بدون شک بزرگترین دارایی هر شرکتی، کارمندان آن است. اگرچه در این رابطه برخی این جایگاه را صرفا برای مشتریان قائل هستند، با این حال توجه داشته باشید که کیفیت کار شما ضامن جذب مشتری خواهد بود. به همین خاطر در صورتی که قادر به انجام عملکردی فوق العاده نباشید، بدون شک مرحله جذب مشتری نیز شکل نخواهد گرفت. در این رابطه بسیاری از مدیران توجه کمی را به کارمندان خود داشته و این امر باعث می شود تا جو لازم شکل نگیرد. بدون شک توجه به خواسته های اصلی تیم کاری، نخستین گام و مهم ترین آن ها محسوب می شود. برخلاف باور عموم، مهم ترین خواسته های کارمندان تنها در مسائل مالی خلاصه نشده و بسیاری از نیازهای آن ها، مواردی کاملا ساده محسوب می شود. با این حال عدم آگاهی کافی نسبت به آن ها، باعث می شود تا به مرور زمان زمینه بروز نارضایتی ها شکل گیرد.
به همین خاطر و در راستای جلوگیری از چنین رویدادهایی، در ادامه به بررسی 10 خواسته اصلی کارمندان از مدیران خود، خواهیم پرداخت.
1-مهربانی
همه افراد به مهربانی نیاز دارند. به همین خاطر لازم است تا شما نیز با کارمندان خود رابطه ای احساسی داشته باشید. اگرچه برخی بر این باورند که محیط کاری، فضایی کاملا رسمی محسوب می شود و در آن باید تنها بر طبق قوانین رفتار کرد. با این حال واقعیت این است که محیط کاری، خانه دوم هر کارمندی محسوب می شود که نیاز است تا در آن احساس رضایت کافی را داشته باشد. در غیر این صورت حضور بلندمدت آن ها امری دشوار محسوب خواهد شد. در بسیاری از شرکت ها مشاهده می شود که کارمندان عملا بدون هیچ گونه اشتیاقی به کار خود ادامه می دهند. این امر بدون شک بر روی راندمان کاری آن ها تاثیر منفی بسیاری را خواهد داشت.
مطلب مرتبط: چگونه مهارت های ضروری را در تیم خود تقویت کنیم
در این رابطه از جمله اقدامات اولیه این است که با تیم کاری خود مهربان باشید. این اقدام خستگی و استرس ناشی از کار را به شدت کاهش خواهد داد و رابطه شما را با کارمندان بهبودی جدی خواهد بخشید. بدون شک این مهارت نیازمند تمرین است تا به عادت رفتاری شما تبدیل شود. برای رسیدن به این مرحله، این امر که همواره به جنبه های مثبت هر اتفاق توجه کرده و نسبت به اشتباهات افراد واکنش خوبی داشته باشید، از جمله اقدامات مفید محسوب می شد. در رابطه با اشتباهات افراد نیز می توان گفت که نقش شما باید کاملا حمایتی و در تلاش برای یادگیری افراد باشد. این امر که صرفا منتقد و سرزنش گر باشید، بدون شک هیچ گونه مشکلی در شرکت حل نخواهد شد و نقش مهم شما به اثبات نخواهد رسید.
2-باور
هیچ کارمندی نمی توان در شرکتی که به قابلیت های وی اعتمادی ندارند، عملکرد مناسب و رشدی را داشته باشد. به همین خاطر لازم است تا برای جلوگیری از ترس اقدامات جدید در کارمندان خود، همواره به نحوی رفتار کنید که بیانگر اعتماد کافی شما نسبت به آن ها است. در این رابطه توجه داشته باشید که تمامی موارد معرفی شده در لیست تهیه شده، باید هم به صورت زبانی و هم در اقدامات شما کاملا مشخص باشد تا تاثیر لازم را به وجود آورد. به همین خاطر نباید تصور کرد که صرفا با بیان این امر که شما نسبت به کارمندان خود اعتماد کافی را دارید، تمامی نیازهای آن ها در این رابطه تامین شده است. آمارها در این رابطه نیز بیانگر آن است که در چنین شرکت هایی افراد معمولا در برابر فشارها از آستانه تحمل بیش تری برخوردار بوده و خلاقیت های بیش تری را در کار خود اعمال می کنند.
3-اعتماد به نفس
اگرچه تقریبا تمامی افراد بر این باور هستند که اعتماد به نفس یک مسئله درونی و شخصی محسوب می شود، با این حال واقعیت این است که مدیران می توانند در میزان این امر تاثیر مستقیمی داشته باشند. مهم ترین اقدام مدیران در این رابطه این است که در ابتدا به درک درستی از تفاوت های موجود میان کارمندان خود دست پیدا کرده و در تلاش برای نگاه یکسان نسبت به همه افراد، نباشند. بدون شک به هر میزانی که افراد تحت فشار خارجی نباشد، اعتماد به نفش آن ها نیز به مراتب بهتر حفظ خواهد شد. با این حال این امر تنها برای کارمندانی مناسب خواهد بود که با معضل کمبود اعتماد به نفس مواجه نباشند. به همین خاطر هم است که می گویند یک مدیر در اصل باید یک روانشناس باشد تا بتواند به بهترین شکل بر روی افراد مدیریت مناسب را داشته باشد. در این رابطه نیز لازم است تا افرادی را که از اعتماد به نفس کمی برخوردار هستند، شناسایی کرده و در تلاش برای حل مشکلات آن ها باشد. در نهایت فراموش نکنید که افزایش توان و حل مشکلات هر یک از کارمندان، در نهایت به بهبود اوضاع شرکت نیز کمک شایانی خواهد کرد.
4-صبر
شاید از جمله بدترین مدل های مدیران را بتوان آن هایی دانست که عملا صبری نداشته و تنها نتایج لحظه را مورد توجه قرار می دهند. در این رابطه توجه داشته باشید که لازم است تا از اعمال فشار بیش از حد بر روی تیم خود خودداری کرده و آن ها را در محیطی آرام برای پیگیری اقدامات خود، قرار دهید. در نهایت این امر که بدانید هر تغییر و اقدامی به چه میزان محدوده زمانی نیاز دارد، شما را در رفتار حرفه ای تر در این زمینه یاری خواهد کرد. بدو شک این امر که به کارمندان خود فرصت و زمان کافی بدهید، خود به نوعی بیانگر ارزش آ نها برای شرکت نیز خواهد بود.
5-مشاوره
تصور مدیری که هیچ گاه در بین تیم کاری خود حضور ندارد، بدون شک برای هر کارمندی یک کابوس خواهد بود. در این رابطه توجه داشته باشید که شما به عنوان مدیر یک شرکت، از بالاترین سطح دانش و تجربه برخوردار خواهید بود که این امر در صورتی که در بین کارمندان شما به اشتراک گذاشته نشود، بدون شک به یک مزیت برای شرکت تبدیل نخواهد شد. به همین خاطر لازم است تا همواره با افراد خود در ارتباط باشید و به مانند یک مشاور آن ها را در هر مرحله ای یاری کنید. فراموش نکنید که کارمندان ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند که پاسخ آن در نزد شما باشد، به همین خاطر نباید اجازه دهید که حل مسائل برای آن ها به یک مسیر طولانی و سخت تبدیل شود. بدون شک یک مدیر راهگشا در شرکت، از ارزش به مراتب بیشتری برخوردار خواهد بود و به سطح بالاتری از محبوبیت دست پیدا خواهد کرد.
6-دلسوزی
بدون شک هیچ یک از کارمندان شما دقیقا مشابه همکاران خود نخواهد بود. به همین خاطر در صورتی که در تلاش برای الگوسازی باشید، بدونید که افراد خود را تحت فشار زیادی قرار خواهید داد. اگرچه شما به استانداردهایی نیاز خواهید داشت، با این حال توصیه می شود تا مسیر موفقیت و رسیدن به سطح مورد نظر را یکسان تلقی نکرده و در تلاش برای راهنمایی آن ها باشید. درواقع شما نباید هیچ گونه مقایسه ای را در شرکت خود انجام دهید. بدون شک این امر زمینه را برای رقابت های ناسالم درون شرکتی فراهم خواهد کرد که بدون شک برای شرکت مضرات بسیاری را به همراه خواهد داشت.
7-تعامل
این امر که تصور کنید که تنها مدیران تصمیم گیرنده هستند، بدون شک اشتباه بوده و لازم است تا آن ها را در این پروسه همراه کنید. در نهایت توجه داشته باشید این امر نه تنها افراد را به درک بهتری از اوضاع شرکت خواهد رساند، آن ها را در بهبود مهارت تصمیم گیری نیز یاری خواهد کرد. آمارها نیز در این رابطه حاکی از آن است که تصمیمات همگانی، میزان خطا و ریسک کار را با کاهشی چشمگیر مواجه خواهد ساخت.
مطلب مرتبط: متحول کردن تیم شرکت
8-احترام
به هر صورتی که با کارمندان خود رفتار کنید، زمینه را برای رفتار متقابل ایجاد خواهید کرد. برای مثال در صورتی که به افراد تیم خود احترام نگذارید، نمی توانید انتظار داشته باشید که آن ها عکس رفتار شما عمل کنند. در این رابطه توجه داشته باشید که شما به عنوان بالاترین مقام موجود در شرکت، همواره به عنوان الگو معرفی می شوید که این امر نیازمند رفتاری کاملا حرفه ای از جانب شما را دارد. در نهایت این امر باعث خواهد شد تا رفتار توام با احترام، به فرهنگی در شرکت شما تبدیل شود.