بازاریابی دیجیتال یکی از حوزه های پرطرفدار در بین کارآفرینان محسوب می شود. درست مثل یک تیم ورزشی پرطرفدار که همه مردم دنیا را دور خودش جمع می کند، دیجیتال مارکتینگ هم دو دهه ای هست در کانون توجه بازاریاب ها قرار دارد. البته توسعه سریع شبکه های اجتماعی و تحولات چند سال اخیر کلی سوال مختلف درباره این الگو ایجاد کرده است. به همین خاطر ما در این مقاله به بهانه گذشت نزدیک به یک ماه از سال جدید نگاهی به مهمترین سوالات درباره دیجیتال مارکتینگ انداخته ایم. اگر شما هم کلی سوال درباره تغییرات احتمالی بازاریابی دیجیتال دارید یا سوالات متنوعی در سرتان درباره اش شکل گرفته، تا انتها همراه ما در این مقاله باشید.
ما در این مقاله قصد داریم بعضی از مهمترین تغییرات دنیای بازاریابی دیجیتال را در قالب سوالاتی اساسی بررسی کنیم. اگر شما هم دوست دارید با سر و شکل این عرصه در طول سال جدید آشنا شوید، حتما تا انتها با ما همراه باشید. ما در این بخش سوالاتی اساسی که ذهن اغلب بازاریاب ها را درگیر کرده، مطرح خواهیم کرد.
آینده بازاریابی دیجیتال
تیک تاک چطور دنیای شبکه های اجتماعی را تغییر خواهد داد؟
اولین سوالی که اینجا مطرح است، آینده شبکه های اجتماعی است. در دنیایی که تیک تاک روز به روز شهرت بیشتری کسب می کند، اوضاع برای پلتفرم های قدیمی چندان خوب نیست؛ چراکه آنها از همین حالا بازار را به رقیبی بزرگ باخته اند که حالا حالاها هم قصد بی خیال شدن ندارد.
مطلب مرتبط: چالش های بازاریابی دیجیتال: 10 مشکل که باید شکست شان دهید!
شما لازم نیست حتما یک بازاریاب همه فن حریف باشید تا سختی های تولید محتوا و تعامل با نسل جوان را درک کنید. نکته جالب توجه درباره تیک تاک جذابیت این پلتفرم برای جوانان است. به طوری که اغلب کاربران نسل Z از بین شبکه های اجتماعی مختلف دست کم در تیک تاک عضویت دارند. دقیقا به همین خاطر شرکت متا خیلی زود زنگ خطر را شنید. سرویس هایی نظیر ریلز در اینستاگرام نشانه همین جهتگیری تیم زاکربرگ برای الگوبرداری از تیک تاک است. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم آینده شبکه های اجتماعی به طور اجتناب ناپذیری با تیک تاک گره خورده است. حالا در این میان نوع واکنش برندها نکته بی نهایت مهمی خواهد بود.
اولین واکنش پلتفرم های مختلف در برابر تیک تاک پذیرش تغییرات و نوآوری های این شبکه اجتماعی است. مثلا یوتیوب را در نظر بگیرید؛ این پلتفرم از مدتی قبل مثل تیک تاک یک بخش ویژه طراحی کرده تا کاربران ویدئوهای کوتاه شان را به اشتراک بگذارند. اگر تا همین چند سال قبل درباره بارگذاری ویدئوهای کوتاه در تیک تاک با کسی حرف می زدید، احتمالا با خنده های فراوان شما را بدرقه می کرد، با این حال الان همه چیز فرق کرده است؛ چراکه کمتر پلتفرمی توانایی نادیده گرفتن نوآوری های تیک تاک را دارد.
یکی دیگر از جواب های هوشمندانه برای شبکه های اجتماعی در واکنش به تیک تاک تاکید بر روی مزایای متفاوت شان است. مثلا توییچ (Twitch) را در نظر بگیرید؛ این پلتفرم به جای اینکه کورکورانه از تیک تاک تقلید کند، روی مزیت دیگری سرمایه گذاری کرده است. این مزیت استریم ویدئو از سوی کاربران است. اگر از طرفدارهای دوآتیشه صنعت گیم باشید، احتمالا بارها و بارها ویدئوی زنده گیمرهای بزرگ را تماشا کرده اید. توییچ این امکان را به کاربران می دهد که هر کدام تبدیل به یک پا گیمر شوند.
بی شک نقاط تمایز بی نهایت متنوعی برای کارآفرینان دم دست قرار دارد. در این میان خلاقیت و اعتماد به نفس تیم های طراحی پلتفرم آنلاین حرف اول و آخر را می زند؛ چراکه خیلی وقت ها سرمایه گذارها دنبال یک کپی دست چندم از تیک تاک هستند. به همین خاطر عملا هیچ فرصتی برای عرض اندام به طرح ها نمی دهند.
یکی از ترندهای قابل توجه در دنیای شبکه های اجتماعی که هیچ ربطی هم به تیک تاک ندارد، بحث دنبال کردن صفحات مختلف و سهیم شدن این صفحات در سود تبلیغاتی پلتفرم هاست. بارزترین نمونه در این میان یوتیوب است. بسیاری از بلاگرها در طول سال های اخیر به سراغ یوتیوب رفته اند. این امر نه یک اقدام لوکس، بلکه تکنیکی حرفه ای برای بهره مندی از سود سرشار تبلیغات یوتیوب است. فکر می کنم حالا دیگر فهمیده باشید چرا اغلب اینفلوئنسرها و بلاگرها عاشق یوتیوب هستند، مگر نه؟
آیا هوش مصنوعی به بازاریابی محتوا کمک می کند؟
بحث درباره بازاریابی محتوا یکی از جدال های همیشگی در بین بازاریاب ها محسوب می شود. کم نیستند کسانی که با شنیدن اسم هوش مصنوعی یاد فیلم های آخرالزمانی با تم نبرد انسان و ربات ها می افتند. البته چنین تصوراتی هیچ بهره ای از واقعیت ندارد؛ چراکه هوش مصنوعی بیشتر شبیه یک نرم افزار هوشمند است تا رباتی با طراحی شبیه انسان!
ماجرای کمک هوش مصنوعی به بازاریابی محتوا از آنجا شروع شد که در سال 2022 خیلی از موسسات مطبوعاتی یا تیم های بازاریابی از ابزارهای دارای هوش مصنوعی برای ایده یابی استفاده کردند. به این ترتیب یکی از دغدغه های قدیمی بازاریاب ها کم کم جای خودش را به دنیای بی انتهای ایده های برتر می داد. البته کار هوش مصنوعی در این میان بی عیب و نقص نیست، اما هرچه باشد از فرآیند خسته کننده یافتن ایده های تازه بهتر خواهد بود.
احتمالا شما هم به هنگام تولید محتوا همیشه پیش خودتان فکر کرده اید چقدر خوب می شد همین الان از آسمان ایده ای دست اول به دست تان می رسید. خب در این صورت هوش مصنوعی چنین رویای شیرینی را تبدیل به واقعیت کرده است. البته این تمام ماجرا نیست؛ چراکه کارشناس ها امیدوارند تا چند سال دیگر هوش مصنوعی به تنهایی توانایی تولید محتوا را نیز پیدا کند. آن وقت نقش بازاریاب ها در این میان به ناظران کیفی ارتقا پیدا خواهد کرد. ماجرا حسابی جالب شد، نه؟
مطلب مرتبط: دروغ هایی درباره بازاریابی دیجیتال که باید فراموش کنیم!
بی شک صحبت از افزایش نقش هوش مصنوعی در فرآیند تولید محتوا حسابی بازاریاب ها و طراح های تبلیغات را به چالش می کشد؛ چراکه آنها پیش خودشان هزار و یک خیال گوناگون مبنی بر جایگزینی شان با ابزارهای حرفه ای خواهند کرد. اگر شما هم از همین کالا چنین استرسی پیدا کرده اید، باید بگوییم اصلا جای نگرانی نیست؛ چراکه هوش مصنوعی هنوز راه درازی برای جانشینی شما دارد.
براساس گزارش موسسه ادمیکس گلوبال (Admix Global)، میزان اعتماد کاربران به تبلیغات یا محتوایی که تماما از سوی هوش مصنوعی تولید شده باشد، بی نهایت اندک است. هرچه باشد مردم دوست دارند محتوایی دم دست شان باشد که کاملا از طرف آدم های واقعی تولید شود. کافی است پیش خودتان درباره تجربه های افتضاح از مشاهده ویدئوهای تولیدی بازاریاب های واقعی را مرور کنید. آن وقت اصلا عجیب نیست که به حاصل کار چند ابزار دارای هوش مصنوعی شک کنید!
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم اعتماد بین کاربران و برندها همیشه حرف اول و آخر را می زند. همانطور که بازیکنان یک تیم ورزشی باید به مربی شان اعتماد داشته باشند تا کارها جلو برود، در دنیای بازاریابی هم تا کاربران به بازاریاب ها اعتماد نکنند، هیچ خبری از موفقیت بازاریابی نخواهد بود. درست به همین خاطر حتی اگر هوش مصنوعی حسابی پیشرفت کند، بازهم نیاز به بازاریاب های واقعی رفع نخواهد شد.
آیا تبلیغات کلیکی و اتوماسیون با هم سازگار خواهند شد؟
تبلیغات کلیکی (PPC) و اتوماسیون دو تا از مهمترین فناوری های توسعه یافته در طول سال اخیر محسوب می شود. این روزها خیلی از کارآفرینان برای تبلیغات بی دردسر سراغ الگوی کلیکی می روند. این مدل به طور ویژه ای برای بازاریاب هایی که حوصله صرف هزینه های کلان در بازار را ندارند، مناسب خواهد بود. بر این اساس کافی است یک بار برای همیشه دور هزینه های گزاف در حوزه بازاریابی را خط بکشید. در عوض تبلیغات کلیکی در ازای هر کلیک کاربران بر روی تبلیغات تان از شما پول می گیرد. این همان الگوی دوست داشتنی گوگل در نمایش تبلیغات برای کاربران است. به همین خاطر هم گوگل سال هاست گزینه ای جذاب برای بازاریاب ها محسوب می شود.
در سوی دیگر میدان اتوماسیون به عنوان سرویسی که خیلی از کارها را ساده ساخته، جذابیت بی نهایت زیادی برای بازاریاب ها دارد. البته در طول سال های اخیر طوری جا افتاده که انگار اتوماسیون در تبلیغات کلیکی با هم سر ناسازگاری دارد. ما در این مورد سراغ برخی از تحولات احتمالی در طول سال جدید خواهیم رفت.
اولین نکته ای که باید مد نظر داشته باشیم، جهتگیری بهتر بازاریاب ها به سوی آشتی دوباره با اتوماسیون است؛ چراکه در طول چند سال اخیر بازاریاب ها طوری رفتار کرده اند که انگار اتوماسیون دیگر به آخر خط رسیده است. درست به همین خاطر تمرکز بر روی تبلیغات کلیکی بوده و کمتر کسی به سراغ این یار قدیمی بازاریاب ها می رفت. اولین تغییر در سال جدید استقبال دوباره از اتوماسیون است. البته در این میان پای نسل جدید اتوماسیون در میان است. بنابراین شما هم باید خودتان را برای تغییرات تازه آماده کنید. این امر به معنای رهایی از شر خُرده کاری ها و امکان تمرکز بر روی نکات بی نهایت مهم است.
آشتی اتوماسیون با تبلیغات کلیکی شاید بیشتر از همه به سود گوگل باشد؛ چراکه کار ثبت آگهی و قیمتگذاری آنها را بی نهایت ساده خواهد کرد. اگر شما هم از سیستم مزایده ای گوگل خسته شده اید، کم کم خبرهای خوشی در این راستا به گوش خواهد رسید. کافی است کمی صبر داشته باشید تا همه چیز مطابق میل تان پیش برود.
مدیران گوگل در طول یکی دو سال اخیر به طور مداوم گزارش هایی مبنی بر شکایت کاربران از دست پیچیدگی های پلتفرم تبلیغاتی شان دریافت کرده اند. اگرچه تا قبل از دوران کرونا رسیدگی به این مشکلات خیلی مهم نبود، اما حالا رقبایی مثل تیک تاک، متا و آمازون در کنار گوگل حضور دارند که منتظر اشتباهی از سوی این شرکت هستند. پس چه بهتر که گوگل حواسش را در این میان کاملا جمع کند. پیوند میان اتوماسیون و تبلیغات کلیکی احتمالا موجب طراحی دوباره رابط کاربری گوگل ادز خواهد شد. این تغییر مهم در صورتی که درست اعمال شود، همه حساب و کتاب ها را دستخوش تغییر خواهد کرد. با این حساب باید منتظر خبرهای خوش بیشتری در مورد گوگل ادز باشیم.
ظهور نسل Z چه تاثیری بر استراتژی های بازاریابی دارد؟
نسل Z یا همان جوان های پرشور در زبان عامیانه چند سالی است حسابی در بازار سر و صدا کرده اند. اگر تا قبل از این بازاریاب ها به خاطر تاثیر روانی آنها بر روی تصمیم های خرید والدین روی شان حساب باز می کردند، حالا همه چیز فرق کرده!
جوان های امروزی نه تنها دیگر وابستگی مالی به خانواده شان ندارند، بلکه وارد دنیای کارآفرینی هم شده اند. این وسط تاثیر نسل جوان به اندازه ای زیاد بوده که خیلی از برندها را به تجدیدنظر در استراتژی های بازاریابی واداشته است. هرچه باشد ما الان با موجی از مشتریان جدید رو به رو هستیم که از هیچ الگوی کلاسیک خرید پیروی نمی کنند.
مطلب مرتبط: 4 اشتباه رایج بازاریابی دیجیتالی
اولین تغییری که استراتژی های بازاریابی در مواجهه با نسل جوان به خود خواهد دید، رونق هرچه بیشتر اینفلوئنسر مارکتینگ است. اینفلوئنسرها هیچ وقت تا این اندازه در کانون توجه نبوده اند. اگر شما همیشه حسرت همکاری با سلبریتی های بزرگ را داشته اید، حالا دیگر انتظارتان به سر رسیده است؛ چراکه اینفلوئنسر مارکتینگ با هزینه ای به مراتب کمتر جایگزین همکاری با سلبریتی ها شده است.
این روزها به هر جا که نگاه کنید، ردی از اینفلوئنسر مارکتینگ به چشم می خورد. سالانه میلیون ها نفر با سودای تبدیل شدن به اینفلوئنسرهای مشهور شروع به تولید محتوا می کنند. با این حال فقط تعداد کمی از این جمعیت فراوان به نقطه پایانی ماراتن می رسند. به همین خاطر هم اینفلوئنسرهای کاردرست همیشه برنامه شلوغی برای همکاری با برندها دارند.
نکته ای که درباره همکاری با اینفلوئنسرها باید مدنظر داشت، اهمیت شفافیت در این فرآیند است. کاربران بیشتر از هر زمان دیگری به عملکرد شفاف برندها و صدالبته اینفلوئنسرها اهمیت می دهند. بنابراین اگر فکر کرده اید همکاری های سرسری یا غیرشفاف اوضاع تان را بهتر خواهد کرد، کاملا دراشتباهید. درواقع شما باید تمام جزییات را به طور کاملا شفاف و روراست بیان کنید. این اولین قدم برای موفقیت در اینفلوئنسر مارکتینگ، به ویژه در سال 2023، خواهد بود.
یکی دیگر از ترندهایی که در ارتباط با نسل جوان مطرح می شود، اوج گیری شخصی سازی به مثابه یکی از فرآیندهای مهم در حوزه بازاریابی است. اگر تا همین چند سال قبل بازاریاب ها بدون هیچ مشکلی محتوایی یکسان برای گروه های مختلف خریداران تولید می کردند، حالا دیگر ماجرا کاملا فرق می کند؛ چراکه جوانان اصلا میانه خوبی با محتواهای یکسان و شبیه به هم ندارند. در عوض شما باید سرمایه گذاری بیشتری روی شخصی سازی محتوا کرده تا دل مشتریان را به دست بیاورید.
آخرین مطلبی که درباره تغییرات استراتژی بازاریابی در ارتباط با نسل Z باید مد نظر داشته باشیم، بحث امنیت اطلاعات است. رسوایی هایی نظیر آنچه برای فیس بوک رخ داده، خیلی از کاربران را نگران می کند. البته در این میان میزان نگرانی نسل جوان به خاطر مهارتش در زمینه شبکه های اجتماعی بسیار بیشتر است. پس اگر فکر کرده اید بدون توجه به نکات ایمنی و امنیت اطلاعات کاربران شانسی برای اثرگذاری بر روی مخاطب تان دارید، سخت دراشتباهید. در عوض این همکاری با موسسات امنیت سایبری است که مخاطب تان را مطمئن خواهد کرد.
سخن پایانی
بازاریابی دیجیتال در طول سال های اخیر تغییرات زیادی را به خود دیده است اما هیچ کدام به اندازه امسال بنیادی به نظر نمی رسد. به همین خاطر ما در این مقاله سوالاتی که آینده عرصه بازاریابی را تعیین می کند، زیر ذره بین بردیم. من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای واکنش بهتر در برابر تغییرات موردنظر کرده باشد. مثل همیشه اگر نظر یا سوالی درباره آینده دیجیتال مارکتینگ داشتید، ما همیشه منتظرتان هستیم.
مطلب مرتبط: تکنیک های بازاریابی دیجیتال
منابع: