امروزه بازاریابی دیجیتال بدل به یکی از فعالیت های مهم کسب و کارها برای دستیابی به موفقیت شده است. شرکت های فعال در زمینه حسابداری تا همین چند سال پیش توجه چندان زیادی به این امر نداشتند، با این حال اکنون فعالیت در حوزه بازاریابی دیجیتال دیگر یک امر دلبخواهی نیست. نکته مهم در این میان اهمیت فرآیند برندسازی و نقش آن بر روی بازاریابی و تمام حوزه های فعالیت شرکت هاست. به این ترتیب در عمل استراتژی برندسازی راهنمای کلی برندها در زمینه ادامه فعالیت محسوب می شود. حوزه بازاریابی در طول یک دهه اخیر دستخوش تغییر و تحولات بسیار زیادی شده است. دیگر خبری از الگوهای سنتی بازاریابی و تبلیغات نیست. به جای آن توسعه تکنولوژی دیجیتال بخش قابل توجهی از فعالیت های برندها را به خود اختصاص داده است.
حسابداری به طور معمول یکی از فعالیت های تخصصی در حوزه کسب و کار محسوب می شود. به عقیده بسیاری از کارشناس ها کسب و کارهای تخصصی نیاز چندانی به بازاریابی ندارند. بی شک این امر بسیار تعجب آور خواهد بود. براساس آمارهای رسمی شرکت های حسابداری آمریکایی بیش از 70درصد سفارش های حسابرسی آنها از طریق بازاریابی دیجیتال ثبت می شود. از نقطه نظر کارشناسی این امر به چه معناست؟ به نظر من فعالیت در حوزه بازاریابی دیگر محدود به حوزه های خاصی از فعالیت تجاری نیست. اکنون دامنه وسیعی از مردم تحت تاثیر گسترش فناوری های دیجیتال قرار دارند، با این حساب عدم فعالیت شرکت ما در حوزه بازاریابی به معنای از دست رفتن بخش قابل توجهی از سودمان خواهد بود.
اکنون اینترنت، ابزارهای ارتباط جهانی و شبکه های ارتباطی دیجیتال محیط پیچیده و رقابتی در عرصه بازاریابی دیجیتال ایجاد کرده است. در چنین وضعیتی موفقیت در جلب نظر مشتریان در گروه توانایی ما برای نمایش جلوه ای متفاوت و قابل مشاهده از خودمان است. بسیاری از شرکت های حسابداری به دلیل ناتوانی در این زمینه موفقیت چندانی را تجربه نمی کنند. دلیل بی فایده دانستن حوزه بازاریابی دیجیتال نیز در همین امر نهفته است. علاوه بر بازاریابی دیجیتال، امروزه فعالیت برندسازی نیز دچار تغییر و تحول شده است. به این ترتیب برندسازی دیجیتال جای الگوهای سنتی را گرفته است. شاید شما از تغییرات ایجادشده در حوزه حسابداری احساس ناخوشایندی داشته باشید، با این حال حوزه کسب و کار منتظر شما نخواهد ماند. در صورت ناتوانی در انطباق با شرایط تازه به سرعت شرکت شما از دور رقابت خارج خواهد شد. اکنون حوزه بازاریابی دیجیتال بدل به یکی از ضرورت های فعالیت برندهای حسابداری شده است. مقاومت در برابر این تغییر نیز فایده چندانی نخواهد داشت.
مطلب مرتبط: آشنایی با اصول اولیه برند سازی
نحوه شناخت مخاطب از برند ما در دنیای دیجیتال بستگی به محتوای آنلاین ما دارد. امروزه شناخت اغلب مشتریان از برندهای مختلف از محتوای موجود در وبلاگ ها، سایت ها، کتاب های الکترونیک، کنفرانس های ویدئویی، کلیپ های موجود در شبکه های اجتماعی و در بهترین حالت همایش های بزرگ شکل می گیرد. فعالیت مناسب در تمام کانال های ارتباطی مورد اشاره به موفقیت برندمان در زمینه جلب نظر مشتریان کمک خواهد کرد. به هر حال تا مشتریان نام برند ما را نشنوند، امکان جلب نظر آنها وجود نخواهد داشت.
بدون تردید فعالیت درست و اصولی در حوزه برندسازی دیجیتال پیش زمینه افزایش شهرت کسب و کارمان است. در این زمینه نباید هیچ گونه عجله ای به خرج داد. اشتباه بسیاری از برندها تلاش برای ورود به این عرصه بدون برنامه ریزی قبلی است. چنین امری ناشی از عدم قلمداد برندسازی دیجیتال به عنوان یک فرآیند جدی و اصولی است. من در ادامه براساس آموخته ها و تجربیاتم از همکاری با برندهای مختلف برای طراحی برنامه برندسازی مناسب در حوزه دیجیتال استفاده خواهم کرد. امیدوارم شش توصیه پیش رو شما را در راستای برندسازی دیجیتال کمک کند.
1. شروع کار با گره زدن استراتژی برند به اهداف کسب و کارمان خواهد بود. با این کار امکان ارزیابی دقیق فعالیت های برندسازی مان وجود خواهد داشت. بدون ارزیابی دقیق وضعیت برندسازی امکان بهبود برنامه و توسعه تاثیرگذاری اقدامات مان وجود نخواهد داشت. معیار اصلی نیز در اینجا میزان موفقیت استراتژی مان در زمینه دستیابی به اهداف کسب و کار است. به عنوان مثال، اگر شرکت ما به دنبال دستیابی به تعداد مشخصی مشتری تازه است، باید تاثیر استراتژی برندسازی مان در تحقق هدف فوق را مورد بررسی قرار دهیم. آیا استراتژی برندسازی ما در زمینه تحقق اهداف کاری موفق عمل کرده است؟ پاسخگویی به این پرسش کلید ارزیابی درست کمپین خواهد بود.
2. در مرحله بعدی باید مخاطب هدف را مورد بررسی و پژوهش قرار داد. این امر با هدف شناخت نیازها و سلیقه منحصر به فرد آنها صورت می گیرد. امروزه اغلب پژوهش ها در زمینه کسب و کار با اینترنت انجام می شود. به این ترتیب دیگر خبری از الگوهای سنتی پژوهش نخواهد بود. مزیت این شیوه امکان دسترسی به اطلاعات دقیق در سریع تری زمان ممکن است. در اینجا دو راهکار پیش روی ما قرار دارد. نخست تلاش برای دستیابی به اطلاعات پیرامون مخاطب های هدف با اتکا به توانمندی های خودمان و دوم استفاده از اطلاعات طبقه بندی شده آژانس های برندسازی. توصیه من استفاده از اطلاعات طبقه بندی شده در صورت ناآگاهی از اصول مطالعه بازار هدف است. بازاریاب های موفق همیشه اطلاعات دست اولی در مورد مخاطب های هدف شان دارند. این امر موجب موفقیت آنها در زمینه جلب نظر مشتریان و فروش محصولات موردنظرشان می شود.
مطلب مرتبط: برندسازی دیجیتالی با جیب خالی
3. پس از آنکه اهداف کسب و کارمان را تعیین و براساس آن استراتژی برندسازی خود را مورد ارزیابی قرار داریم، باید به سراغ عامل تفاوت ساز برندمان از رقبا برویم. امروزه جلب توجه مخاطب بدون ایجاد تفاوت با دیگر برندها امکان پذیر نیست. به این منظور ابتدا باید درک درستی از جایگاه برندمان داشته باشیم. این امر اهمیت بالایی دارد. اگر عناصر تفاوت ساز برندمان با جایگاه ما در زمینه کسب و کار هماهنگی نداشته باشد، ترکیب آنها در کنار هم خنده دار به نظر خواهد رسید. به این ترتیب زمان و بودجه برندمان به هدر خواهد رفت. به عنوان مثال، اگر جایگاه برند ما نمایانگر یک شرکت حسابداری سنتی و فعالیت دیجیتال مان بیانگر برندی مدرن و هیجان انگیز است، مشکلات زیادی پیش روی مان قرار خواهد داشت. ایجاد هماهنگی میان این دو وجه از برندمان اهمیت بسیار بالایی خواهد داشت. به این ترتیب دیگر مشتریان با مشاهده نمایش واقعی برندمان از تفاوت آن با جلوه آنلاین مان دچار حیرت نمی شوند.
4. با توجه به توصیه قبلی، اکنون شما آماده ایجاد یک هویت پایدار و جذاب خواهید بود. این امر موجب یکسانی جلوه های آنلاین و آفلاین شما خواهد شد. یکی از شیوه های مناسب در این زمینه استفاده از برنامه ای یکسان برای فعالیت در حوزه آنلاین و آفلاین است. اشتباه بسیاری از برندها استفاده از عناصر بصری متفاوت با لوگو و فونت نام برندشان در فضای آنلاین است. پیش فرض چنین برندهایی ایجاد جذابیت بیشتر با استفاده از این راهکارهاست، با این حال در حقیقت چنین شیوه ای موجب سردرگمی کاربران در زمینه شناخت ماهیت واقعی برندمان از دل هویت آنلاینش می شود. به عنوان مدیر شرکت بررسی نهایی محتوای برندسازی پیش از اعمال آنها ضروری خواهد بود. به این ترتیب احتمال بروز خطا در فعالیت برندسازی ما به شدت کاهش خواهد یافت.
5. اکنون شما تقریبا بخش زیادی از مسیر را طی کرده اید. اکنون نوبت به ایجاد هماهنگی میان محتوای بازاریابی و استراتژی برندسازی تان است. متاسفانه بسیاری از برندها بازاریابی و برندسازی را دو فرآیند جدای از هم تلقی می کنند، با این حال در حقیقت چنین جدایی ای هیچ معنایی ندارد. از نقطه نظر فنی فرآیند بازاریابی باید براساس استراتژی کلان برندسازی صورت گیرد. در غیر این صورت امکان دستیابی به موفقیت وجود نخواهد داشت. استراتژی برندسازی به تمام فعالیت های یک برند نظم و انسجام می بخشد. به عنوان مثال، در زمینه برندسازی ایجاد تعهد به مشتریان امری رایج است. نقش کمپین های بازاریابی حمایت از تعهد و ارزش های برندمان است. این امر با نمایش پایداری و تلاش ما در راستای تحقق آن اهداف و ارزش ها انجام می شود. کلید موفقیت در زمینه برندسازی پایداری است. در غیر این صورت امکان دستیابی به موفقیت برای ما وجود نخواهد داشت.
6. با استفاده از توصیه های قبلی حالا به اجرای کمپین بازاریابی دیجیتال برندمان بسیار نزدیک شده ایم. نکته مهم در اینجا توجه به طراحی استراتژی برندسازی دیجیتال و در پی آن اجرای کمپین بازاریابی دیجیتال است. بدون تردید در این مقاله ما استفاده از ابزارهای حرفه ای را مدنظر قرار ندادیم. این امر به دلیل بودجه و امکانات محدود بسیاری از شرکت های حسابداری در سراسر جهان صورت گرفت. به نظر من برندسازی و بازاریابی دیجیتال موفق نیازمند استفاده از ابزارهای گران قیمت نیست. براساس مطالعه موسسه پژوهشی Hinge شانس موفقیت برندهای کوچک در زمینه برندسازی دیجیتال به برندهای بزرگ بسیار نزدیک است. به این ترتیب فقدان ابزارهای حرفه ای را نباید نقطه ضعفی جبران ناپذیر قلمداد کرد. به نظر من به جای صرف هزینه های کلان برای کارهایی مانند همکاری با سلبریتی ها برای تولید پست به سراغ استفاده از ارزش های اساسی برندتان بروید. این امر دریچه ای به سوی خلاقیت در جلب نظر مشتریان خواهد بود. به علاوه از نقطه نظر اقتصادی نیز هزینه کمتری روی دست ما خواهد گذاشت.
مطلب مرتبط: 9 مورد اساسی از اصول برندسازی برای استارتاپ ها
پس از آنکه کمپین بازاریابی ما براساس استراتژی کلان برندسازی شرکت راه اندازی شد، ارزیابی مدام آن ضروری خواهد بود. به این ترتیب همیشه امکان اصلاح و بهبود نحوه فعالیت برندمان وجود خواهد داشت.
اکنون برند ما آماده ورود به حوزه دیجیتال است. به این ترتیب باید سریع دست به کار شوید. هرگونه تاخیر در زمینه اجرای استراتژی برندسازی دیجیتال به معنای فرصت سوزی و عقب افتادن از رقبا خواهد بود.