بازاریابی در صنعت مد و پوشاک: راهکارهایی که هر بازاریابی باید بلد باشد

خرید لباس از آن دست تفریحاتی است که هیچ وقت آدم را خسته نمی کند. اینکه شما در فروشگاه های بزرگ یا سایت های معتبر دنبال آخرین مدهای دنیا باشید، اگر بیشتر از یک جلسه مشاوره سرحال تان نیاورد، قطعا دست کمی هم از آن نخواهد داشت. البته در این بین یک مشکل بزرگ وجود دارد و آن بودجه محدود مردم برای خرید لباس است. هرچه باشد این روزها آنقدر هزینه های زندگی زیاد شده که خیلی ها ترجیح می دهند با همان لباس های قدیمی شان سر کنند. شما را نمی دانم، ولی من که هر چقدر هم بخواهم خودم را کنترل کنم تا حساب پس اندازم پر پول شود، وقتی پای برندهایی مثل رالف لورن یا لویی ویتون در میان باشد، حاضرم قید کل حقوقم را هم بزنم. 

اگر شما هم از آن دست افرادی هستید که هیچ جوره نمی توانند دور خرید لباس های تازه خط بکشند، لازم نیست خیلی نگران باشید، چراکه یک عالمه از مردم دنیا هم با مشکلی مشابه شما دست و پنجه نرم می کنند. اجازه دهید با هم روراست باشیم، این وسط شما مقصر خرید بی رویه از برندهای مد و پوشاک نیستید، بلکه این گوچی، پرادا و هزار و یک اسم بزرگ دیگر هستند که فرمولی جادویی برای میخکوب کردن شما دارند!

همانطور که بعضی از تیم های فوتبال مثل منچستر یونایتد یا آرسنال بدون اینکه سال های سال جامی ببرند همچنان در سراسر دنیا طرفدارهای دو آتیشه خودشان را دارند، بعضی از برندهای دنیا مد هم بدون اینکه حتی یک محصول عجیب در چنته داشته باشند دل همه مشتریان را می برند. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم چنین برندهایی کاریزما یا جذبه خاصی ندارند، بلکه در این بین پای هنر بازاریابی در میان است. داستان به بخش حساسش رسید، نه؟

بازاریابی در صنعت مد و پوشاک همان تکه گمشده پازل کسب و کار اغلب برندهای این حوزه است. خب هرچه باشد تا وقتی برندهایی مثل شنل یا گوچی با این همه کمپین رنگارنگ در بازار هستند، کمتر کسی حتی به کاتالوگ محصولات شما نگاه خواهد کرد؛ چه برسد به اینکه واقعا شما را به بقیه برندهای بزرگ ترجیح دهد. شما با استفاده از ایده های بی عیب و نقص برای بازاریابی در صنعت پوشاک می توانید بدون حاشیه اضافی سری در میان سرها در آورده و تبدیل به همان قهرمانی شوید که مشتریان سال هاست منتظرش هستند. اگر شما هم دوست دارید در بازارهای ریز و درشت تبدیل به رقیبی دندانگیر برای غول های صنعت پوشاک شوید، این مقاله کاملا مخصوص شماست. 

مطلب مرتبط: افزایش فروش در صنعت مد و لباس

ما در این مقاله قصد داریم صفر تا صد بازاریابی در صنعت مد و پوشاک را برای شما روی دایره بریزیم. اینطوری دیگر برندهایی مثل ورساچه یا آرمانی رقبایی بی نهایت دور از دسترس برای شما نخواهند بود و حتی می توانید با کمپین های تان حسابی آنها را تحت فشار قرار دهید. البته ما برای کمک به شما در این مسیر از هیچ فرمول یا معجون جادویی استفاده نمی کنیم. در عوض قصد داریم با معرفی ایده هایی که امتحان شان را پس داده اند، کار شما را تا حد زیادی راحت کنیم. اینطوری می توانید تخته گاز به سوی موفقیت در دنیای مد و پوشاک بروید؛ همین قدر جذاب و هیجان انگیز!

فهرست طلایی ایده های بازاریابی در صنعت مد

هر کاری در این دنیا ریسک خاص خودش را دارد. حتی وقتی بازیگران هم جلوی دوربین حاضر می شوند، همیشه با خودشان فکر می کنند اگر کارشان عالی از آب در نیاید چه اتفاقی خواهد افتاد. هرچه باشد در این دوره و زمانه نمی شود کلاغ سیاه را جای قناری رنگ کرد و به مردم فروخت. این یعنی هر کسی که آستینش را بالا می زند و شروع به انجام کاری می کند، باید ریسک شکست در آن کار را هم پذیرفته باشد. البته در این بین یک استثنای بزرگ وجود دارد و آن هم کارآفرینانی است که ایده های طلایی برای کارشان دارند. 

منظور ما از ایده های طلایی یک سری فرمول بی نهایت سری نیست، چراکه در هر جایی بشود مخفی بازی درآورد، دست کم در دنیای بازاریابی از این خبرها نیست و دست برندها خیلی زود رو می شود. ما در روزنامه فرصت امروز برای اینکه کار شما برای رقابت با برندهای ریز و درشت صنعت مد راحت شود، یک راست رفته ایم سراغ بهترین ایده های بازاریابی در این صنعت. شاید شما مثل غول های دنیای مد و پوشاک بودجه های چند میلیون دلاری با سودهای میلیاردی نداشته باشید، اما این پایان ماجرا نیست. باور کنید یا نه، شما با استفاده درست از ابزار بازاریابی مثل آب خوردن اختلاف مالی تان با برندهای بزرگ را جبران کرده و چه بسا آنها را پشت سر نیز خواهید گذاشت. اجازه دهید بدون هیچ مقدمه و حرف اضافه ای یک راست برویم سر اصل مطلب. این شما و این هم فهرست طلایی ایده های بازاریابی در صنعت پوشاک به انتخاب روزنامه فرصت امروز!

انتخاب شعار جذاب: وقتی صدای تان باید به همه برسد

مسابقات فرمول یک دهه هاست در سراسر دنیا برگزار می شود و میلیون ها طرفدار دو آتیشه دارد. بی شک در طول همه این سال ها پای هزاران راننده مختلف از چهارگوشه دنیا به پیست این مسابقات باز شده، اما مردم فقط چند تا اسم افسانه‏ ای مثل مایکل شوماخر یا لوئیس همیلتون را به یاد می آورند. دلیل این امر تمایز این افراد با دیگران است. بی شک ماجرا در دنیای مد و پوشاک کمی پیچیده تر از این حرف هاست. خب اگر برندی را سراغ دارید که فقط با تولید لباس های درجه یک توانسته دل مشتریان را ببرند، ما را هم بی خبر نگذارید. 

باور کنید یا نه، ابزار بازاریابی در صنعت مد اهمیتی به اندازه خود محصولات برندها دارد. این یعنی شما با محصولی معمولی اما ایده هایی ناب برای بازاریابی می توانید در یک چشم به هم زدن تبدیل به برند محبوب مردم در سراسر دنیا شوید. قبول دارم هر کسی در صنعت بازاریابی نظر خاص خودش برای شروع فعالیت کسب و کارها را دارد، اما اگر نظر ما را بخواهید در صنعت بازاریابی همه چیز با شعار اصلی برندها شروع می شود. اینکه شما از چه شعاری برای بازاریابی استفاده می کنید، از همان لحظه نخست تکلیف شما با مشتریان تان را روشن خواهد کرد. 

مطلب مرتبط: 5 سطح بازاریابی محتوایی در صنعت مد و لباس

همانطور که راه حل مشخصی برای تبدیل شدن به یک قهرمان بوکس وجود ندارد، برای طراحی شعار عالی در صنعت پوشاک هم یک فرمول طلایی در دسترس نیست. پس اگر شما امیدتان را به معجونی جادویی بسته بودید، باید حسابی ناامیدتان کنیم. در عوض شما می توانید با مرور شعارهای بعضی از برندهای بزرگ و کمی هم خلاقیت ایده های خوبی برای انتخاب شعار مخصوص خودتان پیدا کنید. قبل از اینکه استرس پیدا کردن شعارهای مشهور در عرصه کسب و کار را بگیرید، اجازه دهید به شما بگوییم ما از قبل چند تا از بهترین شعارها را برای تان سوا کرده ایم. پس لطفا شش دانگ حواس تان را جمع کنید تا اولین مرحله در بازاریابی صنعت مد را با قدرت هرچه تمام تر بردارید و به سوی سکوی مدال ها بروید!

اولین برندی که شعارش نظر ما در روزنامه فرصت امروز جلب کرد، لویز (Levi’s) است. این برند دوست داشتنی با شعار «استایلی برای همه داستان ها» طوری خودش را از بقیه سوا کرده که هیچ کس حتی به گرد پایش هم نخواهد رسید. مدیران بازاریابی لویز باور دارند هر آدمی در این دنیا یک داستان منحصر به فرد در زندگی اش دارد. کار این برند هم نه کمک به مردم برای زندگی بهتر، بلکه طراحی لباسی مناسب برای داستان های رنگارنگ هر کدام از مردم در گوشه و کنار دنیاست. این شعار نه تنها بی نهایت ساده است، بلکه طوری در دل می نشیند که تا مدت ها فراموش نخواهد شد. پس اگر شما هم دوست دارید یک شعار خوب برای برندتان در بازار پوشاک داشته باشید، می توانید مثل لویز سراغ ایده ای مینیمال یا جمع و جور بروید. قول می دهیم ضرر نکنید. 

برند دیزل با محصولات مختلفش در همه دنیا شهرت بالایی برای خودش دست و پا کرده است. اگر از طرفدارهای خرید لباس های مارک باشید، حتما می دانید داستان دیزل با همه برندها فرق دارد، چراکه مدیران این برند همیشه طرح های تازه و صدالبته جنجالی روانه بازار می کنند. با این حساب جای تعجب ندارد که شعار بازاریابی چنین برندی «احمق باش» است. قبول دارم این شعار در نگاه اول خیلی عجیب یا حتی توهین آمیز به نظر می رسد، اما با سابقه ای که دیزل در بازار دارد بعید است بخواهد مشتریان را دست بیندازد. پس منطق پشت پرده این شعار چیست؟

ماجرای شعار دیزل به استراتژی بازاریابی منفی برمی گردد. در این استراتژی برندها از شعارها یا اقدامات غیرعادی که اغلب بار منفی دارد برای انتقال پیامی هیجان انگیز استفاده می کنند. در مورد دیزل این شعار منفی بیانگر ضرورت ریسک کردن درباره خرید پوشاک متفاوت است. به زبان خودمانی، دیزل دوست دارد مشتریانش اهل خطر کردن باشند و مدهای جدید را هم امتحان کنند؛ نه اینکه همیشه دنبال محصولاتی مشابه و تکراری بروند! 

انتخاب شعار بازاریابی شاید خیلی کار ساده ای نباشد، اما لازم نیست از آن بن بستی به دشواری غول مرحله آخر بازی های کامپیوتری بسازید. تنها کاری که شما در این بین باید انجام دهید مرور تجربه برندهای موفق و افزودن کمی خلاقیت (به قول فرنگی ها تفکر خارج از چارچوب) به ماجراست؛ همین و بس.

سرمایه گذاری بر روی شبکه های اجتماعی: هر برند یک داستان جذاب!

آیا تا به حال پیش خودتان فکر کرده اید چرا فیلم ها یا رمان ها اینقدر پرفروش هستند و مردم در سراسر دنیا حاضرند ساعت ها از وقت شان را پای آنها بگذارند؟ اگر شما فکر می کنید چنین سوالی یک جواب عمیق و بی نهایت فلسفی دارد، احتمالا ایده ما حسابی غافلگیرتان خواهد کرد. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم مردم به رمان، فیلم و مستندها توجه می کنند چون عاشق داستان هستند. درست شنیدید، داستان.

همانطور که هر قهرمان ورزشی یک داستان منحصر به فرد با کلی لحظات دراماتیک برای خودش دارد، برندها هم سرگذشت خودشان را دارند. خب در بازار که کسی عاشق چشم و ابروی شما نیست. پس اگر به جایی رسیده اید، حتما کلی سختی و لحظات حساس را پشت سر گذاشته اید. همین نکات برای طراحی یک داستان درجه یک با کشش بالا کافی خواهد بود. یادتان باشد نه شما رمان نویسی قهار مثل داستایفسکی هستید، نه مخاطب تان انتظار رمانی بی عیب و نقص را دارد. پس خیلی مته به خشخاش نگذاشته و داستان را با لحنی ساده و خودمانی بیان کنید. 

مطلب مرتبط: بازاریابی صنعت مد و پوشاک در اینستاگرام

این روزها دیگر دوره و زمانه انتشار داستان به سبک دوران پاریس قرن 19 به سر رسیده است و راستش را بخواهید کمتر کسی حتی حوصله کتاب دست گرفتن دارد. در عوض بازار کتاب های دیجیتالی و به ویژه شبکه های اجتماعی حسابی داغ است. اگر شما مردم با صدای زنگ ساعت کوکی شان از خواب بیدار می شدند، این روزها نه تنها مردم موبایل به دست خواب شان می برد، بلکه از همان لحظه اول که چشم باز می کنند به صفحه گوشی شان خیره خواهند شد. خلاصه کلام اینکه شما با استفاده از سرگذشت برندتان می توانید یک داستان جذاب برای خودتان دست و پا کنید. بعد هم با انتشار آن در شبکه های اجتماعی میلیون ها نفر در سراسر دنیا جذب برند و داستان تان خواهند شد. این جرقه ای مهم برای موفقیت شما در بازار و شروع فروش محصولات در بازار خواهد بود.
 
قبول دارم توصیه خشک و خالی برای طراحی داستان برند خیلی به مذاق شما خوش نمی آید. هرچه باشد آدم نمی تواند به امید یک توصیه نصفه و نیمه بی گدار به آب بزند. پس اجازه دهید کارمان را با مرور تجربه برندهای موفق کامل کنیم. کسانی که در زندگی شان حتی یکبار هم عینک زده باشند، خیلی خوب می دانند خرید عینک کلی هزینه روی دست آدم می گذارد. در این بین برند واربی پارکر از همان اول کارش قصد داشت معادلات بازار را به هم بریزد. مدیران این برند با کاهش هزینه های تولید و از همه مهمتر تلاش برای دسترسی مستقیم به مشتریان قیمت محصولات شان را کلی کاهش دادند. نتیجه کار عینک هایی بی نهایت باکیفیت و صدالبته ارزان بود. تعجبی ندارد در دنیایی که عینک محصولی لوکس و گران محسوب می شود، مدل های واربی پارکر با جنس عالی و قیمت منصفانه شان خیلی زود در بازار گرد و خاک کنند. خب مگر کسی هم هست که دوست داشته باشد الکی پول اضافه برای خرید عینک بدهد؟

تیم بازاریابی برند واربی پارکر از وقتی تب شبکه های اجتماعی در دنیا داغ شد، شروع به تولید محتوا در پلتفرم هایی مثل اینستاگرام، فیس بوک و صدالبته توییتر کردند. هدف این تیم از همان اول واضح بود؛ بیان داستان جذاب واربی پارکر برای کاربران. نکته جالب ماجرا در جذابیت پایدار داستان این برند برای مشتریان است. باور کنید یا نه، بازاریاب های واربی پارکر داستان قدیمی این برند مبنی بر کاهش هزینه تولید و ارائه محصولاتی باکیفیت و دارای قیمت مناسب را هر بار به یک سبک تازه تعریف می کنند. شاید فکر کنید این استراتژی آخرش کار دست یک برند می دهد، اما واربی پارکر که بیشتر از یک دهه آن را به خوبی و خوشی استفاده کرده است. پس بد نیست شما هم نیم نگاهی به آن داشته باشید. 

کمپین های گیو اوی (Giveaway): چه کسی از هدیه بدش می آید؟

همه مردم از هدیه گرفتن خوش شان می آید. در این بین هم فرقی میان کوچک و بزرگ نیست. به هر حال جذابیت مراسم های تولد یا مناسبت های ریز و درشت برای کادو دادن به همدیگر یک منطقی باید داشته باشد، مگر نه؟ خوشبختانه خیلی از برندهای دنیا مد و پوشاک منطق کادو دادن را به خوبی درک کرده اند و آن را به بهترین شکل ممکن به کار می بندند. اجازه دهید قبل از اینکه توضیح بیشتری بدهیم، یک مثال کاربردی بزنیم. فرض کنید شما برای خرید لباس سال نو وارد پاساژ مورد علاقه تان شده اید. در این بین احتمالا بدون معطلی سراغ همان فروشگاهی می روید که از بچگی آن را دوست داشته اید. حالا اگر در مسیر چشم تان به فروشگاهی تازه بیفتد که کلی لباس رنگارنگ دارد، چه واکنشی خواهید داشت؟ شاید پیش خودتان بگویید فروشگاه های جدید در برابر رقیبی که امتحانش را پس داده هیچ شانسی ندارند. پس اجازه دهید اندکی ماجرا را سخت تر کنیم؛ اگر فروشگاه جدید قصه مان یک تیشرت رایگان به مناسبت سال نو به شما هدیه دهد، چه؟ بازهم مثل آب خوردن از کنارش رد خواهید شد؟

واقعیت این است که مردم نسبت به برندهایی که دست و دلباز هستند، نظر بهتری دارند. در این بین هم فرقی ندارد این برند صد سال در بازار سابقه داشته باشد یا همین امروز استارت کارش را زده است. در هر صورت هدیه های جذاب و کاربردی می تواند دل هر مشتری را ببرد. مشکلی که در این بین برای بعضی از کارآفرینان وجود دارد، وسواس بیش از اندازه شان برای صرفه جویی در هزینه هاست. به زبان خودمانی، این دسته از کارآفرینان فکر می کنند با دادن هدیه به مشتریان ضرری بی انتها خواهند کرد و دیگر هیچ جوره نمی شود آن را جبران کرد. جواب برای این دسته از کارآفرینان سختگیر بی نهایت ساده است؛ اگر شما برای مشتریان تان احترام قائل نباشید، هیچ وقت نمی توانید با کمپین تان میخکوب شان کنید. پس بد نیست گاهی اوقات دست و دلبازی کرده و با مشتریان تان صمیمی تر شوید. 

وقتی صحبت از هدیه دادن به مشتریان می شود، خیلی از برندها به هدیه های بی نهایت لوکس با قیمت های فضایی فکر می کنند. اجازه دهید همین جا تکلیف مان با چنین هدیه هایی را روشن کنیم. شما قرار نیست با هدیه تان کلی خرج روی دست برند بگذارید، بلکه باید هدیه هایی نسبتا ارزان اما کاربردی بخرید. اینطوری مسئله فراتر از قیمت هدیه رفته و بعد غیرمادی پیدا می کند. از این نقطه به بعد شما می توانید به سادگی هرچه تمام تر مشتریان را با محصولات و صدالبته برندتان آشنا کرده و امیدوار باشید چندتایی مشتری وفادار از دل این ماجرا نصیبت تان خواهد شد. 

اگر شما حتی یک بار هم تجربه خرید لباس داشته باشید، خیلی خوب می دانید امتحان کردن لباس ها نقش مهمی در انتخاب نهایی مردم دارد. با این حساب شما باید خودتان را برای نشان دادن کیفیت و جنس عالی لباس های تان آماده کنید. شاید تن زدن به لباس ها در اتاق پرو ایده نسبتا خوبی باشد، اما پیشنهاد طلایی ما برای شما هدیه دادن بعضی از محصولات ارزان قیمت مثل تیشرت به مشتریان است. اینطوری شما هم با دست و دلبازی تان نظر مشتریان را جلب می کنید، هم آنها می توانند بدون پرداخت حتی یک سنت کیفیت محصولات شما را ببینند. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و یکسری از محصولات نه چندان گران قیمت تان را برای ارائه به عنوان هدیه آماده کنید. حتی می توانید روی این محصولات شعار برندتان را هم چاپ کنید. اینطوری دست کم تا مدتی یاد و خاطره تان در ذهن مشتریان باقی خواهد ماند. 

مطلب مرتبط: 3 ایده برای ایجاد برند در حوزه مد و پوشاک

پیدا کردن دوست از بین رقبا: ایده ای باورنکردنی اما تاثیرگذار

حالا که تب جام جهانی روز به روز بیشتر می شود، اجازه دهید از مثال فوتبالی برای این بخش استفاده کنیم. فرض کنید دو تا تیم با نمایش هایی حیرت انگیز رقبا را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و حالا به مسابقه پایانی رسیده اند. بی شک همه در این شرایط انتظار یک رقابت نزدیک و دیوانه کننده را خواهند داشت. حالا اگر کسی در این میان از دوستی بین بازیکنان دو تیم و تعارف کردن موقعیت قهرمانی جهان به یکدیگر حرف بزند، پیش خودتان چی فکر می کنید؟

بی شک اگر شما خیلی آدم مودبی باشید، فکر می کنید طرف تان شوخی اش گرفته است. خب هرچه باشد زمین مسابقه جای دوستی و تعارف که نیست. خیلی ها فکر می کنند دنیای کسب و کار هم دقیقا همین وضعیت را دارد و نباید حتی به یک نفر در آن رحم کرد. البته ما در روزنامه فرصت امروز نظر کاملا متفاوتی داریم، چراکه نه عرصه کسب و کار شباهتی به زمین مسابقه دارد، نه کارآفرینان گلادیاتورهای دوران روم باستان هستند. ماجرا جالب شد، نه؟

وقتی شما در دنیای مد و پوشاک با یک برند هم قد و قواره خودتان همکاری بازاریابی یا تبلیغاتی دارید، هم هزینه های دوطرف به طور قابل ملاحظه ای کم می شود، هم اینکه دیگر لازم نیست نگران جلب نظر مخاطب هدف در بازار باشید. هرچه باشد کمترین مزیت این شیوه همکاری جلب نظر مشتریان برند همکارتان است. شاید پیش خودتان فکر کنید تعریف و تمجید ما از همکاری بازاریابی در صنعت مد و پوشاک بی نهایت ساده انگارانه است. در این صورت تا حدودی حق با شماست. هرچه باشد این روزها پیدا کردن یک برند همکار خیلی هم کار ساده ای نیست. با این حال شما نباید الکی کارتان را سخت کنید. پس بهانه های مختلف را کنار گذاشته و بدون دغدغه اضافه دنبال برندی مشابه خودتان در بازار مد و پوشاک باشید. اگر در این بین برند قصه ما محصولاتش کمی متفاوت از شما باشد، ماجرا بی نهایت جذاب تر می شود. اینطوری شما یک زنجیره از مشتریان میان خود و شریک تان ایجاد می کنید. مثلا اگر شما فقط لباس کودک تولید می کنید، همکاری با برندی که لباس های رسمی و مجلسی عرضه می کند، همکاری خوبی خواهد بود، چراکه هیچ مداخله و رقابت مستقیمی میان شما و دوست تان پیدا نخواهد شد و این همکاری بادوام خواهد بود. 

آخرین توصیه ما برای همکاری با بقیه برندها در بازاریابی توجه به بازارهای هدف مشترک است. شما قرار نیست همان اول کار با برند بزرگی مثل گوچی که بازارهای جهانی دارد، همکاری کنید. البته این را هم بگوییم که برندهای بزرگ اصلا به کسب و کارهای کوچک اهمیتی برای همکاری بازاریابی نمی دهند، اما این دلیل نمی شود شما هم با خوش خیالی دنبال چنین همکاری هایی باشید. پس سعی کنید مثل یک قهرمان واقعی جایگاه برندتان را حفظ کرده و دنبال حرکت اضافه در بازار نباشید. وگرنه خیلی زود از گردونه رقابت کنار می روید.
 
پیدا کردن سفیر برند: به وقت همکاری با سوپراستارها

چند بار تا به حال برای تان پیش آمده یک فوتبالیست مشهور یا سوپراستار سینمایی را به عنوان نماینده برندی بزرگ مشاهده کنید؟ فکر می کنم هر جوابی به جز «خیلی زیاد» کاملا شک برانگیز باشد. به هر حال ما در دنیایی زندگی می کنیم که همکاری بین سلبریتی ها و برندها جزئی جدانشدنی از آن است. البته ایده مارکتینگ مورد نظر ما در این بخش اصلا از جنس سلبریتی محور خشک و خالی نیست. در عوض یک همکاری نسبتا بلندمدت میان شما و سلبریتی است که اتفاقا علاقه زیادی هم به کسب و کارتان دارد!

اگر شما پول لازم برای همکاری با یک سلبریتی بزرگ را دارید، همه چیز طبق میل تان پیش خواهد رفت و حسابی در بازار گرد و خاک می کنید. با این حال دردسرها وقتی شروع می شود که شما مایل به استفاده از استراتژی سفیر برند باشید، اما بودجه برندتان کفاف این کار را ندهد. بعضی از کارآفرینان دوست دارند تا وقتی یک پول درست و حسابی دست شان نرسیده است، برای پیدا کردن سفیر برند صبر کنند. چنین کاری دقیقا مثل خوش خیالی کارگردانی است که شروع پروژه سینمایی اش را تا پیدا شدن یک تهیه کننده میلیونر به عقب می اندازد. توصیه ما در این بین اندکی واقع گرایی بیشتر است. اگر شما از لنز واقع گرایی به ماجرا نگاه کنید، حتی یک دقیقه هم نباید وقت تان را در پیدا کردن سفیر مناسب برندتان تلف کنید، چراکه بدون یک سفیر خوب هیچ وقت برند شما توسعه پیدا نمی کند و البته خبری هم از بودجه های کلان نخواهد بود. 

همانطور که در دنیا بازیگران بی نهایت مشهور وجود دارند، بعضی از بازیگران هم شهرت کمتری در مقیاس جهانی دارند. اشتباه نکنید، ما قصد نداریم درباره دنیای هنر و سینما با شما بحث کنیم. برعکس، توصیه ما کاملا در مرزهای بازاریابی جریان دارد. شما اگر دوست دارید یک سفیر مناسب با قیمتی کم داشته باشید، نباید همان اول کار روی سلبریتی های بزرگ دست بگذارید. در عوض می توانید کارتان را با سلبریتی هایی که در شهرهای محدودی مشهور هستند، شروع کنید. اینطوری هم نظر مشتریان آن شهرها را جلب می کنید، هم خبری از خالی شدن ناگهانی جیب تان در پی همکاری با یک سلبریتی نیست. 

همانطور که هر خلبانی برای سالم رساندن مسافران به مقصد استراتژی دقیق و مشخصی دارد، شما هم برای همکاری با سلبریتی ها در قالب سفیر برند باید فکر همه جا را کرده باشید. هرچه باشد اینجا پای بودجه و اعتبار برندتان در میان است و ماجرا اصلا شوخی بردار نیست. فرمول ما برای این بخش تاکید به سفیر برندتان برای انتشار محتوای مربوط به همکاری با شما در همه شبکه های اجتماعی بزرگ است. پس اگر شما قصد همکاری با سلبریتی را دارید که خیلی با حساب و کتاب پلتفرم های مختلف آشنا نیست، بهتر از قبل از اینکه داستان بیخ پیدا کند، در تصمیم تان تجدیدنظر کنید. وگرنه دیر یا زود برندتان با یک سقوط آزاد کامل مواجه خواهد شد. 

مطلب مرتبط: نگاهی به بایدها و نبایدهای دیپلماسی فشن / صنعت مد، منعکس کننده مبادلات تجاری و روابط دیپلماتیک

وبلاگ نویسی: ایده ای قدیمی اما هنوز کاربردی

وبلاگ نویسی درست از زمانی که اینترنت در دسترس همه مردم دنیا قرار گرفت، پا گرفت و تبدیل به اولین ابزار تعاملی میان کاربران شد. راستش را بخواهید، وبلاگ در واقع پدربزرگ شبکه های اجتماعی امروزی محسوب می شود. آن زمان نه خبری از فیس بوک بود نه توییت کردن؛ در عوض کاربران می توانستند یک وبلاگ برای خودشان راه انداخته و سری هم به وبلاگ دیگران بزنند. در این بین برندها هم مثل همیشه از وبلاگ برای اهداف بازاریابی شان استفاده کردند. به این ترتیب خیلی زود وبلاگ نویسی تبدیل به ایده ای پرطرفدار برای بازاریابی شد. 

این روزها خیلی از کارآفرینان فکر می کنند وبلاگ دیگر از مد افتاده است. اگر نظر ما را بخواهید، خیلی رُک و پوست کنده به شما می گوییم که هنوز هم وبلاگ ها طرفداران خاص خودشان را دارند. اتفاقا طرفداران وبلاگ ها در طول سال های اخیر افزایش هم داشته است. پس بد نیست شما هم در این بین آستین ها را بالا بزنید و وبلاگ رسمی برندتان را راه اندازی کنید. اینطوری می توانید با بقیه برندها بر سر جلب نظر مشتریان رقابت کرده و حتی چندتا محصول هم در وبلاگ تان بفروشید. 

وقتی شما در صنعت مد و پوشاک فعالیت دارید، باید خودتان را برای سوالات بی پایان مشتریان آماده کنید. اجازه دهید با هم روراست باشیم، روزانه میلیون ها کاربر در گوگل سوالاتی درباره مدهای روز و معیارهای خرید پوشاک مناسب مطرح می کنند. حالا اگر در این بین برند شما در قالب محتوای وبلاگی برای این دست از سوالات جواب های قانع کننده ای داشته باشد، وضعیت تان از این رو به آن رو می شود. قبول دارم در این بین نقش بعضی از به اصطلاح‎ طراح های مد خیلی پررنگ است، اما یادتان باشد وقتی یک برند تولیدی پوشاک توصیه هایی برای مشتریان دارد، اعتبارش خیلی بیشتر از حرفه ای معمولی دیگران خواهد بود. پس اگر از ما می شنوید، همین امروز دست به کار شده و وبلاگ برندتان را راه اندازی کنید. اینطوری دست کم بهانه ای برای تعامل بیشتر و بیشتر با مشتریان داشته و می توانید رقابت نزدیک تری با بقیه برندها داشته باشید. 

بازاریابی و تبلیغات بیشتر در مناسبت های مهم: به وقت کار دو برابر!

مناسبت هایی مثل سال نو همیشه برای مردم حس و حال ویژه ای دارد. صرف نظر از دید و بازدیدهای مرسوم، هدیه دادن در چنین زمان هایی نیز جای خاص خودش را در کارهای آدم ها دارد. احتمالا شما هم خاطرات بسیار شیرینی از دوران کودکی و هدیه گرفتن از بزرگترها در مناسبت های گوناگون دارید. در این صورت خیلی خوب منظور ما از اهمیت مناسبت ها را درک می کنید. وقتی صحبت از تهیه هدیه های ماندگار و جذاب می شود، کمتر گزینه ای به اندازه پوشاک وسوسه کننده خواهد بود. هرچه باشد شما با یک دست لباس شیک نه تنها شناخت تان از سلیقه عزیزان تان را نشان می دهید، بلکه تا سال ها با هدیه تان در یاد و خاطره آنها باقی خواهید ماند. 

اگر شما دوست دارید برندتان گزینه اول و آخر مشتریان برای مناسبت های مهم باشد، باید چند هفته مانده به شروع مناسبت ها دست به کار شوید. وگرنه صفر تا صد فعالیت تان تحت تاثیر ایده های درجه یک رقبا قرار می گیرد. شاید ادعای ما اندکی برای تان عجیب باشد، اما اگر یک لحظه هم که شده خودتان را جای مشتریان قرار دهید به خوبی ته توی ماجرا را متوجه می شوید. تفاوت اصلی در اینجا بین برندی که به مشتریان احترام گذاشته و از ماه ها قبل تدارک همه چیز را دیده با کسب و کاری است که دوست دارد دقیقه 90 همه کارها انجام دهد. پس اگر شما دوست دارید جایی در لیست بلندبالای برندهای مورد علاقه مشتریان داشته باشید، باید دور کارهای عجله ای و دقیقه آخری را خط بکشید. 

ما در روزنامه فرصت امروز برای اینکه شما برنامه تان را مثل ماشین دقیق پیش ببرید، چند تا توصیه درجه یک داریم. اول از همه اینکه برنامه کلی تان برای مناسبت ها را باید بارها و بارها با تمام اعضای شرکت چک کنید. اینطوری دست کم از توصیه ها و نظرات اعضای شرکت بهره مند شده و ایرادات کارتان یکی پس از دیگری رفع می شود. در مرحله بعدی شما باید اهرم سفیران برندتان را فعال کنید. اینکه تعدادی از چهره های برجسته خرید از برند شما برای مناسبت هایی نظیر کریسمس را توصیه کنند، تاثیری دارد که نگو و نپرس. پس حالا که قرار است پول همکاری با سفیران برند را تا آخرین دلار پرداخت کنید، بد نیست از هر فرصتی برای استفاده از این همکاری سود ببرید. 

ارائه کوپن تخفیف برای تولد مشتریان: چه کسی از تولید رویایی بدش می آید؟

روز تولد برای آدم همیشه یادآوری خاطرات کودکی و انواع و اقسام نوستالژی های گوناگون است. احتمالا آن دسته از افرادی که خیلی شکاک هستند، به سرعت ادعا کنند که تولد فقط بهانه ای برای خوشحالی و فراموشی زندگی روزمره برای چند ساعت است. خب مگر چند ساعت خوشحالی اتفاق بدی است؟ 

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم این روزها هر برندی باید خودش را طوری به مشتریان نزدیک کند که نه در قالب یک فروشنده صرف، بلکه دوست و همراه آنها شناخته شود. همانطور که آدم از دوستان صمیمی اش انتظار دارد تولدش را به یاد داشته باشند و حتی گاهی اوقات برنامه ای ویژه برای آن داشته باشند، برندها هم می توانند با تبریک تولید مشتریان حسابی در دل آنها جا باز کنند. البته شما قرار نیست به یک تبریک خشک و خالی بسنده کنید، چراکه این روزها تقریبا همه برندها تولید مشتریان شان را تبریک می گویند. در چنین شرایطی شما باید از یک تکنیک برتر برای کیش و مات کردن رقبا استفاده کنید. 

مطلب مرتبط: کارآفرینی با دگرگونی در صنعت مد

توصیه طلایی ما برای شما در ماراتن صنعت مد و پوشاک استفاده از تخفیف های کاربردی برای مشتریان است. یادتان باشد هدیه دادن به مشتریان در روز تولدشان باید دقیقا مطابق سلیقه شان باشد. دقیقا به همین خاطر خیلی از برندها به جای یک هدیه مشخص بن تخفیف به مشتریان شان می دهند. اینطوری مشتریان می توانند هر کدام از محصولات شرکت که دوست دارند را با تخفیف مناسب تهیه کنند. چنین کوپنی می تواند بهترین هدیه ممکن برای مشتریان شما باشد؛ به ویژه اگر دنبال خرید یک دست لباس تازه هم باشند!

سخن پایانی

صنعت مد و پوشاک یکی از پرسودترین حوزه های کاری در دنیا محسوب می شود و روز به روز هم به حجم رقابت در آن افزوده می شود. در این بین بازاریابی با ایده هایی که امتحان شان را پس داده اند، اوضاع شما را از این روز به آن رو خواهد کرد. ما دیگر به آخر فهرست طلایی ایده های مان برای بازاریابی در صنعت مد و پوشاک رسیده ایم. حالا نوبتی هم باشد، این شما هستید که باید دست به کار شده و از ایده های مقاله استفاده کنید. هر جایی از کار هم که سوال یا مشکلی داشتید، من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز همیشه آماده کمک به شما هستیم. پس تعارف را کنار گذاشته و هر سوال یا مشکلی که دارید، همین جا با ما در میان بگذارید. 

منابع: 

https://recurpost.com

https://merehead.com

https://www.constantcontact.com