آدم تا وقتی جوان است دوست دارد بدون حتی یک ثانیه تأمل استارت آپی تازه راه اندازی کند و کیفش را ببرد. بی شک همه ما تجربه هیجان شروع کاری جدید را داریم. اینطور وقت ها آدرنالین خون به حداکثر می رسد و هر لحظه زندگی جذاب تر خواهد شد. البته این داستان در دنیای کارآفرینی ورژن متفاوتی دارد. چراکه کار بدون برنامه جایی در بازار ندارد. نتیجه چنین عجله هایی هم معمولا شکست هایی بی نهایت سنگین خواهد بود. به طوری که بعد از مدتی کوتاه چیزی غیر از پشیمانی برای کارآفرینان جوان باقی نمی ماند.
نگاهی به دور و برتان بیندازید، چند تا کارآفرین جوان سراغ دارید که مسیرشان را تا آخر دنبال کرده و به رغم شکست های گاه و بیگاه قله موفقیت را فتح کرده باشند؟ متهم ردیف اول در چنین شرایطی عجله بیش از اندازه است. با این حال همیشه پای جزییات دیگری هم وسط است. ما در این مقاله قصد داریم نگاهی به چالش هایی که اغلب کارآفرینان با آن رو به رو هستند، بیندازیم. البته در این مسیر به جای روش های کلیشه ای سراغ راهکاری تازه رفته ایم. ما در روزنامه فرصت امروز با بررسی نظرات کارآفرینان مختلف در سراسر دنیا نکاتی را به شما یاد می دهیم که همه دوست داشتند در ابتدای مسیر کارآفرینی یاد بگیرند. پس با ما همراه باشید تا یک میانبر مخفی در عرصه کسب و کار بزنیم!
مطلب مرتبط: آیا آماده ورود به عرصه کارآفرینی هستید؟
کاری که دوست دارید را انجام دهید: توصیه ای برای همه دوران ها
نوجوانی را در نظر بگیرید که عاشق ژیمناستیک است، اما والدینش دوست دارند به زور از او یک موسیقی دان بسازند. احتمالا بعد از کلی جر و بحث قهرمان کوچک قصه ما سر از کلاس های طولانی موسیقی درمی آورد. با این حال اگر فکر کرده اید حضور در کلاس های مختلف تاثیری بر روی عشق و علاقه او خواهد داشت، سخت دراشتباهید. اینطور وقت ها هر چقدر فشار پدر و مادر بیشتر شود، انگیزه کودکان برای مخالفت و بازیگوشی هم افزایش پیدا می کند. شما را نمی دانم، ولی من که فکر می کنم دست آخر ماجرا مطابق میل بچه قصه مان پیش خواهد رفت.
ماجرای بالا درباره کارآفرینان نیز کمابیش مصداق دارد. احتمالا شما هم دوستانی دارید که همیشه با عشق و علاقه خاصی از یک حوزه حرف می زنند اما وضعیت کاری شان در صنعتی کاملا متفاوت می گذرد. اشتباه نکنید، ما اصلا قصد نداریم ریشه چنین تصمیم های عجیبی را واکاوی کنیم. راستش را بخواهید، کسانی که سال ها در یک حوزه خاص فعالیت می کنند دیگر انگیزه یا حتی امکان بازگشت به کار مورد علاقه شان را نخواهند داشت. پس بهتر است همین اول کاری حوزه مورد علاقه تان را شناسایی کنید.
کسانی که از بچگی جواب مشخصی برای سوال «می خواهی در آینده چه کاره شوی؟» داشتند، در این بخش کارشان راحت خواهد بود. اگر شما جواب روشنی برای سوال بالا ندارید، بهترین راهکار استفاده از تست های آنلاین است. توصیه ما در روزنامه فرصت امروز استفاده از آزمون موسسه پرینستون است. کافی است سری به سایت «Princetonreveiw.com» بزنید تا با کلی آزمون مختلف رو به رو شوید. در این میان تست های مربوط به شناسایی حوزه کاری مورد علاقه کمک زیادی به شما خواهد کرد. البته به شرط اینکه صادقانه به آنها جواب دهید.
هدف تان چیست؟ سوالی کلیدی برای بررسی!
چرا در بازار حضور دارید؟ این سوالی است که حتی برخی از کارآفرینان به اصطلاح موفق هم جواب روشنی برایش ندارند. انگار که صرف حضور در بازار و وقت گذرانی با مشتریان هدف نهایی محسوب می شود. امیدوارم دست کم شما اینطور فکر نکنید. چنین طرز فکری مثل آن است که یک سرمربی فوتبال فقط حضور تیمش در زمین مسابقه را به عنوان هدف کل فصل معرفی کند. ماجرا عجیب شد، نه؟
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر کارآفرینی قبل از راه اندازی استارت آپ خودش باید برای چند ساعت هم که شده درباره هدف کارش فکر کند. مثلا بعضی از کارآفرینان هیچ علاقه ای برای تبدیل شدن به یک رهبر تجاری بزرگ ندارند. در عوض همه نیت شان استفاده از موقعیت های پیش روی برای توسعه یک کسب و کار و سپس فروشش به کمپانی های بزرگ است. در نقطه مقابل کسانی هستند که از جان و دل برای تبدیل شدن به یک رهبر تجاری بین المللی استفاده می کنند.
همانطور که می شود حدس زد، در بازار همه جور آدمی حضور دارد. با این حال فقط کسانی به قله های موفقیت می رسند که از همان اول کار تکلیف شان با خودشان روشن باشد. پس قبل از اینکه با عجله تمام وارد بازار شوید، کمی با خودتان روراست بوده و هدف تان را مشخص کنید. قبول دارم این کار دست کمی از کوه کندن ندارد، اما برای موفقیت در بازار اصلا نباید از زیرش در بروید.
مطلب مرتبط: بدترین ایده های کارآفرینی؛ حوزه هایی که باید دورشان را خط کشید
نوآوری اصلا بد نیست: خلاقیت یعنی پیروزی
اگر قرار بود همه برندها یک محصول مشابه را تولید کنند، هیچ خبری از برندهای بزرگ و چند میلیارد دلاری نبود. این روزها رهبران تجاری موفق بیشتر از اینکه به خاطر تولید محصولات باکیفیت مورد توجه باشند، به خاطر نوآوری های گاه و بیگاه توجه مشتریان و رسانه ها را جلب می کنند. پس سعی کنید قبل از اینکه کارتان را شروع کنید، کمی درباره مزیت رقابتی تان فکر کنید.
مزیت رقابتی از آن دست اصطلاحاتی است که تقریبا همه فکر می کنند به خوبی آن را بلد هستند. با این حال وقتی نوبت به استفاده از آن در بازار می رسد، همه یکی بعد از دیگری میدان را خالی می کنند. اجازه دهید مفهوم فوق را در قالب یک مثال ساده توضیح دهیم. برند نایک این روزها یکی از شناخته شده ترین کمپانی های تولید لوازم ورزشی است. حالا اگر سر و کله یک رقیب چینی برای این برند پیدا شود، احتمالا در ابتدای امر کسی آن را تحویل نخواهد گرفت. خب تا وقتی نایک دم دست است، چرا باید سراغ یک شرکت ناشناخته برویم؟
حالا فرض کنید همان شرکت چینی گرمکن هایی هوشمند با توانایی تحلیل وضعیت بدنی ورزشکاران موقع تمرین روانه بازار کند که در بازار لنگه ندارد. آن وقت سلطه بی چون و چرای نایک به خطر می افتد. این امر به خوبی مزیت رقابتی را توضیح می دهد. البته مزیت رقابتی همیشه در تولید یک محصول تازه خلاصه نمی شود. گاهی اوقات شما با تعیین قیمت پایین تر یا حتی ارائه راهکاری تازه دل مشتریان را می برید.
نکته ای که در این بخش باید یادتان باشد، اهمیت خلاقیت در فرآیند کارآفرینی است. این امر نه تنها برای شما جذابیت زیادی خواهد داشت، بلکه به مرور اوضاع تان در بازار را نیز بهتر می کند. هرچه باشد همه دوست دارند از برندی نوآور خرید کنند؛ چراکه این امر حس بهتری از خرید به آدم خواهد داد، مگر نه؟
رعایت چارچوب های اصلی: نکته ای که همه فراموش می کنند
هر چیزی در دنیا وقتی در آن زیاده روی کنیم، کار دست مان می دهد. مثلا بازیگری را در نظر بگیرید که فقط دنبال نقش های اکشن است. بی شک بعد از مدتی دوران اوج بازیگر قصه مان تمام می شود و دیگر هیچ کارگردانی حاضر نیست نقش های متفاوت به او پیشنهاد کند. این امر درباره خلاقیت بیش از اندازه هم یکسان است. وقتی شما همیشه دنبال خلاقیت و نوآوری باشید حتی برای کارهای دم دستی هم لقمه را هزاربار دور سرتان خواهید چرخاند!
شعار ما در روزنامه فرصت امروز «انجام کارها به ساده ترین شکل ممکن» است. پس دست کم برخی جاها چارچوب های اصلی را رعایت کنید. مثلا موقع طراحی استراتژی کلان کسب و کار دیگر طرحی تازه از خودتان درنیاورید؛ چراکه استراتژی های کسب و کار از مدت ها قبل مشخص شده و دیگر نیازی به دستکاری آنها نیست.
یادتان باشد، روش کار در بازار با ایده اصلی که دارید از زمین تا آسمان فرق دارد. مثلا اگر دوست دارید بزرگ ترین فروشگاه آنلاین محصولات لبنی باشید، باید از همان الگویی که آمازون دنبال کرده، پیروی کنید. البته در این میان هیچ اجباری برای استفاده از سیاست های مالی یا پستی آمازون نیست. قبول دارم این نکته کمی گیج کننده به نظر می رسد، اما همین که آستین ها را بالا زده و وارد گود شوید همه چیز حل خواهد شد.
مطلب مرتبط: کارآفرینی در سال 2023
مدیریت حرفه ای زمان: تعادل طلایی میان کار و زندگی
مدیریت زمان از آن دست کارهایی است که خیلی از کارآفرینان در انجامش مشکل دارند. انگار که همیشه یک غول بزرگ مانع از رعایت تعادل میان کار و زندگی می شود. نکته جالب اینکه بدون رعایت این تعادل طلایی موفقیت در هیچ کدام از بخش های زندگی حاصل نمی شود. ماجرا جالب شد، نه؟
کارآفرینان جوان معمولا دوست دارند از همان اولی که کارشان را شروع می کنند 24 ساعته بالای سر برندشان باشند. قبول دارم این ایده جذاب به نظر می رسد اما چندان عملی نیست؛ چراکه معمولا مشکلات زیادی برای کارآفرینان در عمل به بار می آورد. شاید شما الان تک و تنها باشید اما وقتی خانواده ای برای خودتان تشکیل دهید، دیگر وقت تان فقط مال خودتان نیست. در عوض مسئولیت های خانواده نیز به ماجرا اضافه می شود. آن وقت حتی نیم ساعت اضافه کاری هم صدای همه را درمی آورد.
صرف نظر از مشکلات خانوادگی، کسانی که اعتیاد شدیدی به کار دارند، دیر یا زود از کارشان زده می شوند. به طوری که دیگر یک دقیقه هم تحمل حضور سرکار را نخواهند داشت. احتمالا شما هم کسانی که دائما از این شاخه به آن شاخه می پرند بین دوستان تان دارید. در این صورت به خوبی با عادت های کاری آنها آشنا هستید. یکی از دلایل این رفتار عجیب زیاده روی در مدیریت کارهای روزمره است. شما باید طوری برنامه تان را تنظیم کنید که دست کم مقداری از روزتان برای خودتان باشد. وگرنه دیر یا زود انگیزه و انرژی تان را از دست می دهید.
الگوی تان را پیدا کنید: میانبری برای موفقیت بیشتر
خاطرات کودکی اغلب مردم با قهرمان های خیالی گذشته که در دنیایی سینما یا رمان به چشم می خورند، معنا پیدا می کند. چنین قهرمان هایی معمولا چندتا ویژگی قابل ملاحظه دارند که آدم را شیفته خودش می کند. اگر فکر کرده اید دوران قهرمان بازی با ورود به جوانی تمام می شود، سخت دراشتباهید؛ چراکه در عرصه کارآفرینی هم پر از قهرمان هایی است که الگوی خوبی برای موفقیت پیش پای آدم قرار می دهند. مثلا استیو جابز را در نظر بگیرید. اگرچه همکاران او از دستش حسابی شاکی بودند، اما موفقیت برند اپل بدون او امکان پذیر نبود. راه و رسم او برای مدیریت کسب و کار کلاس درسی مهم برای همه کسانی است که دوست دارند شرکتی برای خودشان داشته باشند.
اگر دقت کرده باشید، معمولا کارآفرینان بزرگ از مدیران کهنه کاری که سال هاست بازنشسته شده اند به عنوان الگوهای خودشان نام می برند. شاید فکر کنید این امر نوعی پُز دادن یا ادای احترام باشد، اما ماجرا عمیق تر از این حرف هاست؛ چراکه کارآفرینان با این کار در حقیقت مسیری که طی کرده اند را نشان می دهند. ماجرا کم کم دارد جالب می شود، نه؟
اگر شما همیشه در مدیریت ارتباطتان با مشتریان مشکل داشته اید، بد نیست نگاهی به راه و رسم ایلان ماسک در تعامل با مشتریان داشته باشید. این امر نه تنها مشکل تان را سریع تر حل می کند، بلکه الگویی بی نهایت مهم برای کارتان طراحی خواهد کرد. به طوری که دیر یا زود همان مسیری را دنبال می کنید که قهرمانان تان در بازار رفته اند.
شما را نمی دانم، ولی من که ترجیح می دهم همان مسیری را بروم که آدم های موفق و شناخته شده در بازار طی کرده اند. اینطور موقع ها آدم احساس امنیت بیشتری بابت مسیری که می رود، خواهد کرد. یادتان باشد، در بازار کسی منتظر شما نخواهد ماند. پس اگر فکر کرده اید مشتریان چشم انتظار مسیرهای تازه مدیریت کسب و کار از سوی شما می مانند، کم کم باید از خواب شیرین تان بیدار شوید. وگرنه خیلی زود سر و کله شکست پیدا خواهد شد.
مطلب مرتبط: درس های کارآفرینی از زبان حرفه ای ها
مدیریت رفتارها: چه کسی یک کارآفرین بداخلاق را دوست دارد؟
آدم های بداخلاق معمولا جایی در بازار ندارند؛ چراکه خیلی زود مشتریان و صد البته همکاران را از خودشان دور می کنند. این دسته از افراد مثل آن استادهایی هستند که بعد از چند سال بین دانشجوها به عنوان کاراکترهای منفی شناخته می شوند و دیگر یک نفر هم حاضر نیست با آنها درس بردارد.
جوان ها همیشه دوست دارند خودشان را متفاوت از بقیه نشان دهند. در این شرایط گاهی اوقات زیاده روی هایی هم به چشم می خورد. مثلا یکی از نکات رایج در بین کارآفرینان بدرفتاری با اعضای شرکت است. انگار که کارمندان باید تحت هر شرایطی با شرکت همکاری 100 درصدی داشته باشند. اینطور وقت ها آدم خیلی زود به این نتیجه می رسد که جست وجوی یک کار جدید بهتر از ادامه همکاری با این مدل کارآفرینان خواهد بود.
فرمول ما در روزنامه فرصت امروز برای رفتار بهتر با مشتریان و به طور کلی همکاران بی نهایت ساده است. کافی است برای چند دقیقه هم که شده خودتان را جای دیگران قرار دهید. آن وقت اوضاع کاملا دست تان می آید. ماجرا خیلی ساده تر از آن چیزی بود که فکرش را می کردید، مگر نه؟
بعضی از کارآفرینان فقط بعد از اینکه صدای اعتراض بقیه درمی آید به فکر اصلاح رفتارشان می افتند. اشکال اصلی این روش ناامیدی کامل مشتریان از برند است. به طوری که حتی بعد از درست شدن رفتارتان هم دیگر انگیزه ای برای تعامل با شما نخواهند داشت. پس بهتر است به خاطر خودتان هم که شده از همان اول رفتار حرفه ای و درستی با اطرافیان داشته باشید. اجازه دهید با هم روراست باشیم، خیلی وقت ها مشتریان نه به خاطر محصولات جذاب، بلکه رفتار درست و محترمانه کارآفرینان اقدام به خرید می کنند.
سخن پایانی
کارآفرینان جوان شور و هیجان زیادی برای یکه تازی در بازار دارند. این امر اگر خوب کنترل نشود، نه تنها آینده کاری شان را به خطر می اندازد، بلکه بقای برندشان را هم در هاله ای از ابهام فرو می برد. خوشبختانه شما الان توصیه های کلیدی برای غلبه بر چالش های مختلف در مسیرتان را دم دست دارید. از اینجا به بعد همه چیز به پشتکار و روحیه خودتان بستگی خواهد داشت. یادتان باشد در این مسیر ما همیشه کنارتان هستیم. پس اصلا لازم نیست احساس تنهایی کنید. کارشناس های ما در روزنامه فرصت امروز همیشه آماده دریافت نظرات و سوالات شما هستند تا در اسرع وقت به کمک تان بیایند. پس تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.
مطلب مرتبط: بهترین حوزه های کارآفرینی
منابع: