دولت خبری مبنی بر افزایش قیمت بنزین اعلام نکرده است، بنابراین این مسئله ابتدا باید در گروههای کارشناسی ارزیابی و با جمعبندی نظرات تصویب شود که افزایش قیمت لازم است یا در شرایط موجود دیگر نیازی به افزایش قیمتها نیست. البته بدیهی است که کاهش قیمت نفت، کاهش قیمت بنزین را نیز به دنبال داشته است، اما اینکه این کاهش سبب همترازی قیمت بنزین داخلی با قاب منطقه شده یا خیر همچنان باید بررسی شده و دیده شود در شرایط کاهش قیمت نفت و کاهش درآمدهای دولت، سیاست افزایش قیمت بنزین باید ادامه پیدا کند یا متوقف شود.
در این شرایط فکر میکنید در برنامه توسعه ششم لزومی به ادامه روند افزایشی قیمتها وجود دارد؟
در زمینه افزایش قیمت بنزین دو سناریو مطرح است، یکی از این سناریوها کاهش روند یارانهای قیمت بنزین و دیگری تثبیت قیمت بنزین است. در شرایطی که روند کاهش یارانهها و هدفمندی آنها مدنظر است، قیمت بنزین، دستخوش تغییر خواهد شد و مانند سنوات گذشته، با افزایش قیمت آن روبهرو خواهیم بود تا جایی که این قیمت به یک قیمت تثبیت شده برسد. دیگری بحث شناور کردن قیمت حاملهای انرژی است که در این شرایط تغییرات قیمت نفت، بر فرآوردههای آن موثر خواهد بود و ممکن است کارشناسان در این شرایط خاص، تصمیم متفاوتی اتخاذ کنند تا دولت آن را اعمال کند.