برندسازی در عصر دیجیتال و 4 اشتباه رایج

کسب و کارهای بزرگ بر روی برندهای موفق بنا می شوند. امروزه هیچ شرکتی بدون تاسیس برندی جالب امکان جلب نظر مخاطب هدف در بازارهای مختلف را ندارد. افزایش آگاهی پیرامون شرکت و کسب شهرت بدون ایجاد برند امکان پذیر نیست بنابراین مشاهده تلاش شرکت ها برای تاسیس برند به هر قیمت امری منطقی به نظر می رسد.

مهم ترین چالش پیش روی شرکت ها در زمینه برندسازی در عصر دیجیتال پیچیدگی های این فرآیند است. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان فرآیند برندسازی را بسیار ساده در نظر می گیرند. این امر موجب کاهش دقت و توجه آنها به فرآیند برندسازی می شود. در نتیجه حاصل نهایی کار آنها با اهداف شان فاصله بسیار زیادی خواهد داشت. وقتی یک فرآیند دارای حساسیت های زیادی است، احتمال بروز اشتباه نیز افزایش خواهد یافت. مشاهده وضعیت اغلب برندهای کلیشه ای در دنیای کسب و کار به خوبی این دیدگاه را اثبات می کند. اگر ما به دنبال موفقیت در عرصه برندسازی هستیم، باید عملکرد متفاوتی در مقایسه با رقبا داشته باشیم. این امر بدون اجتناب از رایج ترین اشتباهات در حوزه برندسازی امکان پذیر نیست، بنابراین در مقاله کنونی چند اشتباه رایج و بسیار خطرناک در زمینه برندسازی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

اشتباه اول: تمرکز بیش از حد بر روی عملکرد برند

فعالیت در حوزه برندسازی همیشه معطوف به اندازه گیری و تمرکز بر روی عملکرد برندمان است. این امر فرآیند برنامه ریزی برای موفقیت شرکت مان در ایجاد برندی جذاب را بهبود می بخشد. نکته مهم در این میان ضرورت توجه به سایر بخش های کسب و کار است. ما همیشه باید فقط یک چشم مان به بررسی عملکرد برندمان معطوف باشد. بی توجهی از سایر بخش های کسب و کار همیشه خطرناک است بنابراین رسیدگی به تمام امور برند در قالبی متوازن اهمیت بالایی خواهد داشت.

مطلب مرتبط: برندینگ یا برند سازی دقیقا به چه معناست؟

امروزه بسیاری از شرکت ها در قالب کمپین های جذاب فرآیند برندسازی شان را دنبال می کنند. بر این اساس امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف افزایش خواهد یافت. نکته مهم در این میان توجه به تفاوت میان کمپین های برندسازی و سایر کمپین های رایج در دنیای کسب و کار است. اشتباه بسیاری از برندها مدیریت کمپین های برندسازی براساس الگوی بازاریابی یا تبلیغات است. بدون تردید در فرآیند برندسازی هدف اصلی ما آشنایی مخاطب با نام برندمان است. این امر به طور کلی با هدف کمپین های تبلیغاتی و بازاریابی در راستای فروش هرچه بیشتر محصولات تفاوت دارد، بنابراین توجه به این نکته گام مهمی در راستای موفقیت در حوزه برندسازی خواهد بود.

اشتباه دوم: عدم پایداری و ثبات

امروزه بسیاری از شرکت ها به دنبال کسب موفقیت سریع در حوزه برندسازی هستند. این امر میزان تعلق خاطر شرکت ها به برنامه ها و استراتژی های برندسازی را کاهش می دهد. به این ترتیب در صورت عدم نتیجه بخشی کوتاه مدت یک برنامه برندسازی به سرعت اقدام به تغییر آن خواهند کرد. نکته مهم در اینجا تضاد میان این برداشت از برندسازی با ماهیت توسعه برندهاست. مخاطب هدف شرکت باید به برند ما عادت کند. تغییر مداوم جلوه برند موجب سردرگمی مخاطب و بروز مشکلات متعدد در راستای کسب و کار ما خواهد شد. هیچ کس شرکتی که به طور مداوم برنامه برندسازی اش را تغییر می دهد، دوست ندارد بنابراین ما باید پیش از اجرای یک طرح برندسازی نسبت به نحوه تاثیرگذاری اش بر روی کسب و کارمان مطمئن شویم. در غیر این صورت مخاطب هدف شرکت مان به سرعت از ما ناامید خواهد شد.

بسیاری از برندهای بزرگ پیش از انتخاب یک الگوی برندسازی به بحث و گفت وگوی طولانی میان کارمندان و مدیران ارشد پرداخته اند. این امر دیدگاه های متفاوت را تقویت خواهد کرد، بنابراین در نهایت ما امکان تصمیم گیری براساس آگاهی از نگاه های مختلف را خواهیم داشت. فرآیند تصمیم گیری جمعی همیشه نتیجه بهتری در پی دارد بنابراین توصیه من در این بخش کاملا واضح و روشن خواهد بود.

بدون شک پایبندی به الگوی برندسازی برای شرکت مان به معنای انتخاب یک پیام یا شعار برای همیشه نیست. برندهای بزرگ هر چند وقت یک بار شعارهای شان را مورد بازنگری قرار می دهند. به عبارت ساده، ما باید ترکیب مناسبی از پایبندی به شعار برندمان و تلاش برای نوآوری را عرضه کنیم.

اشتباه سوم: تلاش برای کسب رضایت همه

عرصه فعالیت هر شرکت معطوف به جلب نظر دامنه مشخصی از مشتریان است. هیچ کسب و کاری امکان جلب نظر تمام افراد را ندارد. این امر ناشی از دو نکته مهم است. نخست، زمینه تخصصی فعالیت هر برند موجب توجه به افراد علاقه مند به آن حوزه می شود. اگر ما در زمینه تولید کفش های کوهنوردی فعالیت داریم، امکان جلب نظر افراد علاقه مند به ورزش شنا برای برندمان وجود نخواهد داشت. نکته دوم، مربوط به سلیقه متفاوت مشتریان در یک بازار خاص است. اگر امکان جلب نظر تمام مشتریان یک حوزه وجود داشت، هیچ گاه شاهد شکل گیری برندهای مختلف در زمینه کسب و کار نبودیم. واقعیت فعالیت برندهای مختلف در حوزه کسب و کار به خوبی سلیقه متفاوت مشتریان در حوزه های مختلف را روشن می سازد.

فعالیت برندسازی هرچه از ایده های اشتباه و غیرواقعی دورتر باشد، راحت تر اجرا خواهد شد. اشتباه اصلی برندها تلاش برای نتیجه گیری بیش از حد بزرگ از فرآیند برندسازی است. بدون شک اگر دریافت ما از فرآیند برندسازی با واقعیت سازگاری نداشته باشد، مشکلات زیادی پیش روی مان قرار خواهد گرفت.

شرکت ما باید برندش را پیرامون دانه مشخصی از مشتریان بنا کند. هدف اصلی ما به جای جلب نظر همه افراد باید تمرکز بر روی الگوی مشتریان ایده آل باشد. فقط در این صورت امکان کسب موفقیت در حوزه کسب و کار وجود خواهد داشت.

اشتباه چهارم: تلاش بیهوده برای متفاوت بودن

بی شک هیچ نکته منفی در فرآیند تلاش برای ایجاد جلوه ای متفاوت برای برندمان وجود ندارد. امروزه برندهای بزرگ به خاطر تفاوت های شان با یکدیگر موفق به جلب نظر مشتریان می شوند بنابراین اتخاذ الگویی مشابه از سوی برندها کوچک امر چندان غیرمنطقی نخواهد بود.

مطلب مرتبط: آشنایی با اصول اولیه برند سازی

یکی از اشتباهات فرآیند برندسازی تلاش برای متفاوت بودن بدون توجه به دلیل اصلی این امر است. اگر شما متفاوت بودن را با الگوی تبلیغات متمایز از رقبا اشتباه بگیرید، تمام تلاش تان بی فایده خواهد بود. هدف اصلی از ارائه تصویری متمایز از برندمان تلاش برای جلب توجه مخاطب هدف است. این امر باید فرآیندی بلندمدت باشد. تفاوت حوزه برندسازی با تبلیغات در همین نکته است. ما در حوزه تبلیغات با فعالیت های کوتاه مدت مواجه هستیم، با این حال حوزه برندسازی نیازمند تمرکز و ثبات در شیوه های مورد استفاده مان است.

تلاش برای ایجاد تمایز میان برندمان با دیگر رقبا هرگز کار ساده ای نیست. این امر باید با توجه به ارزش ها و اهداف اصلی برندمان صورت گیرد. در غیر این صورت تلاش و هزینه های ما نتیجه بخش نخواهد بود.