دنیای کسب وکار امروز بدون بازاریابی و تبلیغات قابل تصور نیست. بسیاری از برندها موفقیت شان در عرصه کسب وکار را مدیون برنامه های منسجم تبلیغاتی و بازاریابی هستند. به همین دلیل شروع هر کسب وکاری نیازمند اختصاص بودجه مناسب برای بخش بازاریابی و تبلیغات است. با این حال تنها هزینه های حوزه بازاریابی مربوط به بودجه و بحث مالی نیست. تولید محتوای بازاریابی نیازمند صرف زمان و منابع (انسانی و تکنولوژی) بالایی است. وقتی صحبت از اختصاص بودجه، زمان و منابع مناسب می شود، همیشه باید از موفقیت مان اطمینان حاصل کنیم. البته باید توجه داشت که داستان تجارت و کسب وکار همیشه همراه با موفقیت و پیروزی نیست. بر این اساس شکست نیز بخشی از تجربه بازاریابی خواهد بود. نکته مهم در این میان فهم سریع نشانه های سوء مدیریت یا خلق محتوای نامناسب است. به راستی چگونه باید نشانه های عدم موفقیت یک کمپین بازاریابی در جذب تعامل مخاطب را شناسایی کرد؟
حتما ببینید: ارزش آفرینی با کلمات حرفه ما است.
بدون تردید تلاش های ما در زمینه بازاریابی باید معطوف به جلب توجه مخاطب باشد. به عنوان یک بازاریاب، ما مطلب مختلفی را در قالب متن، تصویر، ویدئو و صدا خلق می کنیم. امروزه شبکه های اجتماعی منبع مناسبی برای به اشتراک گذاری مطالب است. در حوزه بازاریابی نیز از پلتفرم های اجتماعی مختلف برای پیشبرد انتقال محتوا به مخاطب استفاده می شود. پس از طی این مسیر دستاورد اصلی برندها کسب تعامل مخاطب است. به این ترتیب مخاطب مورد نظر علاقه بیشتری به منظور گفت وگو، به اشتراک گذاری نظرات و در نهایت خرید از ما خواهد داشت.
نکت مهم درخصوص بازاریابی محتوایی نتیجه بخشی آن در صورت تعامل مثبت و واکنش کاربران نسبت به محتوای تولیدی است. در غیر این صورت تلاش های ما برای بهبود وضعیت کسب وکارمان با شکست مواجه خواهد شد. حال اگر یک کمپین با تعامل و بازخورد منفی کاربران مواجه شود، نتیجه اش برای یک برند چه خواهد بود؟
در این مقاله هدف اصلی من بررسی پیامدهای شکست یک کمپین بازاریابی نیست. در هر صورت هر شکستی برای یک برند هزینه های اضافی به بار می آورد. به علاوه شهرت آنها نیز خدشه دار می شود. در عوض، ادامه مقاله فعلی را به بررسی هفت نشانه عدم موفقیت استراتژی تعامل با مخاطب اختصاص داده ام. در صورت مشاهده این هفت نشانه به احتمال بالا مخاطب برندتان از شیوه تعاملی شما متنفر است، بنابراین باید به سرعت فکری به حال استراتژی و برنامه مان در زمینه تعامل با مخاطب کنیم.
1. نظرخواهی ها و سایر محتوای برندمان بازخوردی دریافت نمی کند
در شبکه های اجتماعی عدم علاقه مخاطب به مطالب ما یک بحث و الگوریتم آن پلتفرم که موجب عدم مشاهده مطلب مان از سوی کاربران خواهد شد، مطلب دیگری است. در مورد الگوریتم شبکه های اجتماعی حتی برترین برندها نیز مشکلات خاص خود را دارند. به این ترتیب گاهی اوقات مطالب ما از سوی کاربران مورد مشاهده قرار نمی گیرد. این امر زمانی مشکل ساز خواهد شد که علاوه بر مشاهده مطلب مان از سوی مخاطب، ابزار علاقه چندانی از سوی آنها صورت نگیرد. به منظور فهم عدم علاقه کاربران به محتوای مان باید به میزان بازخوردها دقت کنیم. وقتی مطلب ما مورد پسند کاربران باشد، بالطبع میزان بازخوردشان نیز بالا خواهد بود. در غیر این صورت پیام واضحی از سوی کاربران به ما مخابره شده است: ما نوع محتوای شما را دوست نداریم.
2. از دست دادن فالوور در برخی از پلتفرم های آنلاین
گاهی اوقات مشکل اصلی تمام استراتژی بازاریابی شما نیست، بلکه برخی از بخش های آن دچار مشکل هستند. به عنوان مثال، اگر میزان بازخورد مخاطب برندتان در فیس بوک مناسب است، اما در یوتیوب کاربران در حال ترک کانال شما هستند، یک جای استراتژی شما مشکل دارد. در اینجا باید به یاد داشت که هر شبکه اجتماعی ویژگی های خاص خود را دارد. به این ترتیب اعمال استراتژی خاص یک پلتفرم در تمام شبکه های اجتماعی به احتمال زیاد موجب شکست ما خواهد شد. پیشنهاد من در این بخش تلاش برای یافتن استراتژی مناسب برای هر شبکه اجتماعی است. در غیر این صورت فرآیند برندسازی شرکت شما دچار اختلال خواهد شد.
3. دریافت تعامل سطحی از سوی کاربران
دریافت لایک و رای در نظرسنجی ها نشانه خوبی است. با این حال چنین آمارهایی تا حد زیادی فاقد معنای مشخص هستند. در حقیقت، لایک های فیس بوک به هیچ وجه بیانگر میزان بالای تعامل برند ما و مخاطب نیست. برخی از کاربران از سر عادت همه پست ها را لایک می کنند. برخی دیگر نیز ناخواسته مطلب را لایک کرده و حوصله اصلاح اش را ندارند. از همه مهم تر، فرآیند لایک یا ثبت رای بسیار کوتاه و بی دردسر است. بنابراین بسیاری از افراد آن را نسبت به برندها دریغ نمی کنند. به هنگام ارزیابی وضعیت برندتان به هیچ وجه آمار دریافت لایک را به عنوان معیار قرار ندهید. چنین معیارهایی به طور معمول نتیجه بخشی مناسبی به همراه ندارند. به علاوه تمام فرآیند پایش وضعیت برندمان را نیز برهم خواهد زد.
خدمات نوین روزنامه فرصت امروز در زمینه بازاریابی محتوایی را ببینید
4. مشتریان قبلی دیگر میلی به تعاملی با برندمان ندارند
دنیای بازاریابی همیشه رو به سوی یافتن مخاطب جدید دارد. در این میان تلاش برای راضی نگه داشتن مخاطب های تازه و در عین حال توجه به مشتریان قدیمی بسیار دشوار است. اغلب برندها با گذشت چند سال از شروع به کارشان تقریبا تمام مشتریان قدیمی خود را از دست می دهند. دلیل اصلی این اقدام از سوی مشتریان قدیمی مشاهده شمار بیشتری از مطالب مخصوص مخاطب های تازه است. به این ترتیب مشتریان وفادار احساس می کنند شرکت مورد علاقه شان دیگر توجهی به آنها ندارد. همین امر پایه جدایی میان مشتریان قدیمی و برندها را بنا می کند. به هنگام تبیین استراتژی برندمان در شبکه های اجتماعی همیشه باید نیم نگاهی به مشتریان وفادار داشته باشیم. به طور کلی ارزش یک برند با مقدار مشتریان وفادارش سنجیده می شود. همچنین از نظر مالی، جذب مشتری جدید پنج برابر پرهزینه تر از فروش محصولات به مشتریان ثابت خواهد بود.
5. استفاده از اطلاعات کاربران برای بازاریابی به جای تعامل
برندها فرصت انجام کارهای بزرگی با استفاده از اطلاعات کاربران را دارند. با اندکی خلاقیت امکان تبدیل آمارهای مربوط به کاربران به نمودارهای مفهومی، اطلاعات کاربردی و حتی نمونه های آماری وسیع وجود دارد. یکی از کارهای جالبی که با اطلاعات کاربران می توان انجام داد، طراحی کمپین بازاریابی است. شک نکنید در چنین مواقعی کاربران به خوبی از نیت شما مطلع هستند. از نظر تجاری تلاش برای جمع آوری اطلاعات کاربران هیچ مشکلی ندارد. با این حال فرآیند جمع آوری اطلاعات نباید بیش از اندازه خشک باشد. به این ترتیب در حین جمع آوری اطلاعات نیز باید سطح تعامل مان با مخاطب را گسترش دهیم. در غیر این صورت واکنش مخاطب به اقدام ما چندان مناسب نخواهد بود.
6. تلاش های شبانه روزی برندمان رضایت بخش نیست
ارائه خدمات پشتیبانی شبانه روزی یکی از بخش های مهم بازاریابی و مدیریت کسب وکار در عصر مدرن است. از این طریق برند ما نسبت به رضایت و دسترسی سریع مشتریان به اطلاعات مورد نیاز پیرامون محصولات خود مطمئن خواهد شد.
نکته مهم درخصوص پشتیبانی از مشتریان توجه به تمام کانال های ارتباطی است. در اینجا اشتباه بزرگ برندها تمرکز صرف بر روی بخش پشتیبانی تلفنی است. در حالی که افراد در دنیای مدرن کمتر علاقه مند به گفت وگوی تلفنی هستند. راهکار جایگزین آنها ارسال ایمیل، چت آنلاین و گفت وگوی مستقیم با مشاورهای حرفه ای برندها از طریق سایت است. اگر به دنبال تقویت این راهکارهای ارتباطی نباشیم، به زودی سطح رضایت مشتریان کاهش خواهد یافت.
7. معیارهای تعامل برندمان پایین است
به هنگام بررسی میزان موفقیت برندمان در عرصه بازاریابی معیارهای مشخصی مورد نیاز است. به طور معمول معیارهای صحیح در این زمینه به خوبی گویای وضعیت برندمان خواهد بود. وقتی سطح این معیارها کاهش یابد، وضعیت برندمان در ذهن مخاطب به خطر افتاده است. آیا کاربران ویدئوهای ما را می پسندند؟ نرخ به اشتراک گذاری مطالب ما از سوی آنها چقدر است؟ چرا برخی از کاربران اصلا نگاهی به ویدئوهای ما نمی اندازند؟ سه پرسش فوق در بر دارنده سه معیار بسیار مهم و حیاتی در زمینه ارزیابی وضعیت بازاریابی برندهاست.
اگر برند شما در زمینه دستیابی به آمار مناسب در زمینه معیارهای فوق عملکرد مناسبی ندارد، وقت بازبینی اساسی در مورد استراتژی تان فرا رسیده است. به یاد داشته باشید که بازاریابی محتوایی یک بازی طولانی مدت است. به این ترتیب استراتژی تازه تان را در میانگین سه تا شش ماه مورد ارزیابی قرار دهید. در غیر این صورت شاید به اشتباه استراتژی موفقی را کنار بگذارید.