گاهی اوقات مشتریان درست در لحظه ای که انتظار خرید یا موافقت با پیشنهادهای بازاریابی را دارید، به شدت با شما مخالفت می کنند. شاید این امر اغلب اوقات یک اتفاق یا بدبیاری تلقی شود، اما امروزه عصب شناس ها دلایل علمی و منطقی برای توضیح آن دارند. در واقع در چنین مواقعی نه پای شانس و اقبال، بلکه ساز و کارهای درونی مغز انسان در میان است.
بسیاری از بازاریاب ها و کارآفرینان در زمینه جلب نظر مشتریان به برندشان و ایجاد نوعی وفاداری مشکلات عمیق دارند. نکته جالب اینکه عصب شناس ها برای این مسئله نیز دلایل منطقی و جالبی دارند. هدف اصلی در این مقاله بررسی مشکل جلب وفاداری مشتریان به برند از منظر دستاوردهای علم عصب شناسی است. در ادامه برخی از نکات مهم در این رابطه را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
اهمیت اولین برخورد مشتریان با برندها
هر برندی برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان و جلب نظرشان فقط یک بار شانس دارد. این امر در قالب برخورد اولیه توضیح داده می شود. اگر نخستین تجربه تعامل مشتریان با برند شما مناسب و قابل ملاحظه باشد، به احتمال زیاد روند موردنظر برای مدت زمانی طولانی ادامه پیدا می کند.
مطلب مرتبط: شبکه های عصبی مصنوعی / داستانی که هر بازاریاب باید بداند
مهمترین احساساتی که مشتریان در برخورد با برندها پیدا می کنند، عصبانیت و عدم اطمینان است. دلیل این امر می تواند تجربه های نامناسب قبلی باشد. نکته مهم در این میان تلاش برای پرهیز از انتقال چنین احساساتی به مخاطب هدف است. اگر شما همین نکته ساده را مدنظر داشته باشید، به طور خودکار وفاداری بالایی از سوی مشتریان دریافت خواهید کرد.
وقتی مشتریان برخورد اولیه مناسبی با برند شما دارند، ساختار ذهنی شان به دنبال یک پشتیبان مهم برای بهبود شرایط موردنظر نیز هست. به عبارت ساده، شما باید یک نکته مهم و کلیدی در پی تعامل اولیه با مخاطب هدف تان در دست داشته باشید. این امر می تواند یک تخفیف مناسب یا حتی ثابت کردن کیفیت بالای محصولات تان باشد. اینطوری ساختار ذهنی فرد موردنظر به خوبی با کسب و کار شما هماهنگ خواهد شد.
احساس پشیمانی مشتری
خرید هر محصولی همراه با ریسک پشیمانی است. بسیاری از مشتریان درست در دقیقه 90 یک خرید به این فکر می افتند و شاید به خاطر همین حس قید یک معامله را بزنند. این امر حتی در عرصه B2B و معاملات بزرگ نیز به چشم می خورد.
سیستم عصبی انسان در همه شرایط در تلاش برای کاهش فشارهای روانی است. یکی از مهمترین فشارهای روانی در فرآیند خرید شامل پشیمانی از عمل موردنظر است. بنابراین یک واکنش طبیعی از سوی انسان ها تلاش برای سختگیری یا حتی پرهیز از خریدهای مختلف تا جای ممکن است.
مهمترین اقدامی که یک برند در شرایط موردنظر باید انجام دهد، تلاش برای مطمئن ساختن مخاطب هدف از خدمات پس از فروش است. این امر نقش مهمی در اطمینان مشتریان به برند و وفاداری شان دارد. اگر برند شما خدمات پس از فروش مناسبی داشته باشد، به راحتی هرچه تمام تر نظر مساعد مشتریان را جلب خواهید کرد. این امر در ذهن مشتریان احساس اطمینان نسبت به امکان بازگشت هزینه خریدشان در صورت بروز هر مشکلی را خواهد داشت.
نزدیکی شناختی
هرچه شناخت برندها از مشتریان و بالعکس بیشتر باشد، امکان به سرانجام رسیدن یک معامله بیشتر خواهد شد. بسیاری از برندها برای بهبود این امر راهکارهای مختلفی را در پیش می گیرند. نکته مهم در این میان تلاش برای معرفی ماهیت کسب و کار به سادگی هرچه بیشتر است.
وقتی یک کسب و کار به سادگی هرچه تمام تر در معرض شناسایی مشتریان قرار داشته باشد، تمایل افراد برای همکاری با برند موردنظر به طور قابل ملاحظه ای افزایش پیدا می کند. این امر گارد اولیه افراد برای پرهیز از المان های غریبه را کاهش می دهد.
مطلب مرتبط: عصب شناسی چه کمکی به تبلیغ بهتر می کند؟
اینکه یک برند بیشتر در قالب یک دوست صمیمی برای مشتریان ظاهر شود، کمک شایانی به نزدیک شناختی خواهد کرد. بنابراین شما به عنوان کارآفرین باید همیشه این نکته مهم را مدنظر قرار دهید، در غیر این صورت شاید مشکلات تان در زمینه تعامل با مشتریان ادامه دار شود.