بازاریابی یکی از مهم ترین ابزارهای برندها برای دستیابی به اهداف موردنظرشان در دنیای کسب و کار است. بی تردید تولید محتوای جذاب و تاثیرگذار هدف اصلی هر بازاریابی است، با این حال گاهی اوقات برخی از بازاریاب ها و برندها در عمل احساس ضعف کیفی و ناتوانی محتوای شان در زمینه تاثیرگذاری بر روی مخاطب را دارند.
بی شک دلایل مختلفی برای شکست کمپین های بازاریابی وجود دارد. اشتباه بسیاری از برندها و بازاریاب ها اتکای صرف بر روی یک الگو برای تحلیل وضعیت کمپین های شان است. به این ترتیب در عمل فرصت برندها برای بررسی وضعیت محتوای بازاریابی شان از چشم اندازهای مختلف کاهش چشمگیری خواهد یافت.
در ادامه این مقاله برخی از مهم ترین دلایل شکست کمپین های بازاریابی مورد بررسی و واکاوی قرار خواهد گرفت. بدون هرگونه توضیح بیشتر اجازه دهید به سراغ بررسی دلایل این امر پرهزینه برای برندها برویم.
1. فقدان تعریف مشخص از موفقیت
وقتی ما تعریف مشخصی از موفقیت در حوزه بازاریابی نداشته باشیم، امکان دستیابی به موفقیت وجود نخواهد داشت. دلیل این امر بسیار واضح است: بدون معیاری مشخص برای اندازه گیری سطح موفقیت و مقایسه آن با ایده آل مان در عمل پیگیری کسب و کار دشوار خواهد شد.
مطلب مرتبط: بررسی 5 کمپین بازاریابی برتر تمام دوران ها
سال گذشته یکی از سایت های مشهور در زمینه کسب و کار مبلغ 60 هزار دلار برای توسعه فرآیند بازاریابی آنلاین اختصاص داد. چندی پیش با مسئول این سایت گفت وگویی دوستانه داشتم. در عین ناباوری تمام هزینه های این برند بدون هرگونه نتیجه مثبتی بر باد رفته بود. وقتی در مورد دلیل این اتفاق بیشتر صحبت کردیم، عدم تعریف مشخص از موفقیت در زمینه بازاریابی به خوبی نمایان شد.
اغلب اوقات مشکل اساسی برندها نوع محتوای شان نیست، بلکه ناتوانی در زمینه تعریف مقدار مشخص کسب موفقیت دردسرساز می شود.
2. چالش محتوای ضعیف
امروزه دنیای کسب و کار حجم گردش مالی بسیار زیادی دارد. یکی از حوز ه های جذاب برای سرمایه گذاری برندها تولید محتوای بازاریابی محسوب می شود. متاسفانه این حوزه همیشه همراه با موفقیت برای برندها نیست. تولید محتوای ضعیف همیشه یکی از نقاط ضعف برندهای بزرگ و کوچک محسوب می شود. این امر اعتماد مشتریان را به سرعت از بین می برد. متاسفانه در دنیای کسب و کار امروز از دست دادن اعتماد مشتریان به معنای مسیری دشوار برای بازیابی آن است. به طور معمول در این فرآیند برندها تا ماه ها بحران مالی را تجربه می کنند.
اگر برند شما در زمینه فروش پوشاک فعالیت دارد، محتوای بازاریابی تان باید در ارتباط با انواع مد و نحوه انتخاب بهترین لباس باشد. در غیر این صورت مخاطب توجه موردنظر را نسبت به ما نخواهد داشت. امروزه بسیاری از برندها با همین مشکل مواجه هستند. به این ترتیب در عمل محتوای تولیدی آنها ارتباط منطقی با حوزه فعالیت شان ندارد. بالطبع در چنین شرایطی انتظار برای جلب نظر مخاطب نیز بیهوده خواهد بود.
3. عدم تعهد به برنامه بازاریابی
بازاریابی در پیوند نزدیک با تعهد به اجرای مداوم برنامه مان است. بی تردید هیچ برندی بدون برنامه ریزی امکان موفقیت در دنیای کسب و کار را ندارد. به همین خاطر اغلب برندها با هدف بهره مندی از مزیت های مختلف برنامه ریزی اقدام به طراحی استراتژی و برنامه های راهبردی می کنند. متاسفانه در این میان اغلب برنامه ها فقط بر روی کاغذ باقی می مانند. به این ترتیب برندها بدون توجه به سطح نیاز مخاطب شان صرفا به دلیل بی حوصلگی قید پیگیری برنامه شان را می زنند. این امر نه تنها دلسردی مخاطب را در پی دارد، بلکه در عمل موجب از دست رفتن بخش بزرگی از سرمایه و بودجه برندها نیز خواهد شد.
پیش فرض بسیاری از بازاریاب ها امکان دستیابی به نتایج مفید در بازه های زمانی کوتاه است. بی تردید بازاریابی یک بازی بلندمدت است. به همین خاطر در اجرای آن باید نهایت دقت را به خرج داد. در غیر این صورت ما با هزینه های هنگفت و نتیجه بی حاصل عرصه فعالیت را ترک خواهیم کرد.
برنامه ریزی برای دستیابی به موفقیت معمولا نیازمند تدوین تقویم کاری است. در این تقویم تمام کارهای موردنیاز طبقه بندی می شود. به این ترتیب هر بخش و کارمند مشخص به خوبی از دامنه وظایف خود مطلع خواهد بود. این امر در زمینه بازاریابی محتوایی اهمیت زیادی دارد. به طور معمول در بازاریابی محتوایی چند بخش مختلف در کنار هم مشغول به فعالیت هستند. همین امر موجب ضرورت همکاری نزدیک میان آنها می شود. بی شک این امر بدون طراحی یک برنامه منسجم برای فعالیت در حوزه بازاریابی امکانپذیر نخواهد بود.
معضل عدم استفاده از تبلیغات
بازاریابی همیشه به صورت طبیعی و ارگانیک دنبال نمی شود. بسیاری از برندهای بزرگ و موفق برای توسعه کمپین های خود در عمل اقدام به تبلیغات وسیع می کنند. ابزار تبلیغات نقش مهمی در جلب توجه مخاطب دارد. به ویژه اکنون که دامنه تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی گسترش یافته است. خبر خوش برای بازاریاب ها ظهور دامنه وسیعی از افراد تاثیرگذار است. تا پیش از این همکاری تبلیغاتی برندها محدود به گزینه سلبریتی محور یا داستانی بود. اکنون گروه سومی در ماجرا پدیدار شده اند. به این ترتیب دامنه انتخاب برندها گسترده تر شده است. مزیت همکاری با افراد تاثیرگذار امکان دستیابی به نتایج بهتر است. این امر به خاطر تخصص افراد تاثیرگذار در حوزه های مورد فعالیت شان است. بی شک سلبریتی ها در هیچ کدام از حوزه های تبلیغاتی شان صاحب تخصص نیستند. به همین خاطر باورپذیری اقدامات آنها محل تردید است. در عوض افراد تاثیرگذار به دلیل تخصص در یک زمینه خاص به شهرت و محبوبیت می رسند. همین امر میزان تاثیرگذاری آنها را به شدت افزایش می دهد.
مطلب مرتبط: 4 توصیه برای مدیریت بهتر یک کمپین
امروزه بسیاری از برندها اقدام به تولید پادکست برای جلب نظر مخاطب می کنند. به طور معمول پادکست ها در Sound Cloud، آیتیونز و پاندورا بارگذاری می شود. نکته مهم درخصوص فعالیت در این پلتفرم ها امکان پرداخت هزینه تبلیغاتی مشخص برای نمایش پادکست مان در فهرست جست وجو و پیشنهادی کاربران هرچه بیشتر است. به این ترتیب فرآیند توسعه برند ما در شبکه های اجتماعی سرعت بیشتری خواهد یافت. این امر برای اغلب برندها دارای اهمیت است. به این ترتیب فرصت کافی برای تاثیرگذاری آنها بر روی مخاطب هدف فراهم می شود. بی تردید این رشد سریع در مورد شیوه های ساده و بدون استفاده از خدمات تبلیغاتی امکانپذیر نخواهد بود.