در بحث بررسی تقدم و تاخر میان توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی باید به صراحت بگویم که هیچ یک از این دو بر دیگری مقدم و موخر نیست.توسعه اقتصادی وقتی ماندگار میشود که از نظر اجتماعی هم توسعه به همراه خود داشته باشد.
برنامههایی که فقط به جهت دستیابی به منافع اقتصادی ساماندهی میشود ناگزیر پایدار نخواهد ماند. برای نمونه میتوان به برنامههای اقتصادی در حوزه نفت و پتروشیمی اشاره کرد.
در شهرهایی که حوزه نفت در آنجا فعالیت میکند به تدریج توجهاتی به توسعه اجتماعی نیز شده است اما این توسعه تاب آور نخواهد بود. در مسجد سلیمان، حدود صد سال پیش نفت پیدا شد. به دنبال آن ارزش افزوده زیادی برای اقتصاد کشور به دست آمد اما حالا که فعالیتهای نفتی دیگر متمرکز به مسجدسلیمان نیست، این شهر وضعیت مناسبی ندارد.
آبادان نیز حالا در جایگاه قبلی مسجد سلیمان قرار دارد. بخش بزرگی از توسعه اقتصادی کشور به فعالیتهای نفت و پتروشیمی در آبادان مرتبط است. همین امر باعث شده تا مقداری به توسعه اجتماعی در آبادان بها داده شود اما در کل گروههای هدف، یعنی افرادی که توسعه اجتماعی به خاطر آنها ایجاد شده است، افراد شاغل در شرکت نفت هستند.
هدف از توسعه اجتماعی بهبود وضعیت رفاهی ساکنان آبادان نیست، بلکه نگه داشتن افراد شاغل در حوزه نفت مقصد اصلی بوده است.
امکاناتی مانند دانشگاه، بیمارستان، مراکز رفاهی و مجموعههای ورزشی تا بخشی باعث شده که مردم مناطق نفت خیز از توسعه اجتماعی بهره مند شوند.
از طرف دیگر پس از چند دهه فعالیت شرکتهای نفتی و پتروشیمی تعدادی افراد از نسل دوم بومیهای منطقه در صنعت مشغول به کار شده اند، تحصیل کردهاند و زبان انگلیسی یاد گرفتهاند اما اینها همه موقت خواهند بود و با رفتن مجموعههای نفتی از منطقه دیگر در آنجا باقی نخواهند ماند.
جمعیت آبادان نسبت به گذشته افزایش بیشتری داشته است. افراد زیادی در آنجا به دنبال کار میگردند. پس باید با نگاه کامل به هر دو وجه توسعه به مفهوم واقعی توسعه پایدار دست یافت.