توییتر یکی از شبکه های اجتماعی مهم از نظر بازاریابی برای برندها محسوب می شود. بسیاری از برندها برای اجرای کمپین های بازاریابی منحصر به فردی برای توییتر طراحی می کنند. دستیابی به مخاطب هدف در توییتر به دلیل محوریت محتوای متنی در آن تفاوت های اساسی با دیگر شبکه های اجتماعی دارد، بنابراین برندهای علاقه مند به بازاریابی در این فضا باید نسبت به تفاوت های مورد نظر آگاهی کاملی داشته باشند. برخی از برندها به اشتباه اقدام به بازنشر محتوای بازاریابی یکسان در شبکه های اجتماعی مختلف می کنند. نتیجه این امر ناتوانی برندهای موردنظر برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف در پلتفرم های اجتماعی مختلف است.
امروزه بسیاری از برندها در حال فعالیت در توییتر هستند، با این حال تمام آنها توانایی کسب موفقیت بازاریابی را ندارند. دلیل این امر تکرار برخی از اشتباهات رایج از سوی برندهاست. این امر موجب کاهش علاقه و انگیزه مخاطب هدف برای تعامل با برندها در فضای آنلاین میشود. هدف ما در این مقاله بررسی برخی از اشتباهات بازاریابی رایج در توییتر است. به این ترتیب شما فرصت کافی برای به روز رسانی الگوی بازاریابی تان در توییتر را خواهید یافت.
1. توجه بیش از اندازه به برندمان
صحبت پیرامون برندمان در توییتر ایده جالبی محسوب می شود. بسیاری از برندها برای جلب نظر مخاطب هدف اقدام به معرفی کسب و کارشان و نحوه فعالیت خود می کنند. نکته مهم در این میان ایجاد تعادل میان صحبت از برند و پرداختن به دیگر وجوه بازاریابی مانند توجه به سلیقه مخاطب هدف است. ما در حوزه بازاریابی باید توجه مخاطب هدف را جلب کنیم بنابراین توجه به مشتریان در بخش قابل توجهی از فرآیند بازاریابی طبیعی خواهد بود. اشتباه اساسی برخی از برندها تاکید بر روی معرفی کسب و کارشان در هر موقعیتی است. این امر به طرز قابل توجهی انگیزه مخاطب هدف برای تعامل با برند ما را کاهش خواهد داد.
مطلب مرتبط: ارزش های بازاریابی توییتر برای کسب و کارها
فضای شبکه های اجتماعی کاربرد بسیار زیادی برای تعامل های دوجانبه میان برندها و مشتریان دارد. اگر شما به دنبال کسب موفقیت بازاریابی هستید، باید از چنین فضایی به خوبی استفاده کنید. در غیر این صورت به طور مداوم در زمینه بازاریابی و جلب نظر مخاطب هدف با شکست مواجه خواهید شد. کاربران در استفاده از توییتر فقط به دنبال آشنایی با محصولات تازه نیستند بنابراین باید اندکی نسبت به تغییر فضای کلی بازاریابی برندمان توجه نشان دهیم. این امر امکان آشنایی بیشتر با مخاطب هدف و تولید محتوا براساس سلیقه آنها را امکانپذیر خواهد کرد.
بازاریاب ها پیش از انتشار توییت باید بازنگری اساسی در آن صورت دهند. استفاده از برخی دوستان یا همکاران به عنوان ناظران نهایی توییت ها پیش از انتشار ایده مناسبی خواهد بود. به این ترتیب شما از تاثیرگذاری مناسب توییت های تان بر روی مخاطب هدف مطمئن خواهید شد. اگر بازاریاب ها بدون استفاده از نظرات دیگران اقدام به تولید محتوا و انتشار آن کنند، به سرعت با سلیقه مخاطب هدف بیگانه خواهند شد. این امر به معنای پایان فرآیند بازاریابی و جلب نظر مخاطب هدف از سوی برندها خواهد بود.
2. عدم استفاده از فرمتهای مختلف
توییتر به طور سنتی یک پلتفرم متن محور است. این امر نقش بسیار مهمی در طراحی کمپین های بازاریابی برای فضای توییتر دارد. نکته مهم در این میان تحول پلتفرم مورد بحث در طول سال های متمادی است. اکنون کاربران امکان بارگذاری محتوای متنوعی در این شبکه اجتماعی دارند. بنابراین تمرکز صرف بر روی توییتر جای هیچ گونه توجیهی ندارد. در عوض ما باید به دنبال راهکارهایی برای استفاده از سایر فرمت های محتوایی باشیم. امروزه ویدئو محبوبیت بسیار زیادی در میان کاربران دارد، با این حساب استفاده از فرمت ویدئو برای بازاریابی در توییتر ایده چندان بدی نخواهد بود. بدون شک در ابتدا استفاده از فرمتی به جز متن در توییتر عجیب و چالش برانگیز خواهد بود. نکته مهم در این میان طراحی چند کمپین اولیه با استفاده از تجربه دیگر برندهاست. به این ترتیب شما به تدریج مهارت بسیار بیشتری در زمینه بازاریابی پیدا خواهید کرد.
براساس گزارش رسمی توییتر از میان 3.7 میلیون اکانت پرطرفدار این پلتفرم نزدیک به 55 درصد محتوای تولید آنها ویدئویی است . این امر به خوبی پیشرفت های توییتر در طول سال های اخیر را نشان می دهد. به این ترتیب شما دیگر اجباری برای استفاده محض از فرمت متنی در راستای بازاریابی توییتری نخواهید داشت.
3. بارگذاری محتوا در ساعتهای مناسب
زمان بندی برای انتشار محتوای بازاریابی دارای اهمیت بسیار زیادی است. بسیای از برندها در هر زمانی که محتوای شان آماده شود، اقدام به بارگذاری آن می کنند. این امر نتیجه بسیار نامناسبی برای برندها دارد. یکی از نکات اساسی در زمینه بازاریابی ضرورت انتشار محتوا در زمان های مناسب است. اوایل صبح به دلیل جا به جایی مردم از خانه به محل کار به هیچ وجه زمان مناسبی برای انتشار محتوای بازاریابی نیست، بنابراین شما باید زمان دیگری را مدنظر قرار دهید. توصیه ما در این بخش تمرکز بر روی زمان استراحت اغلب کارمندان در طول روز یعنی ظهر است. همچنین پس از ساعت اداری نیز مردم زمان بیشتری برای مشاهده محتوای بازاریابی دارند.
بدون تردید ساعت های مناسب برای بارگذاری محتوای بازاریابی در هر کسب و کاری دارای تفاوت های قابل ملاحظه ای است. پرداختن به زمان بندی های مناسب در هر حوزه برای ما امکان پذیر نیست. محدودیت های مقاله کنونی امکان بحث گسترده پیرامون تمام کسب و کارها را فراهم نمی سازد. ما در عوض به ارائه یک راهکار جالب اکتفا خواهیم کرد. اگر شما به دنبال یافتن زمان مناسب برای بارگذاری محتوای بازاریابی تان هستید، توجه به عملکرد سایر برندها ضروری خواهد بود. به این ترتیب شما بدون نیاز به صرف هزینه اضافی امکان جلب توجه مخاطب هدف را پیدا خواهید کرد.
برندهای بزرگ همیشه سرمایه گذاری قابل توجهی بر روی شناسایی زمان های مناسب برای انتشار محتوای بازاریابی شان می کنند. بدون تردید صرف چنین هزینه هایی از سوی برندهای کوچک امکان پذیر نیست بنابراین شما با تقلید از برندهای بزرگ امکان یافتن زمان مناسب برای انتشار محتوا را خواهید داشت.
4. استفاده فراوان از هشتگ
استفاده از هشتگ ایده جالبی در راستای تاثیر گذاری بر روی مخاطب هدف است. این امر جست و جوی محتوا را ساده خواهد کرد. اگر نگاهی کوتاه به مطالب پرطرفدار در توییتر انداخته باشید، اغلب آنها از هشتگ های کاربردی و مناسب با ماهیت متن شان استفاده می کنند. اشتباه برخی از برندها در زمینه کاربرد هشتگ استفاده از تعداد پرشماری از آنهاست. نتیجه این امر شناسایی محتوای برندهای موردنظر تحت عنوان «محتوای آزاردهنده» است. این امر در صورت تکرار از سوی برندها موجب بسته شدن شان نیز خواهد شد.
توصیه ما در این بخش برای تعداد مناسب هشتگ در هر پست بسته به ماهیت محتوای موردنظر شما دارد. ما به طور کلی استفاده از 5 تا 15 هشتگ برای هر پست را منطقی ارزیابی می کنیم. تعداد بیشتر هشتگ ها کاربرد اساسی آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد . بنابراین تا جای ممکن از هشتگ های اضافی و بی مورد پرهیز کنید.
5. عدم درخواست از کاربران برای بازنشر محتوا
بازنشر محتوا در شبکه های اجتماعی نقش مهمی در توسعه شهرت برندها دارد. اگر محتوای شما جذابیت بالایی برای مخاطب هدف داشته باشد، تعدادی از آنها اقدام به بازنشر آن خواهند کرد، با این حال این امر به تنهایی برای تبدیل محتوای یک برند به ترند کافی نیست. برخی از برندها به هنگام صحبت از بازنشر محتوا فقط به توییتر فکر میکنند. توصیه ما در این بخش توجه به سایر بخش ها برای تاثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب هدف است. اگر محتوای شما در توییتر انتشار پیدا می کند، بازنشر آن در اینستاگرام موجب توجه دامنه هرچه وسیع تری از کاربران خواهد شد.
ما باید پس از انتشار هر محتوا از کاربران برای بازنشر آن درخواست کنیم. این امر اهمیت بسیار زیادی دارد. امروزه بسیاری از کاربران تردیدهای زیادی برای بازنشر محتوای یک برند دارند. درخواست رسمی ما از آنها نقش مهمی در اقدام کاربران برای بازنشر محتوا و غلبه بر تردیدهای شان خواهد داشت.
6. تعامل اندک با مخاطب هدف
اغلب برندها برای بازاریابی در شبکه های اجتماعی ابتدا به سراغ شناسایی مخاطب هدف می روند. این نکته در ابتدا گام مهمی برای بازاریابی تاثیرگذار محسوب می شود، با این حال اگر سایر گام های اساسی در این راستا را فراموش کنیم، کمترین تاثیری بر روی فعالیت برندها نخواهد داشت. پس از شناسایی سلیقه مخاطب هدف باید نسبت به استفاده از آن در فرآیند تولید محتوا اقدام کرد. بسیاری از برندها این فرآیند را پایان بازاریابی مناسب در شبکه های اجتماعی قلمداد می کنند. توصیه اصلی ما در این بخش تلاش برای تعامل نزدیک و صمیمانه با مخاطب هدف است. بدون تردید این نکته اهمیت بسیار زیادی دارد. هرچه تعامل یک برند با مخاطب هدف بیشتر باشد، توانایی تاثیرگذاری بیشتری بر روی آنها خواهد داشت.
امروزه برندهایی نظیر اپل به دلیل سطح تاثیرگذاری بالا بر روی مخاطب هدف با موفقیت مداوم در زمینه بازاریابی و فروش مواجه میشوند. ایراد اغلب برندها عدم توجه به تعامل و دریافت نظرات مشتریان در شبکه های اجتماعی است . ما به عنوان یک کسب و کار فقط برای کسب سود و فروش در شبکه های اجتماعی حضور نداریم. اگر ما در گفت و گوهای مشتریان و کاربران پیرامون محصولات مان ورود نکنیم، فرصت طلایی برای تاثیرگذاری بر روی آنها را از دست خواهیم داد.
7. نادیده گرفتن نظرات منفی
توجه به نظرات مخاطب هدف در توییتر امکان بازسازی فرآیند بازاریابی را فراهم می سازد. بسیاری از برندها و بازاریاب ها میانه خوبی با مشاهده و تحلیل نظرات منفی ندارند. آنها اغلب نظرات منفی را پس از انتشار حذف می کنند. اگر شما به عنوان کاربر شبکه های اجتماعی با پست های یک برند بدون هیچ گونه نظر منفی مواجه شدید، باید نسبت به ماهیت فعالیت آنها تردید کنید.
حذف نظرات منفی و نادیده گرفتن پیام های انتقادآمیز روش متداولی در میان برندهاست. توصیه ما در این بخش تلاش برای تغییر این روند رایج است. ما در مواجهه با نظرات منفی باید به دنبال دلیل بروز آنها باشیم. نارضایتی بخشی از مخاطب هدف با حذف پیام یا کامنت رفع نمی شود. همچنین باید به دیگر کاربران انگیزه بالای مان در راستای فهم دلایل نارضایتی مشتریان را نشان دهیم. پس از رفع مشکلات جاری در فعالیت برند، باقی ماندن نظرات منفی کاربران مزیت های بازاریابی بسیار زیادی دارد. این امر بیانگر توانایی برند شما برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان خواهد بود.
8. بازنشر محتوای مربوط به برندمان
امروزه کاربران تمایل بسیار زیادی برای انتشار محتوا پیرامون برندهای مورد علاقهشان دارند. این امر نوعی گرایش عادی در میان اغلب کاربران محسوب می شود. نکته مهم در این میان بهره برداری مناسب از گرایش کاربران در این زمینه است. اغلب برندها توجه خاصی به محتوای تولیدی کاربران ندارد. این امر انگیزه کاربران برای ادامه انتشار محتوای پیرامون برندها را به شدت کاهش می دهد. توصیه ما در این بخش تلاش برای هماهنگی با کاربران در زمینه انتشار محتواست. این امر شامل بازنشر محتوای برتر کاربران پیرامون برندمان می شود. ما به این ترتیب امکان نمایش میزان اهمیت محتوای تولیدی کاربران برای برندمان را خواهیم داشت.
امروزه کاربران در شبکه های اجتماعی تمایل بسیار زیادی برای مشاهده محتوای تولیدی سایر کاربران دارند. این امر بیانگر ضرورت استفاده از محتوای تولیدی کاربران برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف است. در هر صورت محتوای تولیدی کاربران حقیقی در شبکه های اجتماعی تاثیر به مراتب سازنده تری در مقایسه با محتوای تولیدی برندها دارد بنابراین شما باید به دنبال استفاده از مزیت های چنین محتواهایی باشید.
9. صرف نظر از ترندهای برتر
تولید محتوای بازاریابی براساس ترندهای برتر همیشه ایده مناسبی محسوب می شود. این امر نیازمند انعطاف فراوان در تیمهای بازاریابی در راستای اخذ ایده های تازه است. بسیاری از برندها در طول سال های متمادی از یک یا چند ایده محدود برای تولید محتوا استفاده می کنند. بی تردید مواجهه با بی میلی مخاطب هدف برای واکنش نسبت به چنین محتواهای تکراری طبیعی خواهد بود. هرچه توانایی ما برای استفاده از ترندهای مطرح در سراسر دنیا برای طراحی کمپین بازاریابی بیشتر باشد، تاثیرگذاری اثر نهایی افزایش خواهد یافت. دنبال کردن اخبار روز و طراحی کمپین های کوچک به صورت سریع مهمترین الزامات برای موفقیت در عرصه بازاریابی در توییتر است. رویدادهای روز به سرعت جذابیت خود را از دست می دهند بنابراین ما باید در کمترین زمان ممکن آنها را بدل به محتوای بازاریابی کنیم. در غیر این صورت علی رغم صرف هزینه فراوان امکان تاثیرگذاری بر روی آنها را نخواهیم داشت.
10. استفاده از صدای واحد برای برند
استفاده از کلمات خاص برای نگارش توییت همیشه اهمیت بالایی داشته است. بسیاری از برندها در طول سال های متمادی دارای لحن خاصی برای فعالیت برندشان هستند. به این ترتیب امکان تاثیرگذاری آنها بر روی مخاطب هدف به شدت افزایش پیدا کرده است. گاهی اوقات مخاطب هدف به لحن نگارش توییت از سوی یک برند عادت می کند. این امر بیانگر موفقیت برند موردنظر در زمینه تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف است. اگر شما نیز تمایل به تکرار موفقیت های این چنینی دارید، باید نسبت به انتخاب لحن خاص برای برندتان اقدام کنید. این امر در مراحل اولیه نیازمند بازنگری مداوم در فرآیند تولید محتواست. با این حال پس از گذشت مدت زمانی اندک برند شما نیز لحن خاص خود را پیدا خواهد کرد. امروزه تمام برندهای بزرگ در سراسر دنیا دارای لحن خاصی برای بازاریابی و تبلیغات هستند بنابراین چرا برند شما دارای این ویژگی نباشد؟
مطلب مرتبط: اصول بازاریابی محتوایی در توییتر
جمع بندی
توییتر یکی از ابزارهای بازاریابی بسیار قدرتمند در سطح بین المللی است . نکته مهم در این میان نحوه استفاده از آن از سوی برندهای مختلف است. ما با پرهیز نسبت به کاربرد اشتباهات مدنظر در این مقاله امکان کسب موفقیت بازاریابی و تاثیرگذاری گسترده بر روی مخاطب هدف را خواهیم یافت. مهمترین نکته در این میان تلاش برای پرهیز از تمام اشتباهات مورد بحث در این مقاله به صورت یکجاست.