بازاریابی در صنعت مد و پوشاک؛ چطور و چگونه؟

خرید لباس نه تنها یک نیاز ضروری برای انسان هاست، بلکه نوعی تفریح بی نظیر نیز محسوب می شود. کافی است یک بار هم که شده در پاساژهای بزرگ دنبال لباس مورد علاقه تان بگردید تا لذت خرید از برندهای رنگارنگ را درک کنید. البته مثل هر کار دیگری، در اینجا هم مشکلاتی پیش روی آدم قرار دارد. مثلا زیر و رو کردن پاساژها نه تنها یک روز کامل از شما وقت می گیرد، بلکه آخر سر کلی پادرد هم برای تان به جا خواهد گذاشت. شاید فکر کنید این سختی ها ارزش خرید لباس های خوب را دارد، اما کارآفرینان بزرگ اصلا اینطوری فکر نمی کنند. برندهای بزرگ مد و پوشاک برای اینکه کار مشتریان شان را راحت کنند، همیشه کمپین های بی نظیری برای مشتریان در چنته دارند. اینطوری دیگر جای هیچ حرف و حدیثی درباره خرید لباس باقی نمی ماند. خب وقتی شما مطمئن باشید فقط از فلان برند لباس می خرید، دیگر دلیلی ندارد در هزارتوی پاساژهای مختلف گم شوید!

در دنیای مد و پوشاک هم مثل هر عرصه دیگری بعضی از برندها شهرت افسانه ای دارند. برندهایی مثل گوچی یا شنل دهه هاست چشم تمام مشتریان را به خودشان دوخته اند و اصلا قصد بی خیال شدن هم ندارند. ترجمه این ادعا برای کارآفرینان تازه کار یک رقابت سخت و نفسگیر است؛ از آن رقابت هایی که تا لحظه آخر نمی شود هیچ امیدی به برد داشت. درست در چنین لحظات تاریکی مارکتینگ و تکنیک های گوناگونش به داد برندها می رسد. خب اگر برندهای بزرگ با  بازاریابی توانسته دل مشتریان را ببرد، چرا شما نتوانید همین تجربه موفق را تکرار کنید؟ 

اگر همین حالا درباره مهمترین عامل شهرت برندها در بازار از کارآفرینان مختلف سوال کنید، احتمالا هزاران جواب گوناگون گیرتان می آید. به نظر ما بهترین جواب برای چنین سوالی مارکتینگ است. شما با مارکتینگ می توانید طوری برای برندهای بزرگ دردسرساز شوید که نگو و نپرس. به علاوه، مشتریان هم همیشه شما را گوشه چشم خواهند داشت. قبول دارم این روزها تکنیک های بازاریابی بیشتر شبیه هزارتویی بی پایان است، اما وقتی روزنامه فرصت امروز در کنارتان است، لازم نیست شک و تردید به خودتان راه دهید. ما در ادامه بعضی از بهترین تکنیک های بازاریابی در صنعت مد و پوشاک را زیر ذره بین می بریم. اگر شما هم در این صنعت فعالیت دارید، تکنیک های این مقاله کاملا مخصوص شما خواهد بود. 

مطلب مرتبط: بازاریابی در صنعت مد و پوشاک: راهکارهایی که هر بازاریابی باید بلد باشد

صفر تا صد بازاریابی در صنعت پوشاک: تکنیک های حرفه ای به زبان ساده

زمانی نه چندان دور مردم همین که لباس هایی با جنس عالی و صدالبته قیمت مناسب پیدا می کردند، کلاه شان را هوا می انداختند. از آن روزه ای خاطره انگیز تا حالا نه تنها صنعت پوشاک که بند بند زندگی ما عوض شده است. مشتریان امروزی، به ویژه نسل Z، دیگر فقط دنبال یک خرید عادی نیستند. آنها قبل از اینکه به یک برند دل خوش کنند، زیر و بمش را بررسی خواهند کرد. به زبان خودمانی، مشتریان مدرن انتظارات گسترده از برندها دارند. از قدیم اکثر مردم همدیگر را با طرز لباس پوشیدن قضاوت می کردند. قبول دارم هیچ کس را نباید از روی ظاهر قضاوت کرد، اما وقتی پای لباس و مدهای گوناگون وسط باشد دیگر جایی برای این قبیل نصیحت ها باقی نمی ماند. در چنین بازاری اگر شما دوست دارید سهمی از خرید ماهانه مشتریان داشته باشید، باید خیلی بیشتر از لباس هایی بادوام و ارزان ارائه کنید. 

ما در ادامه سعی می کنیم تازه ترین تکنیک های بازاریابی در صنعت مد را با انتظارات فزاینده مشتریان ترکیب کنیم. اینطوری هم شما به مراد دل تان می رسید هم اینکه مشتریان یک برند دوست داشتنی پیدا می کنند که هر ماه بدون حتی یک لحظه تردید از آن خرید کنند. تا یادمان نرفته بگوییم تکنیک های بازاریابی این مقاله به درد همه برندهای فعال در صنعت مد می خورد. پس الگی نگران تفاوت کسب و کارتان با غول های بزرگ دنیا نباشید. 

انتخاب شعاری خیره کننده: آشنایی با برندسازی مدرن

صنعت سینما معمولا به نوآوری های پشت سر هم مشهور است. از دوربین های فوق العاده قوی گرفته تا صحنه های ویژه کامپیوتری، همه و همه عاشقان فیلم و سریال را سر ذوق می آورد. در این بین روش های بازیگری هم زود به زود عوض می شود. مثلا سوپراستاری که دهه 70 یا 80 میلادی حسابی روی بورس بود، احتمالا این روزها دیگر خانه نشین شده باشد؛ چراکه کلی بازیگر جدید با انگیزه و صدالبته مهارت های جدید دم دست کارگردان ها هستند. این ماجرا درباره صنعت مد و پوشاک هم مصداق دارد. شما قرار نیست مثل یک برند کلاسیک در بازار حاضر شوید و انتظار استقبال بی نظیر از مشتریان را داشته باشید. باور کنید یا نه، راه و رسم بازاریابی کلاسیک دیگر خریدار ندارد. بنابراین باید دستی به سر و گوش برندتان بکشید. وگرنه خیلی زود از رینگ مسابقه به بیرون پرت خواهید شد. 

ما در روزنامه فرصت امروز انتخاب شعار مناسب را اصلی بی چون و چرا برای برندهای پوشاک تلقی می کنیم؛ چراکه مشتریان اول با ارزش های یک برند آشنا شده و بعد دنبال خرید از آن می روند. اجازه دهید با یک مثال کاربردی منظورمان را روشن کنیم. وقتی شما در یک روز گرم دل تان هوس نوشابه خنک می کند، قبل از اینکه به قیمت یا حتی طعم آن فکر کنید، اسم برندهای مختلف در ذهن تان ردیف می شود. در این بین کوکاکولا به خاطر تعهدات زیست محیطی و اینکه همیشه کنار مشتریان بوده، به احتمال 90 درصد انتخاب اول و آخرتان خواهد بود. در این بین کمپین های بازاریابی کوکاکولا و شعارهای هدفمندش نقش غیر قابل انکاری در جلب نظر مشتریان داشته است. بنابراین شما هم باید از روی دست این برند بزرگ الگوبرداری کنید. ماجرا جالب شد، نه؟

شاید فکر کنید ایده طلایی انتخاب شعاری جذاب خیلی نوآورانه است، اما راستش را بخواهید قبل از شما تمام غول های صنعت پوشاک به این فکر افتاده اند. مثلا برند لویز (Levi’s) با شعار وسوسه کننده «استایلی برای همه داستان ها» سعی کرده آدم هایی با سرگذشت و حتی عادت های مختلف را به برندش جذب کند. از طرف دیگر برند لی با آن شلوارهای نوستالژیکش روی احساسات آمریکایی ها تمرکز کرده است. شعار «شلواری که آمریکا را ساخت» به نقش شلوارهای جین در توسعه صنعتی آمریکا اشاره دارد. هرچه باشد اولین بار این شلوارهای جان سخت برای کار در معادن طراحی شد. از آن زمان تا حالا شلوارهای جین هنوز هم شهرت شان بابت جان سختی را حفظ کرده اند. بنابراین برند لی با یک تیر دو هدف زده، هم به سابقه طولانی کسب و کارش اشاره کرده هم اینکه مشتریان را مطمئن کرده که شلوارهایش حالا حالاها خراب بشو نیستند. 

مطلب مرتبط: افزایش فروش در صنعت مد و لباس

حضور در شبکه های اجتماعی: استقبال از دنیای دیجیتال!

این روزها شبکه های اجتماعی آنقدر شهرت دارند که دیگر لازم نیست برای ترغیب کارآفرینان به حضور در آنها هزار تا استدلال ردیف کنیم. هرچه باشد میلیاردها نفر در سراسر دنیا 24 ساعته گوشی به دست بوده و در شبکه های اجتماعی پست می گذارند. بنابراین اگر شما تا حالا در توییتر، فیس بوک یا ده ها پلتفرم دیگر ثبت نام نکرده اید، فقط چند قدم تا شکست فاصله دارید. 

اگر فکر کرده اید ما فقط اینجاییم تا شما را دعوت به حضور در شبکه های اجتماعی کنیم، سخت دراشتباهید. این کار دقیقا مثل آن است که به شما بگوییم باید هر روز ورزش کنید. خب تا وقتی نوع ورزش و تمرین های دقیق آن مشخص نشود، چنین نصیحت هایی مفت هم نمی ارزد. پس قبل از اینکه حسابی از دست مان ناراحت شوید، اجازه دهید کمی دقیق تر پلتفرم های مختلف را بررسی کنیم. اینطوری حداقل متوجه می شوید کدام پلتفرم را برای چه کاری باید استفاده کنید. 

•    فیس بوک: بزرگترین شبکه اجتماعی دنیا با سابقه ای طولانی در ارائه خدمات بهترین گزینه برای اطلاع رسانی به کاربران و ایجاد شهرتی پایدار برای برند است. اگر شما تازه وارد صنعت مد شده اید، فیس بوک فضایی عالی برای معرفی محصولات تان به مشتریان خواهد بود. 

•    توییتر: وقتی صحبت از توییتر می شود، آدم یاد هشتگ های داغی می افتد که انگار تمامی هم ندارند. برندهای مد و پوشاک در توییتر معمولا هشتگ های خاص خودشان را دارند. به علاوه، تعامل با طرفدارهای برند نیز در این فضا خیلی جذاب خواهد بود.

•    اینستاگرام: مشتریان همینطور چشم بسته در بازار دست به جیب نمی شوند. این یعنی شما اول باید تصاویر متعددی از محصولات تان را پیش روی کاربران قرار دهید. اینطوری خیال مشتریان بابت خریدی مطمئن راحت خواهد شد. وقتی هم صحبت از نمایش عکس های مختلف از محصولات باشد، بزرگترین پلتفرم بصری دنیا حرف اول و آخر را می زند. 

•    پینترست: مشتریان نسل جوان همیشه تیپ های خاصی برای خودشان دارند. شاید فکر کنید آنها خلاقیت بالا یا استعداد ذاتی برای طراحی مد دارند، اما ماجرا به پینترست و ژست های گوناگونش برمی گردد. کافی است یک بار هم که شده در پینترست دنبال ترندهای مد و پوشاک بگردید. آن وقت با کلی برند مختلف آشنا شده و ایده های دست اولی برای طراحی لباس دست تان می آید. پس منتظر چه هستید؟ شما هم بخشی از این تجربه جذاب باشید و به مشتریان تان ایده های دست اول بدهید. 

•    یوتیوب: بازاریابی ویدئویی حتی در صنعت مد هم طرفدارهای خاص خودش را دارد. اگر شما دنبال نمایش ویدئوهایی از پشت صحنه برند، فروشگاه های مختلف و همینطور نظرات مشتریان هستید، یوتیوب با کلی ابزار برای بارگذاری ویدئوها در کنارتان است. کافی است همین امروز دست به کار شده و شانس تان در این میان را امتحان کنید. 

راه اندازی وبلاگ: چه کسی دنبال اطلاعات دقیق نیست؟

فرض کنید شما هفته آینده به یک مراسم بی نهایت مهم دعوت شده اید و باید بعد از سال ها یک دست کت و شلوار درجه یک برای خودتان بخرید. در این صورت احتمالا اول از همه سراغ اینستاگرام یا توییتر می روید تا نظرات دیگران را جویا شوید. بعد هم سری به سایت رسمی برندهای مطرح در این حوزه می زنید تا از قیمت ها مطلع شوید. قبول دارم این برنامه خیلی دقیق است، اما یک باگ مهم دارد. آنهایی که هیچ ایده ای درباره معیارهای ارزیابی کت و شلوار ندارند، بی برو برگشت وسط کار مردد خواهند شد. نکند گزینه انتخابی شما مد روز نباشد؟ اگر این مدل برای مراسم های رسمی مناسب نباشد، چه؟ این دست سوالات به تنهایی برای اینکه آدم را از خرید پشیمان کند، کافی است. با این حساب تعجبی ندارد که خیلی از مشتریان درست زمان تصمیم گیری نهایی درباره خرید لباس یکهو منصرف می شوند!

شاید فکر کنید تردید مشتریان برای خرید لباس یک رفتار کاملا طبیعی است. در این صورت باید بگوییم احتمالا خیلی از درس های بازاریابی را خوب یاد نگرفته اید. اگر قرار باشد شما با کلی هزینه بازاریابی بازهم نگاه تان به تردیدهای مشتریان باشد، پس اصلا چرا باید وارد دنیای بازاریابی شوید؟ 

فرمول طلایی ما در این بخش راه اندازی یک وبلاگ تخصصی برای برندتان است. اجازه دهید باز هم به مثال خرید کت و شلوار برگردیم. اگر شما در این حوزه فعالیت دارید، یک وبلاگ تخصصی که صفر تا صد خرید یک دست کت و شلوار خوب و مطابق نیاز مشتریان را توضیح دهد، حتی بیشتر از نقشه گنج به دردتان خواهد خورد؛ چراکه اینطوری شما تبدیل به مشاور مطمئن مشتریان می شوید. فکر کنم لازم به توضیح نباشد که وقتی مشتریان توضیحات یک وبلاگ تخصصی را می خوانند، به احتمال زیاد از همان برند خرید خواهند کرد. 

یادتان باشد شما در وبلاگ تان قرار نیست طوری حرف بزنید که فقط همکاران تان متوجه شوند. مخاطب نهایی شما مشتریانی هستند که اتفاقا مهارت زیادی در زمینه کاری تان ندارند. آنها به خاطر پیچیدگی صنعت مد و پوشاک روانه وبلاگ تان شده اند. این بدان معناست که اگر شما هم از حرف های بی سر و ته یا اصطلاحات پیچیده این حوزه استفاده کنید، کلاه تان پس معرکه خواهد بود. پس یک بار هم که شده ژست منتقدهای ادبی را کنار گذاشته و به زبان خودمانی تولید محتوا کنید. قول می دهم از این کار پشیمان نخواهید شد. 

مطلب مرتبط: 5 سطح بازاریابی محتوایی در صنعت مد و لباس

تمرکز روی محتوای بصری: خرید چشم بسته ممنوع

مشتریان وقتی دنبال خرید آنلاین هستند، تا زیر و بم یک محصول را درنیاورند، خیال شان راحت نمی شود. هرچه باشد مرجوع کردن سفارشات آنلاین کلی دردسر دارد و اگر کسی در این بین عجله داشته باشد حسابی حرص می خورد. بنابراین برندهای مد و پوشاک علاوه بر توضیحات دقیق درباره سایز لباس ها باید حواس شان به تهیه تصاویر و ویدئوهای باکیفیت از آنها هم باشد. اینطوری دیگر مشتریان بین دو راهی خرید از شما یا جست وجوی بیشتر بازار گیر نمی کنند. 

اگر یادتان باشد ما قبلا در روزنامه فرصت امروز حسابی درباره عکاسی تبلیغاتی با شما گپ زده ایم. شاید بد نباشد الان یک بار دیگر به آن مقاله برگشته و مرورش کنید. هرچه باشد بازاریابی بدون محتوای بصری جذاب خیلی چنگی به دل نمی زند. 

ما در این بخش دو تا راهکار مختلف برای تهیه محتوای بصری جذاب از محصولات صنعت پوشاک برای تان داریم. راه حل اول که خیلی هم ساده است، همکاری با یک عکاس حرفه ای است. این قبیل آدم ها نه تنها دوربین های فوق‎ حرفه ای دارند، بلکه کلی تکنیک رنگارنگ برای ثبت تصاویر درجه یک دم دست شان است. البته شما برای این کار باید یک بودجه مناسب کنار گذاشته باشید. وگرنه وسط کار یکهو با حساب بانکی خالی تان غافلگیر خواهید شد. 

اگر شما وسواسی تر از این حرف ها هستید که به کار چند تا عکاس اعتماد کنید، باید خودتان دست به کار شوید. این روزها کلی کلاس آموزشی درباره عکاسی تبلیغاتی برگزار می شود. به علاوه، یوتیوب هم پر از ویدئوهای آموزشی است که سیر تا پیاز کار را به شما آموزش می دهد. با این حساب هیچ بهانه ای از شما پذیرفته نیست. کافی است همین امروز مثل یک دانش آموز زرنگ سر کلاس نشسته و کارتان را با دوربین موبایل تان شروع کنید. بعد هم که کمی حرفه ای تر شدید، خرید یک دوربین مدل بالا ایده بدی نخواهد بود. 

یادتان باشد عکاسی از محصولات باید همیشه اولویت اصلی برند شما باشد؛ چراکه خرید آفلاین دیگر نفس های آخرش را می کشد. بنابراین برندهایی که خیلی زود با تغییرات تازه در این فضا هماهنگ نشوند، جایی در میان مشتریان نخواهند داشت. 

برگزاری مسابقه: بهانه ای برای اعطای هدیه به مشتریان

آدم ها معمولا دو دسته اند؛ آنهایی که هدیه دادن را دوست دارند و کسانی که دریافت هدیه ذوق زده  شان می کند. البته این تقسیم بندی تا وقتی معتبر است که پای برندهای تجاری وسط نباشد؛ چراکه همه مردم عاشق هدیه گرفتن از برندها هستند. این وسط هم اصلا فرقی ندارد پای گوچی در میان باشد یا یک برند محلی که همین چند هفته قبل تاسیس شده است. در هر صورت فرآیند اعطای هدیه اعتبار و جذابیت برندها را حسابی بالا می برد. 

این روزها خیلی از برندهای صنعت پوشاک هم کمابیش درگیر اعطای هدیه به مشتریان هستند. البته این وسط چند تا اشتباه بی نهایت مهم روی می دهد. اول از همه اینکه بازاریاب ها بدون هیچ بهانه ای به مشتریان هدیه می دهند. اینطوری شاید شما برای مدت زمانی کوتاه در یاد و خاطره طرف مقابل بمانید، اما همیشه علامت سوالی در ذهن مشتریان باقی خواهد ماند. مشکل دوم هم اعطای هدیه های کلیشه ای مثل خودکار یا ماگ است. خب مگر شما تولیدکننده خودکار هستید که به مشتریان تان چنین هدیه هایی می دهید؟

فرمول طلایی ما برای رهایی از شر اشتباهات بالا اول از همه راه اندازی یک مسابقه جذاب است. مثلا می توانید از کاربران بخواهید درباره تجربیات شان از برندتان حرف بزنند. به علاوه، درباره مشتریان وفادار برند تقاضا برای تولید محتوا با پوشیدن لباس های برندتان هم جواب می دهد. اینطوری حداقل بهانه ای عالی برای اعطای هدیه به مخاطب هدف تان خواهید داشت. به علاوه، کاربران هم احساس می کنند کمکی هرچند کوچک به برند شما کرده اند. این یعنی یک معامله کاملا برد- برد!

در گام بعدی باید فکری به حال نوع هدیه تان به مشتریان کنید. از آنجایی که شما یک برند پوشاک هستید، هدیه های متفرقه نباید جایی در برنامه تان داشته باشد. همانطور که تیم های فوتبال معمولا به هواداران پیراهن های امضا شده بازیکنان را می دهند، شما هم باید محصولات جدید برندتان را به عنوان هدیه تقدیم مشتریان کنید. اینطوری آنها همیشه به یاد شما خواهند بود. 

مطلب مرتبط: بازاریابی صنعت مد و پوشاک در اینستاگرام

شخصی سازی همه چیز: پایان عصر بازاریابی توده ای

بازاریابی توده ای (Mass Marketing) برای دهه ها همه بازاریاب ها را شیفته خودش کرده بود. به طوری که قرن بیستم کاملا با این الگوی بازاریابی معنا پیدا می کند. وقتی از بازاریابی توده ای حرف می زنیم، منظورمان طراحی یک کمپین شسته و رفته و نمایش آن برای مخاطب هدف در چهار گوشه دنیاست. همانطور که می شود حدس زد، اینجا نه خبری از مطالعه رفتار مشتریان است نه حتی بازاریاب ها به شرایط ویژه هر بازار توجهی دارند. شاید این الگو در سال های قبل از اینترنت حسابی طرفدار داشت، اما حالا دیگر باید سراغش را در موزه های قدیمی گرفت؛ چراکه مشتریان دیگر حوصله چنین کمپین های کلیشه ای را ندارند. در عوض شخصی سازی الان حسابی روی بورس است. 

وقتی از شخصی سازی حرف می زنیم، در واقع تولید محتوای اختصاصی را مد نظر داریم. این محتوا به طور کامل براساس سلیقه کاربران تغییر کرده و بهبود پیدا می کند. اجازه دهید از یک مثال کاربردی استفاده کنیم. برند نایک را در نظر بگیرید. این برند برای بازاریابی در برزیل الگویی کاملا متفاوت از آمریکا در چنته دارد؛ چراکه مردم برزیل معمولا فقط طرفدار فوتبال هستند و تجهیزات سایر ورزش ها اصلا به کارشان نمی آید. پس اگر نایک در بازار برزیل مثل آمریکا تجهیزات راگبی یا بیسبال را تبلیغ کند، احتمالا خیلی زود جایگاهش در بازار را از دست خواهد داد. 

بی شک استارت آپ های تازه کار در حوزه پوشاک به گرد پای نایک هم نمی رسند، اما این اصلا دلیل قانع کننده ای برای استفاده از بازاریابی توده ای نیست. شما هم باید کمی شناخت تان از مشتریان را بیشتر کرده و مطابق میل شان رفتار کنید. نتیجه این کار محبوبیت روزافزون برندتان در بازارهای مختلف بدون نیاز به صرف بودجه های عجیب و غریب است. اجازه دهید با هم روراست باشیم، پیدا کردن منابع مالی نامحدود عملا غیرممکن است. بنابراین شما باید دلار به دلار بودجه تان را با وسواسی شبیه کارآگاه های خصوصی خرج کنید. شخصی سازی در این بین به شما کمک می کند با کمترین بودجه ممکن بهترین نتیجه دنیا را بگیرید. پس منتظر چه هستید؟ از دفعه بعد حواس تان به ویژگی های متفاوت هر بازار باشد تا سرتان بی کلاه نماند.

استفاده از تازه ترین فناوری ها: به روز بودن در صنعت پوشاک

وقتی درباره به روز بودن حرف می زنیم، خیلی از کارآفرینان صنعت پوشاک یاد استفاده از الیاف بازیافتی یا تجدیدپذیر می افتند. قبول دارم چنین نوآوری هایی در بازار کم‎ طرفدار ندارد، اما محدود کردن خودتان به چنین چارچوب هایی اصلا عواقب خوشی نخواهد داشت. در عوض شما باید حواس تان جمع باشد تا از سایر نوآوری ها هم به سود برندتان استفاده کنید. امیدوارم توضیحات ما مثل فیلم های نولان شما را خیلی گیج نکرده باشد؛ چراکه اوضاع خیلی ساده تر از این حرف هاست. 

تنها کاری که شما در این بخش باید به خوبی انجام دهید، هدف گذاری روی فناوری های جدید مثل ربات های چت یا تکنولوژی واقعیت افزوده است. این طوری مشتریان مطمئن می شوند با یک برند همه فن حریف رو به رو بوده که مو لای درز کارش نمی رود. 

ما در روزنامه فرصت امروز از طرفدارهای پر و پاقرص ربات های چت هستیم. این ربات ها با ترکیب هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی طوری جواب مشتریان را می دهند که آدم باورش هم نمی شود. شما حتی اگر یک سوال بی‎نهات سخت از این ربات ها بپرسید، آنها شما را دست به سر نخواهند کرد. در عوض زیر و بم اینترنت را گشته تا جوابی درخور برای شما پیدا کنند. فکر می کنم همین توضیحات کافی باشد تا همین الان گوگل را برای خرید اشتراک ربات های چت زیر رو کنید، مگر نه؟

فناوری بعدی که شما باید نیم نگاهی به آن داشته باشید، واقعیت افزوده است. این فناوری به شما کمک می کند تا تجربه امتحان مجازی لباس ها را به مشتریان بدهید. شما را نمی دانم، ولی من که همیشه نگران ظاهر لباس ها هستم و تا آنها را پُرو نکنم خیالم راحت نمی شود. چنین کاری دست کم در دنیای آنلاین اصلا امکان پذیر نیست. در عوض واقعیت افزوده به شما کمک می کند تا به طور مجازی تنخور لباس ها را بررسی کنید. آن وقت دیگر مو لای درز خریدتان نمی رود. حالا فرض کنید یک برند کمپین بازاریابی با معرفی ربات های چت همیشه در صحنه و تکنولوژی واقعیت مجازی برای مشتریان آماده کرده باشد. اگر نظر ما را بخواهید چنین کمپینی آینده این برند صنعت مد و پوشاک را تضمین خواهد کرد؛ به همین سادگی.

مطلب مرتبط: 3 ایده برای ایجاد برند در حوزه مد و پوشاک

همکاری با اینفلوئنسرها: نیاز امروز و فردای برندها

اینفلوئنسرها دیگر فقط در دنیای تکنولوژی یا موبایل فعالیت ندارند. در عوض آنها همه زیر و بم بازار را تسخیر کرده اند. این امر در کنار محبوبیت روزافزون اینفلوئنسرها برای بازاریاب ها سیگنالی روشن و کاملا مهم دارد؛ اینکه آنها دیگر در عرصه مارکتینگ تنها نیستند. شما لازم نیست تحصیلات آکادمیک در زمینه بازاریابی داشته باشید تا متوجه فرصت طلایی همکاری میان برندها و اینفلوئنسرها شوید. هرچه باشد بازاریاب ها همیشه دنبال آدم های مشهور و مطمئنی هستند که برندشان را تبلیغ کنند. قبلا سلبریتی ها شهرت کافی برای این کار را داشتند اما وقتی پای تخصص وسط می‎آمد همیشه یک جای کار ایراد داشت. خوشبختانه این روزها اینفلوئنسرهای حرفه ای دیگر چنین مشکلی ندارند. 

اگر شما دوست دارید پول تان را پای همکاری با کسانی خرج کنید که سر رشته ای از حوزه کاری تان دارند، اینفلوئنسرها بهترین گزینه ممکن هستند. این دسته از افراد همیشه مطالعه دقیقی درباره یک حوزه داشته و فقط در همان بخش وارد تولید محتوا می شوند. بنابراین دیگر خبری از بی اعتمادی کاربران به آنها نیست. به علاوه، شما می توانید با خیال راحت نظر آنها درباره وضعیت محصولات تان را جویا شوید؛ چراکه اینفلوئنسرها معمولا با بیش از یک برند همکاری داشته و همین امر در طول زمان از آنها کارشناسی همه فن حریف ساخته است. 

بی شک همکاری با اینفلوئنسرها آنقدر جذاب هست که هر بازاریابی را سر ذوق بیاورد. البته به شرط اینکه شما مطالعه دقیقی درباره آدم های حاضر در بازار داشته باشید. وگرنه چه بسا با کسی به اصطلاح اینفلوئنسر همکاری کنید و آخر سر هم دست از پا درازتر برگردید سر خانه اول تان. به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز همیشه به بازاریاب ها توصیه می کنیم رزومه اینفلوئنسرها را زیر ذره بین ببرند. قبول دارم اینطوری شما حس معلم های سختگیر هنگام تصحیح برگه دانش آموزان را خواهید داشت، اما حداقل دیگر خبری از سرمایه گذاری بی نتیجه در حوزه مارکتینگ نخواهد بود. پس دفعه بعدی که قصد همکاری با اینفلوئنسرها را داشتید، یادتان نرود اول از همه سابقه شان را دربیاورید؛ همین و بس.

طراحی تخفیف های ویژه برای مناسبت های مهم: معامله ای عالی برای همه

مشتریان معمولا در مناسبت های مهم یاد خرید می افتند. مثلا وقتی چند روز به سال نو مانده، آدم تازه سر کمد لباسش می رود تا ببیند برای سال جدید چه چیزهایی لازم دارد. احتمالا شما هم بارها و بارها پیش خودتان فکر کرده اید خرید دم عید همیشه گران از آب درمی آید. چنین ذهنیتی به خاطر سودجویی بعضی از برندهای نه چندان معتبر در سراسر دنیا ایجاد شده است. راستش را بخواهید، برندهای بزرگ اصلا میانه خوبی با افزایش قیمت ها در مناسبت های مهم ندارند؛ چراکه نتیجه این کار یک باخت سه بر صفر در برابر مشتریان خواهد بود؛ نه چیزی بیشتر.

مشتریان همیشه دوست دارند از برندهایی خرید کنند که به فکرشان هستند. دقیقا به همین خاطر خیلی از برندهای بزرگ از هفته قبل از شروع سال نو برنامه های ویژه ای برای مشتریان می چینند. اگر شما هم دوست دارید همیشه اسم تان ورد زبان مشتریان باشد، باید همیشه با دست پر به استقبال مناسبت های مهم بروید. وقتی یک برند شب عید کلی تخفیف و طرح های رنگارنگ برای مشتریان طراحی می کند، نه تنها فروش بالایی خواهد داشت بلکه برای سال ها در ذهن خریداران باقی می ماند. خب مگر مشتریان به غیر از یک خرید خوب، آن هم درست در شب عید، چه چیزی دیگری از برندهای عرصه پوشاک می خواهند؟

یادتان باشد شما قرار نیست همیشه تخفیف های بزرگ به مشتریان بدهید؛ چرا که اینطوری کم کم مشتریان فقط به خاطر تخفیف از شما خرید خواهند کرد. پس به جای اینکه 24 ساعته در سایت تان تخفیف برای مشتریان داشته باشید، تمرکزتان را روی مناسبت های مهم بگذارید. این طوری نه از نظر مالی خیلی به برندتان فشار می آید، نه در رقابت با برندهای بزرگ حسابی عقب خواهید ماند. 

سئوی محلی: همیشه بازارهای جهانی به درد شما نمی خورد!

کارآفرینان معمولا مثل ورزشکاران حرفه ای فقط به بزرگترین اهداف ممکن فکر می کنند. همانطور که یک ورزشکار نهایت آرزویش کسب مدال طلای المپیک است، کارآفرینان هم فتح بازارهای بزرگ جهانی را در سر مرور می کنند. قبول دارم کسب سودهای چند میلیون دلاری حسابی وسوسه کننده است، اما شما قرار نیست همیشه با فکر چنین بازارهایی زندگی کنید. هرچه باشد کلی از مردم دنیا در شهرها یا حتی روستاها زندگی می کنند. به زبان خودمانی، شما باید در عین توجه به بازارهای بزرگ به یاد بازارهای محلی هم باشید. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود. 

سئوی محلی این روزها کار خیلی سختی نیست. پس اگر شما جزو آن دسته از کارآفرینانی هستید که همیشه سئو را مثل ماموریت غیرممکن می دانند، حالا دیگر وقت تجدیدنظر فرا رسیده است. تنها کاری که در این بین باید انجام دهید، برداشتن عینک بدبینی نسبت به سئو است. بعد هم یک راست سراغ گوگل آنالیتیکس رفته و کلیدواژه های پرکاربرد در هر بازار محلی را پیدا کنید. اینطوری می توانید محتوایی منحصر به فرد و مطابق میل هر کدام از مشتریان در بازارهای مختلف طراحی کنید. همانطور که قبلا گفتیم، دوران بازاریابی توده ای خیلی وقت پیش تمام شده است. با این حساب لطفا همین حالا هر فکر و خیالی در این باره دارید را دور بریزید. 

بی شک استفاده از کلیدواژه های درست آنقدر تکنیک مشهوری هست که همه بازاریاب ها آن را فوت آب باشند. به همین خاطر ما یک فرمول طلایی دیگر هم در این بخش برای تان کنار گذاشته ایم. توصیه ما به شما راه اندازی اکانت رسمی در گوگل بیزینس است. این اکانت به شما کمک می کند تا جلوه ای معتبر و کاملا مطمئن از برندتان در گوگل نمایش دهید. اجازه دهید با هم روراست باشیم، کاربران از برندهای بی نام و نشان در گوگل اصلا خوش شان نمی آید. پس به جای اینکه فقط روی تبلیغ لباس های تان سرمایه گذاری کنید، بدون ولخرجی اضافه یک اکانت رسمی در گوگل بیزینس برای خودتان ایجاد کنید. اینطوری خیال تان بابت تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف راحت خواهد شد. 

مطلب مرتبط: کارآفرینی با دگرگونی در صنعت مد

ایمیل مارکتینگ: الگویی فراموش نشدنی

ایمیل مارکتینگ این روزها به کار هر کسی می آید. فرقی ندارد شما در کجای دنیا هستید و چه کار می کنید، در هر صورت ایمیل مارکتینگ اوضاع تان را از این رو به آن رو خواهد کرد. فقط کافی است یک دو دو تا چهار تای ساده پیش خودتان کرده و محتوایی مناسب برای اطلاع رسانی به مخاطب طراحی کنید. آن وقت نه تنها ترافیک سایت تان پر می شود، بلکه مشتریان محصولات تان را هم روی هوا می خرند. 

یادتان باشد ایمیل مارکتینگ جایی برای شوخی یا تعامل معمولی با کاربران نیست. شما باید همیشه با اخبار درجه یک سراغ ایمیل کاربران بروید. وگرنه خیلی زود کاربران قید شما را زده و سراغ رقبای تان می روند. باور کنید یا نه، این مشکلی است که خیلی از برندهای صنعت مد و پوشاک دست کم می گیرند. با این حال وقتی به خودشان می آیند با کلی مشتری ناراضی تنها خواهند ماند. پس دست کم شما چنین اشتباه عجیبی را تکرار نکنید. 

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم ایمیل مارکتینگ بهترین راه برای معرفی محصولات جدید یا انتشار اخبار تازه برند در بازار است. هرچه باشد مردم هر روز صبح اول از همه صندوق دریافت ایمیل شان را چک می کنند. بنابراین اگر خوش شانس باشید، خیلی زود وارد فهرست برندهای محبوب کاربران شده و مشتریان تان روزانه ایمیل تان را چک خواهند کرد. البته این به معنای مزاحمت های پی در پی برای کاربران نیست؛ چراکه حتی بهترین فیلم سینمایی دنیا هم اگر هفت هشت ساعت ادامه داشته باشد، دیگر حتی یک نفر هم حوصله اش را نخواهد داشت. پس در بهترین حالت هفته ای دو بار مزاحم مخاطب تان شوید. اینطوری نه حوصله کاربران سر می رود، نه ایمیل های تان برای مشتریان تکراری خواهد شد. 

یکی از بهترین برندهایی که ایمیل مارکتینگ در صنعت مد و پوشاک را وارد مرحل های جدید کرده، آدیداس است. این برند به طور هفتگی انواع تخفیف های ویژه سایتش را برای کاربران ایمیل می کند. نکته جالب شخصی سازی حیرت انگیز ایمیل ها از سوی این برند است. به طوری که محال است مشتریان دو تا بازار مختلف ایمیل و پیشنهادات یکسانی دریافت کنند. اگر بخواهیم منصفانه به قضیه نگاه کنیم، همین خُرده‎ کاری ‎های حیرت انگیز حساب آدیداس را از بقیه رقبا جدا کرده است. پس قبل از اینکه با عجله سراغ ارسال ایمیل برای کاربران بروید، نیم نگاهی به کمپین های موفق کسب و کارهای بزرگ داشته باشید. 

سخن پایانی

بازاریابی در صنعت مد و پوشاک کار راحتی نیست. در طول یک قرن اخیر آنقدر برندهای گوناگون در این حوزه رشد کرده اند که دیگر مسیر همواری برای تازه واردها باقی نمانده است. در این بین بازاریابی می تواند تکه گمشده پازل شما برای میخکوب کردن مشتریان باشد. من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای یادگیری روش های بازاریابی در صنعت پوشاک کرده باشد. مثل همیشه اگر سوال یا مشکلی داشتید، ما همیشه از کمک به شما خوشحال خواهیم شد. 

مطلب مرتبط: نگاهی به بایدها و نبایدهای دیپلماسی فشن / صنعت مد، منعکس کننده مبادلات تجاری و روابط دیپلماتیک

منابع:

https://www.appnova.com

https://merehead.com

https://www.constantcontact.com

https://www.wordstream.com