توسعه و ساخت پالایشگاه در ایران ضرورت اجتنابناپذیری است که به هر دلیلی هیچگاه در رأس اهداف وزارت نفت نبوده است. با این وجود بخش خصوصی علاقهمند به سرمایهگذاری در اشل کوچک آن با عنوان Mini Refinery است. اما نکته مهم اینجاست که چقدر اجرای آن برای کشور اقتصادی است. ساخت پالایشگاههای کوچک بارها به بخش خصوصی واگذار شده، اما هر بار به دلایل پشت پرده و سنگاندازیها به نتیجه نرسید. با این وجود طرح جدیدی از سوی انجمن سازندگان تجهیزات صنعتنفت ایران به وزارت نفت رسیده که به تایید نیز رسیده است. بخش خصوصی اینبار مصمم به اجرای این طرح است.
این در حالی است که هنوز از انتشار اخباری مبنی بر ساخت پالایشگاههای کوچک توسط بخش خصوصی و برگزاری مناقصه «طرح فراگیر پالایشی سیراف در قالب ساخت هشت پالایشگاه میعانات گازی» زمان زیادی نمیگذرد. طرحی که فعلا از اجرایی شدن آن خبری نشده است. با این وجود، این روزها به بهانه برگزاری نمایشگاه بینالمللی انرژی کیش و حضور سرمایهگذاران صحبت از ساخت پالایشگاه Mini Refineryمیشود. رضا پدیدار، رییس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران (استصنا) در این باره به «فرصت امروز» میگوید: «نخستین گامها برای ساخت پالایشگاههایی با عنوان پالایشگاههای کوچک توسط بخش خصوصی واقعی از سوی وزارت نفت برداشته شد و حتی مناقصههای آن نیز برگزار شد تا در نهایت هشت پالایشگاه در سیراف ساخته شود که ظرفیت تولید آن از چهار هزار تا 12 هزار بشکه باشد.»
وی میافزاید: «قرار بود تمامی پالایشگاهها تنها با مشارکت بخشخصوصی ساخته شود، اما در نهایت وزارت نفت دو پالایشگاه را سهم خود کرد تا بخشخصوصی تنها شش پالایشگاه کوچک را داشته باشد با این وجود، این پالایشگاههای متوسط که به اشتباه به پالایشگاههای کوچک از آنها یاد شده، به دلیل نبود زیرساختهای لازم فعلا متوقف شده است. اگرچه انجمن تجهیزات صنعت نفت توانایی تامین 60 درصد از تجهیزات پالایشگاه متوسط را دارد.»
قصه از کجا آغاز شد؟
در پایان دولت دهم بود که طرح پالایشگاههای کوچک به شکل مرسوم در دنیا با ظرفیت تولید 200 تا 300هزار بشکه مطرح شد. همان زمان مطالعات پالایشگاههای کوچک یا Mini Refinery آغاز شد تا اینکه در نهایت این مطالعات به وزارت نفت برای تایید ارسال شد. خردادماه امسال بود که وزارت نفت به طور رسمی ساخت این پالایشگاهها را تایید کرد و قرار شد بخش خصوصی واقعی در صورت تامین خوراک مورد نیاز طرح را اجرایی کند.
پدیدار، در این باره با اشاره به اینکه انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران توانایی ساخت پالایشگاههای کوچک را دارد، به طوری که بیش از 80درصد از تجهیزات فنی آن در کشور وجود دارد، میافزاید: «توانایی علمی، فنی و مهندسی ما به حدی است که درخواستهایی از کشورهای عراق، ترکیه، پاکستان، اردن، نیجریه و آسیایمیانه داریم. امیدواریم در نمایشگاه آتی در کیش پروانه ساخت آن توسط وزارت نفت صادر شود تا بتوانیم پالایشگاهها را در عسلویه و خوزستان آغاز کنیم.»
ساخت هر پالایشگاه کوچک حداقل 150 میلیوندلار بودجه نیاز دارد و در بیشتر استانها امکان ساخت آن وجود دارد. البته به اعتقاد طراحان، هزینهساخت هر پالایشگاه براساس نوع خوراک متغیر است و حتی کمتر از 100میلیون دلار بوده و برای ساخت این پالایشگاه تنها دو هکتار زمین نیاز است.
در صورت موفقیتآمیز بودن طرحها، پالایشگاههای کوچک برای کشور بسیار سودده و اقتصادی خواهند بود. هماکنون در کشور 9 پالایشگاه وجود دارد که از این تعداد دو پالایشگاه آبادان و اراک دولتی هستند. نیاز به توسعه پالایشگاهها امری ضروری است، زیرا مانع از خامفروشی میشود. اما از آنجا که ساخت پالایشگاه بسیار هزینهبر و اقتصاد کشور بیمار است، از این رو کمتر سرمایهگذاری تمایل به ساخت پالایشگاههای بزرگ میکند.
براساس اطلاعات یکی از کارشناسان حوزه نفت و انرژی، پالایشگاههای کوچک کرمانشاه، شیراز و لاوان و پالایشگاه سایز متوسطی مثل تبریز و پالایشگاههای بزرگی مثل آبادان، تهران، بندرعباس و اراک را داریم و میتوانیم عملکرد اقتصادیشان را باهم مقایسه کنیم. بررسیهای انجام شده در مورد این پالایشگاهها به وضوح نشان میدهد که بهترین عملکرد اقتصادی به بزرگترین پالایشگاه کشور یعنی پالایشگاه اصفهان و ضعیفترین عملکرد به کوچکترین پالایشگاه کشور یعنی پالایشگاه کرمانشاه مربوط بوده است.
پالایشگاههای کوچک اقتصادی نیست
سیدغلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد حوزه نفت، درباره پالایشگاههای کوچک در کشور دیدگاهی متفاوت با دولت و بخش خصوصی دارد. وی در وبلاگ خود در این باره نوشته است: «مطالعات بنده در این مورد نشان میدهد که این پالایشگاهها برای شرایط ایران اصلا اقتصادی نیستند، زیرا فرآیندهای پالایشی ساده و حداقلی را دارا هستند و محصولاتشان فرآوردههای سنگین است اینگونه پالایشگاهها ممکن است برای یک کشور یا منطقهای که یک میدان کوچک نفتی در آن کشف شده که تولید محدود و مقطعی دارد و دسترسی به بازار هم ندارد، اقتصادی باشند که پس از پایان یافتن نفت این میدان بتوان از آن در جای دیگری استفاده کرد. تنها در مورد میعانات گازی اگر حجم آن مانند میعانات پارسجنوبی زیاد نباشد و ترکیبات سولفور آن نیز بسیار کم باشد ممکن است در بعضی جاها اقتصادی باشند. چون مسئله سولفورزدایی خودش داستانی است که دشوارتر از تصفیه این میعانات است.»
با این وجود، بهارفر، نایب رییس کمیسیون بازرگانی (استصنا) از طراحان ایجاد پالایشگاههای کوچک، معتقد است: «ساخت این پالایشگاهها برای کشور ما بسیار مقرونبهصرفه است. پیش از این پالایشگاههای کوچک در کشورهای شوروی سابق، فرانسه و آمریکا ساخته شدهاند و این تجربه اول در دنیا نیست. Mini Refinery در کشور به تایید وزیر نیز رسیده است.» پالایشگاههای کوچک با خوراکهای نفت خام، نفت سنگین و میعانات گازی قابل تعریف هستند و بخشخصوصی علاقهمند در کنار بخش دولتی میتواند با سرمایهگذاری مانع از خام فروشی شود و فرآوردههای نفتی را با قیمتی بالاتر صادر کند تا اقتصادیتر باشد.
تمایل دولت برای همراهی بخش خصوصی
بهارفر، با اشاره به اینکه امیدواریم وزارت نفت رسما پروانه صدور خوراک را صادر کند، میگوید: «درصورتی که این کار انجام شود؛ نخستین پالایشگاههای کوچک در پارس جنوبی، منطقه ویژه چابهار، ارس و گرگان با خوراک میعانات گازی آغاز میشود و پیشبینی میکنیم، افتتاح آنها در سال 95 باشد، زیرا حداقل زمان برای ساخت هر پالایشگاه 13 ماه طول میکشد.»
نکته جالب توجه در این زمینه علاقهمندی وزارت نفت برای سرمایهگذاری در پالایشگاههای کوچک است اگرچه به اعتقاد نایب رییس کمیسیون بازرگانی (استصنا) اگر دولت تمایل داشته باشد با مشارکت دو بخش دولتی و خصوصی موفقیت بیشتری حاصل میشود. با این وجود، این علاقهمندی سرمایهگذاری دولت بیانگر اقتصادی بودن طرح است.