حوزه برندسازی همیشه از چالش های پیش روی شرکت ها تاثیر پذیرفته است. این امر در طول دهه های اخیر با توجه به روند تحول شرکت های بزرگ و تغییر الگوی برندسازی شان مشخص می شود. گاهی اوقات بررسی مشکلات و چالش های شرکت ها در زمینه برندسازی به سایر شرکت ها و کارآفرینان در راستای طراحی استراتژی منسجم تر کمک می کند. در این مقاله هدف اصلی بررسی مشکلات یکی از خوانندگان ما به نام پاتریک در زمینه برندسازی است. پاتریک مشکل شرکتش را اینگونه بیان کرده است: «برند من در ابتدای مسیر رونمایی از محصول تازه اش است. من در طول ماه های گذشته با نظریه انجام دادن کارها آشنایی محدودی پیدا کرده ام، اما نیازمند اطلاعات و راهنمایی های بیشتر در این حوزه هستم. به همین خاطر از شما درخواست بررسی این نظریه را دارم.»
امروزه بسیاری از شرکت ها به طور مداوم عملکردشان در زمینه فروش را مورد بررسی قرار می دهند. این امر با هدف بهبود کیفیت خدمات در روزهای آتی صورت می گیرد. به این ترتیب امکان جلب نظر مشتریان و سود بیشتر فراهم خواهد شد. وقتی ما همیشه به دنبال ارزیابی عملکرد برندمان در حوزه های مختلف باشیم، به تدریج سطح استانداردهای مان ارتقا خواهد یافت. این امر به طور مشخص فرآیند جلب نظر مشتریان را تحت تاثیر قرار می دهد. برندهایی با عملکرد بهتر همیشه مشتریان بیشتری را جذب می کنند. در نتیجه استفاده از استراتژی ارزیابی مداوم شرایط در بلندمدت به سود کسب و کارمان خواهد بود.
استفاده از نظریه انجام دادن کارها امکانات زیادی برای نوآوری و خلاقیت در اختیار برندها قرار می دهد. این الگو به طور گسترده مبتنی بر تحلیل نحوه رفتار مشتریان است. بنابراین با فهم بهتر از سلیقه آنها امکان ارائه پیشنهادها و محصولات بهتر فراهم خواهد شد. در ادامه به برخی از نکات کلیدی در این زمینه اشاره خواهیم کرد.
محوریت کار
الگوی انجام دادن کارها بر یک پیش فرض اساسی استوار است: تمام کارهای شرکت از نظر ارزشی در یک سطح قرار دارند، بنابراین هیچ تفاوتی میان کارها وجود ندارد. وقتی ما مجموعه ای از کارهای مختلف را داریم، باید تمام آنها به خوبی انجام شود. بدون شک افراد امکان استفاده از بهانه های مختلف برای تاخیر در انجام برخی از کارها را دارند. نکته مهم در اینجا اهمیت تلاش برای ارتقای جایگاه برندمان است. اگر ما به دنبال کسب موفقیت در کسب و کار هستیم، باید براساس برنامه برندمان پیش برویم.
مطلب مرتبط: فرآیند برندسازی را بهتر بشناسیم
در یک تحلیل کلی انجام یکسان و هماهنگ تمام امور برندمان طی سه مرحله اصلی روی می دهد: تعریف فرآیندها، اجرای آنها و در نهایت ارزیابی مجدد شرایط. اگر برند ما به خوبی این سه مرحله را انجام دهد، به سرعت از رقبا متمایز خواهد شد. در دنیای کسب و کار هیچ عاملی به اندازه ایجاد تمایز با دیگران برای بهبود عملکرد برندها اهمیت ندارد.
ارزیابی روش های فعلی برندمان
هر برندی به شیوه ای متفاوت کارهای پیش روی خود را ساماندهی می کند. اغلب اوقات مدیران در طول زمان به شیوه ای خاص عادت می کنند. نتیجه این امر بی میلی نسبت به تغییر شیوه اجرایی یا حتی بازنگری اش است. یکی از مسائل مهم در اینجا ضرورت به روز رسانی الگوهای ساماندهی امور برند در طول زمان است. اگر یک الگو به طور مکرر دست نخورده باقی بماند، به تدریج تاثیرگذاری اش از بین می رود. به همین خاطر اغلب برندهای بزرگ بخش عمده ای از بودجه شان را صرف بازنگری در استراتژی ها و برنامه های جاری می کنند.
یکی از ضرورت های استفاده از الگوی انجام دادن امور به طور برابر و همزمان بازنگری اساسی در شیوه فعالیت برندمان است. این امر پویایی و تحرک برندمان را افزایش خواهد داد. در نتیجه نمای بهتری از برندمان برای مشتریان به نمایش درخواهد آمد.
دستیابی به موفقیت
صحبت از موفقیت در فرآیند برندسازی و کسب و کار همیشه با کج تابی های گوناگون همراه است. این امر ناشی از عدم توافق بر سر تعریفی واحد از این مفهوم است. از نظر من موفقیت در فرآیند برندسازی باید به عنوان یک معیار مدنظر قرار گیرد. به این ترتیب ابتدا باید اهداف برندمان را ترسیم کنیم. سپس در پایان هر ماه میزان پیشرفت مان در دستیابی به اهداف مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. اگر به طور مداوم این ارزیابی صورت گیرد، به زودی فاصله میان اهداف و وضعیت فعلی برندمان رفع خواهد شد.
ارزش های اصلی
شرکت ها بر پایه ارزش های محوری شکل می گیرد. اگر ما به دنبال تاسیس شرکت های موفق هستیم، باید برنامه ای منسجم برای تعریف ارزش های جذاب داشته باشیم. نکته مهم در اینجا عدم محدودیت بحث تعیین ارزش های برند به بحثی تشریفاتی است. به عنوان مثال، در زمینه قیمت گذاری محصولات باید به ارزش های محوری برندمان توجه داشته باشیم. کسب و کارها در عصر کنونی نیازمند ایجاد رابطه ای عمیق با مشتریان هستند. در غیر این صورت توانایی جلب مشتریان وفادار را نخواهند داشت.
یکی از اشتباهات برندها در زمینه پایبندی به ارزش ها تفکر مداوم پیرامون منفعت مشتریان و سرمایه گذارهاست. توصیه من در این بخش توجه به منافع سازمان و شرکت مان به عنوان نقطه مرکزی تمام برنامه های پیش رو است. فقط در این صورت امکان کسب موفقیت برای ما وجود خواهد داشت.
مطلب مرتبط: برند سازی در هفت گام
توجه به مفهوم نوین رقابت
رقابت ویژگی اصلی بازارهای مختلف است. هیچ برندی بدون موفقیت در زمینه رقابت درست امکان کسب موفقیت را ندارد. امروزه شرکت ها علاوه بر تعامل با مشتریان در راستای جلب نظرشان باید به رقابت با دیگر شرکت ها نیز توجه داشته باشند. مشتریان همیشه از نقطه نظر بیرونی به محصولات ما نگاه می کنند. این امر موجب مخفی ماندن برخی از ویژگی های محصولات مان از دید مشتریان می شود، بنابراین ما باید استراتژی منسجمی برای نمایش تمام ویژگی های محصولات مان به مشتریان داشته باشیم. نکته جالب اینکه امکان استفاده از این فرآیند برای نمایش جلوه های کمتر آشکار برندمان نیز وجود دارد. در نتیجه مشتریان فرصت مشاهده تمام ویژگی ها و ارزش های مرکزی برندمان را خواهند داشت.