در دنیای پرشتاب کسب و کار فعالیت بدون هدف مانند قایق بدون سکان در دریایی متلاطم است. هر تلاشی بدون داشتن هدفی مشخص سرانجامی جز سردرگمی و اتلاف انرژی نخواهد داشت. در این میان برندهای کوچک و بزرگ همگی به یک اندازه نیاز به هدف گذاری دارند. در این رقابت تنگاتنگ بازار هیچ فرقی بین تازه کارها و قدیمی ها نیست. این قصه حکایت از این دارد که برندها بدون داشتن هدف، مانند درختی هستند که بی ریشه بوده و نمی تواند به ثمر برسد.
تصور کنید یک برند کوچک با وجود منابع محدود با تعیین اهداف روشن و دقیق ناگهان به رقیبی جدی برای برندهای بزرگ تبدیل می شود و گوی سبقت را از آنها می رباید. این قصه نشان می دهد که تنها تلاش کافی نیست بلکه لازم است در مسیر هدفدار و درست تلاش نمایید. راستش را بخواهید، این داستان واقعیتی است که هر روز در بازار رقابت اتفاق می افتد؛ جایی که اهداف روشن و برنامه ریزی دقیق گاهی اوقات از داشتن منابع مالی فراوان نیز مهمتر است. داشتن منابع مالی بسیار خوب است اما هدفمند به کارگیری آنها مهمتر است. با تعیین اهداف مشخص می توانید تمام انرژی و منابع خود را در راستای درستی به کار گرفته و به موفقیت های چشمگیری دست پیدا کنید. شما مثل یک کماندار حرفه ای می شوید که تمام تمرکزش روی سیبل است و بی تردید به هدف می زند.
در این میان، روش هدف گذاری هوشمند یا اسمارت به عنوان الگویی کارآمد به برندها کمک می کند تا اهدافی قابل دسترس، مشخص و زمان بندی شده تعیین کنند و مسیر خود را به سوی موفقیت هموارتر سازند. ما در این مقاله ابتدا به مزایای این روش پرداخته و سپس اجزای تشکیل دهنده آن را به تفصیل شرح خواهیم داد تا برای استفاده در کسب و کارتان از آن الگو بگیرید. پس با ما همراه باشید تا راز داشتن اهدافی روشن و شفاف را دریابیم.
هدف گذاری هوشمند با ارائه چارچوبی مشخص و سازمان یافته مزایای متعددی را برای کسب و کارها به ارمغان می آورد. این روش نه تنها به شما کمک می کند تا اهدافی واقع بینانه و قابل دستیابی تعیین کنید، بلکه باعث می شود تا منابع خود را به شکل موثرتری مدیریت نمایید و عملکرد بهتری در تمام زمینه ها داشته باشید. ما در این بخش، به بررسی برخی از مهمترین مزایای این نوع هدف گذاری می پردازیم:
مطلب مرتبط: چگونه اهداف کسب و کارمان را تعیین کنیم؟
افزایش وضوح و شفافیت اهداف
یکی از بزرگ ترین مزایای هدف گذاری هوشمند افزایش وضوح و شفافیت اهداف است. با استفاده از این روش دیگر اهداف شما مبهم و نامشخص نخواهند بود و تمام جزییات آن برای تان واضح و مشخص می شود. شما در واقع نقشه راهی را برای آینده ترسیم کرده اید که تمام بخش های آن را به روشنی دیده و برای آنها برنامه دارید. هدف گذاری هوشمند درست مثل شفاف کردن آبی است که قبلا گل آلود بوده و شما نمی توانستید زیر آن را ببینید.
روش اسمارت به شما کمک می کند تا اهداف خود را به صورت دقیق تعریف کرده و تمام ابهامات را برطرف کنید. این یعنی باید به تمام سوالاتی از این دست، پاسخ شفافی داده باشید: قرار است چه کاری انجام دهید؟ چه نتیجه ای به دست خواهید آورد؟ دقیقا چقدر باید به کار ادامه بدهید تا به هدف تان برسید؟ با مشخص شدن پاسخ های تمام این سوال ها دیگر هیچ ابهامی در مسیر اهداف تان باقی نخواهد ماند و درست مانند راننده ای در شب نقشه روشنی در اختیار دارید.
همچنین با مشخص شدن اهداف همه افراد تیم و همکاران تان در یک مسیر روشن به جلو حرکت کرده و عملکرد بهتری از خود نشان می دهند. وقتی که بدانید دقیقا قرار است چه کاری انجام دهید، انگیزه بیشتری نیز برای رسیدن به هدف خواهید داشت و همگی در یک مسیر واحد برای یک هدف مشخص تلاش خواهید کرد. شفافیت در هدف گذاری همچنین به شما کمک می کند تا عملکرد خود را به طور دقیق ارزیابی کنید و متوجه شوید که در چه مسیری حرکت می کنید و تا چه میزان به اهداف تان نزدیک شده اید. هدف شما با مشخص شدن تمام ابعاد، دیگر سرابی در کویر نیست، بلکه همان مقصدی است که برای رسیدن به آن برنامه ریزی دقیقی کرده اید. در هدف گذاری هوشمند، تمامی احتمالات به طور کامل پیش بینی شده اند و شما دیگر نیازی به نگران شدن از هیچ اتفاقی نخواهید داشت.
افزایش تمرکز و بهره وری
هدف گذاری هوشمند با تعیین اهداف مشخص و قابل دستیابی به شما کمک می کند تا تمرکز بیشتری بر روی اقدامات مهم داشته باشید و از اتلاف انرژی و زمان در کارهای بیهوده جلوگیری کنید. در حقیقت با برنامه ریزی درست شما می توانید از انجام کارهای غیرضروری صرف نظر نموده و تمامی توان تان را برای دستیابی به هدف مشخص به کار گیرید. هدف گذاری درست به شما اجازه نمی دهد که انرژی تان را در جهت های گوناگون هدر دهید و شما را تبدیل به فردی حرفه ای می کند.
وقتی اهداف شما شفاف و واضح هستند، می توانید منابع خود را به طور بهینه تر تخصیص داده و از تمام امکانات خود در جهت درست بهره ببرید. در حقیقت می دانید چه زمانی چه کاری انجام دهید تا نتیجه بهتری به دست آورید. وقتی نقش های درست در اختیار داشته باشید، مثل این است که وارد هزارتویی نشده و از میان تمام موانع به سادگی عبور کرده و به هدف نهایی خواهید رسید. هدف گذاری اسمارت همچنین با تعیین بازه های زمانی مشخص به شما کمک می کند تا اقدامات خود را مدیریت کرده و از انجام کارها در دقیقه ۹۰ خودداری نمایید. برنامه زمان بندی مشخص این امکان را به شما می دهد که هر وظیفه ای را در زمان مشخص خود انجام دهید و در عین حال با خیال راحت تر برای قدم های بعدی برنامه ریزی نمایید. مثل یک استاد که شاگردش را در مسیر درست هدایت می کند. این روش باعث می شود همه چیز دقیق تر از همیشه به نظر برسد.
با تمرکز بر اقدامات ضروری شما قادر خواهید بود بهره وری خود را افزایش داده و با سرعت بیشتری به اهداف خود نزدیک شوید. اهداف هوشمند نه فقط در درازمدت بلکه به صورت روزانه و ماهانه به کمک شما آمده و تمام کارها را سازماندهی و مدیریت می نماید. درست مانند چوبی سحرآمیز که تمام انرژی های شما را در مسیر مشخص هدایت کرده و در کمترین زمان به اهداف تان می رساند.
مطلب مرتبط: 5 ویژگی که باید در رابطه با تعیین اهداف کسب و کار خود مورد توجه قرار داد
فرصت سنجش پذیری و اندازه گیری عملکرد
یکی دیگر از مزایای مهم هدف گذاری هوشمند امکان سنجش پذیری و اندازه گیری دقیق عملکرد است. اهداف اسمارت طوری تعریف می شوند که به راحتی بتوان میزان پیشرفت را ارزیابی کرد و به وضوح متوجه شد که تا چه میزان به هدف نزدیک شده اید. هدف هایی که نتوان آنها را سنجید، بی فایده هستند و بهتر است که کنار گذاشته شوند. هدف گذاری هوشمند از همان ابتدای راه امکان اندازه گیری دقیق پیشرفت را در اختیار شما می گذارد.
با استفاده از این روش، شما می توانید با شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) به ارزیابی میزان دستیابی به اهداف پرداخته و اقدامات خود را با این مقیاس دقیق تر نمایید. در واقع هر چقدر بهتر و دقیق تر متوجه میزان پیشرفت خود شوید، عملکرد شما نیز دقیق تر خواهد شد. هر شاخص همانند نشانه ای برای نشان دادن دقیق وضعیت تان است. مثل اینکه هر از چند گاهی به نقشه نگاه کنید تا متوجه شوید چقدر از مسیر را پیموده اید و چه مقدار برای تان باقی مانده است.
بی شک قابلیت سنجش پذیری به شما کمک می کند تا نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و به سرعت اقدامات اصلاحی لازم را انجام دهید. هدف شما مثل آینه است، اگر عملکردتان درست نبود، خودتان متوجه آن خواهید شد. بازبینی هدف می تواند شما را دوباره به مسیر اصلی برگردانده و از هدررفت زمان و انرژی شما جلوگیری کند. پس به کمک این بازبینی می توانید خیلی سریع خودتان را در مسیر درست قرار بدهید.
با اندازه گیری دقیق عملکرد، می توانید روند پیشرفت خود را پیگیری کرده و از اقدامات مثبت خود الگو بگیرید و راه برای بهبود عملکرد در آینده باز می کنید. بررسی دقیق میزان پیشرفت، بهترین فرصت برای درس گرفتن از اشتباهات است و این موضوع در واقع سبب می شود شما در آینده اشتباهات قبلی تان را تکرار نکرده و عملکرد بهتری را از خود نشان دهید. سنجش عملکرد همان چیزی است که هر کسب و کاری باید به آن پایبند باشد. با این حساب هدف گذاری هوشمند با امکان سنجش پذیری و اندازه گیری دقیق عملکرد به شما کمک می کند تا به طور مستمر پیشرفت خود را رصد کرده و در مسیر درست قدم بردارید. فراموش نکنید که بدون دانستن جایگاه خود هرگز نمی توانید به خوبی به هدف تان برسید. با دانستن جایگاه تان در این مسیر به طور حتم گام های بلندتری برخواهید داشت.
ایجاد انگیزه و تعهد در افراد
یکی از مزایای پنهان اما مهم هدف گذاری هوشمند ایجاد انگیزه و تعهد در افراد تیم است. وقتی افراد می دانند که اهداف شان واضح، قابل دسترس و مرتبط با اهداف کلی سازمان هستند، با انگیزه بیشتری برای رسیدن به آن تلاش می کنند. هدف مشخص و روشن مانند چراغی در دل تاریکی عمل می کند و نیرویی باورنکردنی به کارکنان و هم تیمی های شما می دهد.
وقتی که افراد در رسیدن به اهداف مشخص سهمی داشته باشند و ارزش تلاش های شان را در سازمان به خوبی حس کنند، خود را متعهد به موفقیت در انجام وظایف شان خواهند دانست. پس باید کاری کرد که همگان خودشان را در یک پروژه مهم و تاثیرگذار سهیم بدانند. وقتی تمام اعضای تیم با تمام توان تلاش کنند، نتیجه ای که به دست می آید، فراتر از تصور خواهد بود. همه یکدل برای تحقق یک رویا قدم در مسیر خواهند گذاشت.
هدف گذاری هوشمند، با مشخص کردن نقش و مسئولیت هر فرد، حس مالکیت را در میان آنها افزایش داده و باعث می شود تا خود را بخشی جدانشدنی از موفقیت سازمان بدانند. همه اعضای تیم وقتی نقش شان به خوبی مشخص شود انگیزه بیشتری برای عملکرد درست خواهند داشت و احساس ارزشمندی می کنند. احساس ارزشمندبودن یک حس قوی است که در هر فرد انگیزه می آفریند. هدف گذاری هوشمند در این راه می تواند به شما کمک بسیار زیادی کند.
مطلب مرتبط: برای دست یافتن به اهداف کسب و کارتان بیشتر کار کنید
حالا که برخی از مزایای هدف گذاری اسمارت را به اتفاق هم مرور کردیم، نوبتی هم باشد، باید به برخی از نکات اساسی در این راستا نگاه کنیم. ما در ادامه سعی می کنیم برخی از نکات کلیدی درباره اجزای این الگو را با شما در میان بگذاریم. پس با ما همراه باشید تا موضوع را دقیق تر زیر ذره بین ببریم.
بخش اول: مشخص بودن (Specific)
اولین و مهمترین جزء از اهداف هوشمند مشخص بودن (Specific) هدف است. یک هدف مشخص باید واضح، دقیق و عاری از ابهام باشد. باید به طور دقیق بدانید که قرار است چه چیزی را به دست آورید و این مسئله را نباید به هیچ وجه به ابهام واگذار کنید. یک هدف مشخص دقیقا مثل این است که اسم شهر مقصد را به خوبی دانسته باشید و راه را هم به خوبی بشناسید. هدف شما باید کاملا واضح و مشخص باشد.
به جای تعیین یک هدف کلی مانند افزایش فروش، یک هدف مشخص این گونه است: «افزایش ۱۰ درصدی فروش محصولات تا پایان ماه آینده». در هدف اول هیچ عدد مشخصی وجود ندارد و این جمله صرفا یک هدف کلی و گنگ است، اما در هدف دوم شما تمام جزییات لازم را می دانید.
برای تعیین یک هدف مشخص باید به سؤالات زیر جواب دهید: دقیقا چه کاری قرار است انجام شود؟ چرا این هدف اهمیت دارد؟ چه کسی مسئول انجام این کار است؟ چه منابعی برای انجام آن لازم است؟ با پاسخ دادن به این پرسش ها تمامی ابعاد پنهان هدف آشکار خواهد شد. این درست مثل پیدا کردن تکه های پازل است که بعد از جمع آوری تمام تکه ها می توانید یک تصویر کامل را از آن به دست آورید. یک هدف مشخص نیز به همین صورت خواهد بود. با مشخص بودن تمام جزییات هدف، شما به خوبی متوجه خواهید شد که دقیقا باید چه کاری را برای دستیابی به هدف انجام داده و از پراکنده گویی و ابهام پرهیز خواهید کرد. یک هدف مشخص همچون تیری است که در زمان تعیین شده به سیبل می نشیند. یک هدف دقیق دقیقا این ویژگی را دارد که مسیر و شیوه رسیدن به مقصد را هم به روشنی نشان دهد.
مطلب مرتبط: چرا باید در کسب و کار هدف را مشخص کرد؟
بخش دوم: قابل اندازه گیری بودن (Measurable)
دومین جزء مهم از اهداف هوشمند قابل اندازه گیری بودن هدف است. برای اینکه بتوانید پیشرفت خود را پیگیری کنید، هدف شما باید قابل سنجش و اندازه گیری باشد. هدف باید با اعداد و ارقام دقیق تعریف شده باشد و شاخص های مشخصی برای اندازه گیری عملکرد تعیین گردد.
یک هدف قابل اندازه گیری همانند یک زمین بازی استاندارد است که همه چیز در آن کاملا واضح است. اهدافی که نتوان آنها را اندازه گیری کرد، در واقع اهدافی بی فایده هستند و به هیچ کاری نمی آیند. برای اینکه هدف شما قابل اندازه گیری باشد، باید شاخص هایی کمی و قابل محاسبه را برای سنجش میزان پیشرفت در نظر بگیرید.
این شاخص ها مانند درجه هایی روی یک دماسنج هستند و شما را همواره از دمای موفقیت در اهداف تان آگاه می کنند. شاخص هایی مانند درصد افزایش فروش، میزان ترافیک سایت، تعداد لیدها، میانگین امتیاز مشتریان و نکاتی از این قبیل همه ابزارهایی هستند که در ارزیابی دقیق اهداف می توانند به کمک شما بیایند و روند پیشرفت تان را کنترل نمایید. اهدافی که دارای مقیاس و درجه هستند، قطعا بیشتر به واقعیت نزدیک خواهند شد.
با داشتن معیارهای مشخص می توانید عملکرد خود را به طور مداوم بررسی کرده و در صورت نیاز، اقدامات لازم را برای بهبود نتایج انجام دهید. پس مقیاس داشته باشید تا هم بتوانید اهداف تان را با آن بسنجید هم بدانید تا چه اندازه به آنها نزدیک یا دور شده اید. در مسیر رسیدن به هدف باید مرتب کار خود را بسنجید و نقاط ضعف و قوت را بررسی کنید و ببینید چگونه می توانید مسیر خود را بهتر ترسیم نمایید. اهداف اسمارت چنین قابلیتی را برای شما مهیا می کند.
بی شک یک هدف قابل اندازه گیری به شما کمک می کند تا به شکل ملموسی پیشرفت خود را ببینید و برای رسیدن به موفقیت انگیزه بیشتری داشته باشید. فراموش نکنید سنجش عملکرد گام بعدی در رسیدن به موفقیت است. وقتی بدانید تا کجا پیش رفته اید راحت تر تصمیم خواهید گرفت که چطور می توانید با سرعت و کیفیت بهتری مسیر را به پایان برسانید.
بخش سوم: قابل دسترس بودن (Achievable)
سومین جزء مهم از اهداف اسمارت قابل دسترس بودن هدف است. یک هدف قابل دستیابی باید واقع بینانه و با توجه به منابع، امکانات و شرایط موجود تعیین شود. هدف شما نباید فراتر از حد توانایی ها و امکانات شما باشد، بلکه لازم است با بررسی دقیق تمامی جوانب، به شکل معقولانه تری انتخاب شده باشد. هدف شما باید طوری انتخاب شود که شما در نهایت امید خود را از دست ندهید و رسیدن به آن خیلی غیرممکن به نظر نرسد. اهداف غیرقابل دسترسی شبیه به سفری بی پایان است.
هدف شما باید چالش برانگیز باشد، اما نباید به قدری دور از ذهن و غیرواقعی باشد که موجب ناامیدی و دلسردی شما گردد. اگر هدف تان بیش از حد بزرگ باشد به هیچ وجه به سمت آن قدم برنخواهید داشت. پس باید هم چالشی برای شما ایجاد کند هم این امکان را داشته باشید تا به آن دست یابید. هدف قابل دسترس مانند کلیدی است که هر لحظه قفل رسیدن به موفقیت را برای تان باز می کند. پس هدف تان را با دقت و متناسب با شرایط خودتان تعیین کنید.
در هنگام تعیین هدف به منابع موجود خود، مهارت ها و تجربیات افراد تیم و محدودیت های موجود توجه کنید. آیا تیم شما قادر است این هدف را در این مدت زمان مشخص به انجام برساند؟ چه مقدار هزینه برای انجام آن نیاز دارید؟ اگر پیش از هدف گذاری به تمام این جوانب توجه نکنید قطعا نمی توانید به هدف تعیین شده خود به موقع برسید و خیلی زود ناامید خواهید شد. باید برای انجام هر کار از قبل کاملا مهیا و آماده بود. هدف هوشمند چنین کاری را برای شما انجام می دهد. همچنین با تقسیم هدف بزرگ به اهداف کوچک تر و مرحله ای، می توانید آن را به هدفی قابل دسترس تبدیل کرده و حس موفقیت و پیشرفت را به تدریج تجربه کنید. یک هدف خیلی بزرگ می تواند ترسناک باشد اما اگر آن را به قسمت های کوچک تر تبدیل کنید درک آن ساده تر و در نتیجه انگیزه شما هم برای رسیدن به آن افزایش پیدا می کند. شما باید با قدم های کوچک اهداف بزرگی را به واقعیت بدل نمایید.
مطلب مرتبط: چالش موفقیت در کسب و کار و پیگیری اهداف
بخش چهارم: مرتبط بودن هدف با حوزه کسب و کار (Relevant)
چهارمین بخش کلیدی اهداف اسمارت مرتبط بودن هدف با اهداف کلی کسب و کار و اولویت های شما است. یک هدف مرتبط باید در راستای اهداف کلان سازمان باشد و به شما در رسیدن به آن اهداف کمک کند. هدفی که هیچ ارتباطی با اهداف کلی سازمان شما ندارد صرفا تلف کردن انرژی است و به هیچ دردی نخواهد خورد. یک هدف مرتبط مانند بخشی از پازل یک تصویر بزرگ است که هم به شما و هم به اهداف سازمانی تان کمک خواهد کرد.
هدف باید با ماموریت، ارزش ها و چشم انداز کسب وکار شما همسو باشد و با استراتژی های بازاریابی کلی شما نیز مطابقت داشته باشد. وقتی اهداف تان به طور منسجم با دیگر اهداف همجهت شود، انرژی بیشتری نیز برای رسیدن به موفقیت صرف می شود. در غیر این صورت این کار صرفا اتلاف وقت و انرژی خواهد بود. هدفی که بی ربط با دیگر اهداف تان باشد شما را به سوی گمراهی می کشاند.
تعیین اهداف مرتبط به شما کمک می کند تا منابع خود را به طور کارآمدتری تخصیص داده و از پراکندگی تلاش ها جلوگیری کنید. شما انرژی خود را صرف رسیدن به هدفی کرده اید که کاملا با برنامه ریزی کلی تان همخوانی دارد. یک هدف مرتبط شما را به سوی موفقیت هدایت خواهد کرد و شما را از مسیر درست خارج نخواهد کرد. هر تلاشی در مسیر صحیح قطعا نتیجه مطلوبی را نیز به دنبال خواهد داشت.
بخش پنجم: زمان بندی اهداف (Time Bound)
پنجمین و آخرین جزء از اهداف اسمارت زمان بندی آنهاست. یک هدف زمان دار باید دارای یک مهلت زمانی مشخص باشد. یک هدف بدون مهلت زمانی هیچ ارزشی ندارد. اهداف شما همواره باید در بازه زمانی مشخصی به پایان برسند تا ارزش آنها بیشتر مشخص گردد. وقتی بدانید هدف تان باید تا چه تاریخی به نتیجه برسد تلاش بیشتری نیز خواهید کرد و با نظم و انضباط در مسیر قدم خواهید گذاشت. یک هدف بدون تاریخ مثل یک مسابقه بی پایان می ماند.
تعیین یک زمان مشخص برای انجام یک هدف باعث می شود تا اهداف شما از حالت آرزو به یک واقعیت ملموس بدل شود و تلاش برای رسیدن به آن، به شما حس واقعی بودن و دست یافتنی بودن بدهد. اگر هدفی زمان نداشته باشد، صرفا یک ایده غیرعملی است و به هیچ وجه نمی توان انتظار داشت که به سرانجام برسد.
با تعیین مهلت زمانی برای اهداف می توانید برنامه ریزی بهتری انجام داده و اقدامات خود را اولویت بندی کنید و هر مرحله را به موقع به پایان برسانید. اهداف زمان بندی شده باعث می شوند کارها را در زمان معین به انجام برسانید. هدف زمانی دقیق باعث می شود تا وقت تان را به بهترین شکل ممکن مدیریت کرده و با کمترین میزان اشتباه به مقصد برسید. با یک برنامه زمان بندی مشخص شما همه چیز را در کنترل خود خواهید داشت.
مطلب مرتبط: آیا هدف گذاری برای کارآفرینان تازه کار بیهوده است
همچنین این ویژگی به شما کمک می کند تا در بازه های زمانی مشخص عملکردتان را بررسی کرده و برای بهبود مسیر، اقدام لازم را انجام دهید. در نهایت، یک هدف زماندار به شما کمک می کند تا سرعت عمل و دقت خود را در رسیدن به اهداف تان افزایش دهید. تعیین زمان مشخص مثل گذاشتن تایمر بر روی کارهاست و تلاش شما در طی زمان معینی مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد. تعیین زمان بندی به شما انگیزه ای دوچندان برای حرکت سریع تر می دهد.
منابع: