نیمه نخست سال 2019 دیگر به تاریخ پیوسته است. تا به اینجا سال 2019 برای کسب و کارهای کوچک بسیار مناسب ارزیابی می شود. شرایط اقتصادی در بسیاری از نقاط جهان به سود شرکت های محلی و کوچک در جریان است. با این حال هنوز هم برندهای کوچک و محلی با مسائل و مشکلات مختلفی مواجه هستند.
در ادامه سال جاری برندهای کوچک با چالش های بسیار زیادی در زمینه حفظ دستاوردهای نیمه نخست سال مواجه خواهند بود، بنابراین اجازه دهید به بررسی برخی از مهم ترین چالش ها و مشکلات پیش روی کسب و کارهای کوچک بپردازیم.
1. جستوجو برای نیروی کار ماهر و ارزانقیمت
در سراسر تاریخ کاری ایالات متحده کسب و کارها در تلاش برای جذب بهترین افراد به شرکت شان بوده اند. از خلال همین نکته اهمیت سرمایهگذاری بر روی نیروی کار فعلی شرکت نمایان می شود. تغییر مداوم نیروی کار شرکت و تلاش برای استخدام کارمندان تازه همیشه مانعی بر سر راه توسعه سریع برندها به حساب می آید. این امر مشکلاتی نظیر کاهش سطح تولید و بازدهی شرکت را در پی دارد. وقتی یک شرکت با مشکل حاد در زمینه آموزشی کارمندان و ترغیب شان به ماندن مواجه است، هزینه های استخدامی به صورت تصاعدی بالا خواهد رفت. زمان و بودجه موردنیاز برای یافتن نیروی کار مناسب از یکسو و مشکلات هماهنگی مهارت بالا با بودجه محدود از سوی دیگر کار را برای صاحبان کسب و کارهای کوچک دشوار می کند. به علاوه، وقتی نیروی کار تازه استخدام می کنیم، هزینه آموزش آنها بسیار بالا خواهد بود. این امر در صورت تمایل کارمندان فعلی شرکت به همکاری بلندمدت با برندمان کاهش چشمگیری خواهد یافت.
مطلب مرتبط: مشکلات کسب و کار ایرانیان کدامند؟
2. مقررات دولتی و تاثیر آن بر کسب و کارهای کوچک
کسب و کارهای کوچک بیشترین تاثیر را از مقررات دولتی دریافت می کنند. به این ترتیب هرگونه تغییر اعمالی از سوی دولت بر روی بازار نخست کسب و کارهای کوچک را متاثر خواهد کرد. اتاق بازرگانی ایالات متحده آمریکا در یک پژوهش کاربردی به تاثیر منفی قوانین دست و پا گیر دولتی بر روی رشد و توسعه کسب و کارهای کوچک دست یافته است. به این ترتیب این کسب و کارها بیش از سایر موارد نیازمند حمایت و توجه دولت هستند.
امروزه در ایالات متحده مقررات ویژه هر ایالات به طور مداوم در حال توسعه است. تفاوت میان قوانین ایالت های مختلف در سراسر آمریکا موجب ایجاد مشکل برای برندهای کوچک و بزرگ می شود. در این میان کسب و کارهای کوچک به دلیل سطح پایین تر بودجه و توانایی اداری شان بیشترین ضربه را از تفاوت قوانین دریافت می کنند. براساس پیشبینی ها مقررات ایالتی به طور کلی هزینه ای معادل 1.9 تریلیون دلار برای اقتصاد این کشور به همراه دارد. در نتیجه کاهش سطح تولید، بهره وری و کارایی شرکت ها در صنایع مختلف امری طبیعی خواهد بود. نکته جالب اینکه هزینه های کسب و کارهای کوچک 20 برابر بیشتر از سایر شرکت هاست. در حالی که روند منطقی باید از کاهش هزینه برندهای کوچک در مقایسه با غول های ملی و جهانی حکایت داشته باشد. به این ترتیب بسیاری از شرکت های کوچک با ادامه این روند در خطر ورشکستگی قرار خواهند گرفت.
3. جنگ بر سر حداقل دستمزد
بدون تردید در کشورهای مختلف همچنان تلاش برای افزایش سطح حداقل دستمزد ادامه خواهد داشت. برندهای مختلف به دلیل افزایش هزینه های تولید تمایل بسیار کمتری برای افزایش دستمزد نیروی کار از خود نشان می دهند. با این حساب درگیری و بحث های طولانی بر سر این موضوع امری طبیعی خواهد بود.
در هشتم جولای سال جاری لایحه تعیین حداقل دستمزد معادل 15 دلار (در ساعت) در مجلس نمایندگان ایالات متحده به بحث گذاشته شد. نکته جالب اینکه اغلب اعضای جمهوریخواه اعلام موضع مخالف با این طرح کرده اند. به این ترتیب یکی از آخرین تلاش های دولتی در سال 2019 برای افزایش حداقل دستمزد نیروی کار نیز با شکست مواجه خواهد شد. به گزارش خبرگزاری CNBC، تعداد دفعات تلاش برای افزایش حداقل دستمزد در سال جاری بیسابقه محسوب می شود.
نکته مهم در زمینه افزایش سطح دستمزد نیروی کار احتمال افزایش نرخ بیکاری است. به این ترتیب در بازار آمریکا اگر نرخ دستمزد فعلی افزایش یابد، انتظار بیکاری 1.3میلیون شهروند می رود. به همین دلیل بسیاری از نمایندگان از هر دو حزب در تایید طرح های افزایش حداقل دستمزد با تردیدهای جدی مواجه هستند. بدون تردید وقتی نرخ بیکاری افزایش یابد، نیاز به افزایش بودجه بخش بیمه بیکاری نیز بیشتر خواهد شد. همچنین سطح کلی تولید و بهرهوری بسیاری از شرکت ها نیز کاهش محسوسی می یابد. به این ترتیب پیش از هرگونه تلاش برای افزایش سطح حداقل دستمزد باید برنامهریزی دقیقی صورت گیرد. در غیر این صورت چنین اقدام به ظاهر مثبتی نتایج فاجعهبار اقتصادی به همراه خواهد داشت.
4. نیاز به برنامه های آموزشی بیشتر
هر برندی به منظور افزایش کیفیت عملکرد کارمندانش به دوره های آموزشی نیاز دارد. وقتی دوره های آموزشی یک برند براساس برنامه ای دقیق طراحی شود، دستیابی به اهداف مورد انتظار بسیار راحت تر خواهد شد. تاثیر تصمیم های دولتی در این بخش به طور قابل ملاحظه ای بالاست. به این ترتیب یک تصمیم کارشناسی از سوی نهادهای دولتی کمک زیادی به کسب و کارهای کوچک خواهد کرد. گاهی اوقات قوانین کشوری یا ایالتی بیانگر ضرورت اجرای دوره های آموزشی از سوی شرکت های مختلف است. به لطف مساعدت های موجود در اغلب کشورها برای آموزش نیروی کار هزینه نهایی برای شرکت ها بسیار اندک خواهد بود. این امر از نقطه نظر برندهای کوچک دارای اهمیت است. به هر حال آنها بودجه کمتری برای پرداختن به چنین اموری دارند. بدون تردید راهاندازی دوره های آموزشی در شرکت به معنای صرف نظر از بخش مشخصی از ساعت کاری کارمندان خواهد بود. چنین امری برای برندهای کوچک دشوارتر از سایر شرکت هاست. به همین دلیل گاهی اوقات کسب و کارهای کوچک در زمینه تصمیمگیری برای برگزاری چنین دوره هایی با تردیدهای بسیاری دست و پنجه نرم می کنند. به هر حال برگزاری چنین دوره هایی تاثیر انکارناپذیری بر روی بهرهوری و کیفیت کاری کارمندان دارد، بنابراین تلاش برای برگزاری چنین دوره هایی علی رغم تمام دشواری های آن مفید خواهد بود.
مطلب مرتبط: موانع اساسی رشد کسب و کار
چالش های همیشگی کسب و کارهای کوچک
برخی از چالش های موجود در بازار کسب و کار برای همه برندهای کوچک در طول چند سال آینده مهم خواهد بود. به عنوان مثال، وضع قوانین سختگیرانه تر در مورد حفاظت از محیط زیست و مالیات های جانبی بیشتر از جمله این چالش هاست. بدون تردید کاهش سطح درآمد شرکت ها در پی این مشکلات موجب ناتوانی شان در زمینه سرمایهگذاری بیشتر می شود. اگرچه چنین مشکلاتی در سال های قبل نیز وجود داشته است، با این حال چالش های پیش رو پیچیده تر به نظر می رسد. با این همه به نظر من شرایط اقتصادی به طور کلی برای کسب و کارهای کوچک بسیار مطلوب است.