اکنون در سال 2018 هستیم و اغلب قریب به اتفاق برندها دیگر فعالیت در شبکه های اجتماعی را امری ضروری تلقی می کنند. فعالیت بازاریابی و تبلیغاتی بهینه در شبکه های اجتماعی فرصت جلب نظر طیف بسیار وسیعی از کاربران را به کسب وکارها می دهد. در دنیای کسب وکار برندهای بزرگ طرفدارهای خاص خود را دارند. پلتفرم های مختلف بنابر نوع محتوای موجود فرصت تعامل هرچه بیشتر برندها با طرفداران شان را نیز فراهم می کند. با این حال همانقدر که شبکه های اجتماعی فرصت فعالیت سازنده را فراهم می کنند، به همان میزان نیز باعث دردسر برندها خواهند شد. در حقیقت فعالیت غیراصولی در این محیط فاجعه های بسیار عجیب و غریبی را به بار می آورد. فضای اینترنت علی رغم تمام ویژگی های سازنده اش، هیچ نکته ای را از دید کاربران پنهان نگه نمی دارد. این امر موجب مشاهده سریع کوچک ترین اشتباه ما از سوی خیل عظیمی از کاربران خواهد شد. به عبارت دقیق تر، به محض کلیک بر روی دکمه بارگذاری دیگر راهی برای بازگشت وجود ندارد.
حتما ببینید: ارزش آفرینی با کلمات حرفه ما است.
یکی از تفریح های کاربران در شبکه های اجتماعی یافتن کمپین های ضعیف، نام های خنده دار و اشتباهات برندهای بزرگ و کوچک است. به این ترتیب با انتشار یا بازنشر آنها سوژه خنده مناسبی برای کاربران فراهم می شود. البته از نقطه نظر برندها این امر به معنای یک فاجعه تمام عیار خواهد بود. در هر صورت اینجا پای اعتبار یک شرکت به عنوان پشتیبان برندش در میان است. به همین جهت بسیاری از کارشناس های حوزه بازاریابی محتوایی بازبینی و مشاهده چند باره محتوای موردنظرمان پیش از بارگذاری را توصیه می کنند.
اگر فقط یک نکته از بدترین کمپین های بازاریابی محتوایی سال 2018 (تا به اینجا) بخواهیم بدانیم، آن نکته «بازخوانی محتوا و رفع ایرادات» خواهد بود. اجازه دهید به سراغ برخی از بدترین کمپین های شکست خورده سال جاری برویم. این کمپین ها در عین عدم موفقیت نکات کاربردی مهمی را برای دست اندر کاران حوزه بازاریابی و تبلیغات به ارمغان آورده اند.
وقتی اسنپ چت پرسشی غیرمتعارف در مورد ریحانا بارگذاری می کند
در ماه مارس 2018 پلتفرم اسنپ چت کمپین مسابقه محوری تحت عنوان «کدام را ترجیح می دهی» برگزار کرد. در این کمپین از کاربران تقاضای انتخاب میان «ریحانای سیلی خورده» و «کریس براون مشت خورده» مطرح شده بود. اندکی پس از بارگذاری این کمپین کاربران اسنپ چت از نوع محتوای آن متعجب شدند. در هر صورت این کمپین برای هر دو سلبریتی دنیای هنر نوعی توهین محسوب می شد. بسیاری از کاربران این ماجرا را به مسائل سال 2009 و بخش غم انگیز گذشته این دو ستاره مربوط دانستند. به همین خاطر موج اعتراضی به اقدام اسنپ چت بیش از پیش گردید. اشتباه اسنپ چت در اینجا کاملا واضح است: اقدام به تبدیل دو ستاره پرطرفدار به سوژه خنده کاربران.
واکنش ریحانا به اقدام اسنپ چت بسیار شدید بود. بر این اساس وی در صفحه رسمی اش در اینستاگرام یک استوری در سرزنش مدیران اسنپ چت بارگذاری کرد. تیم اسنپ چت به سرعت کمپین بازاریابی محتوایی شان را لغو و نامه عذرخواهی رسمی منتشر کردند. با این حال ضربه اصلی به اعتبار و وجه حرفه ای این پلتفرم وارد شده بود. در مواجهه با این مسئله بسیاری از کاربران اپ اسنپ چت را حذف کردند. به همین دلیل اکنون دیگر خبری از رقابت نزدیک اسنپ چت با رقبایی نظیر اینستاگرام نیست. یک اشتباه ساده موجب سقوط شدید ارزش سهام اسنپ چت در بازار نیز شد. به این ترتیب شاید سال ها برای جبران این اشتباه وقت لازم باشد.
وقتی لاکهید مارتین در هشتگ «روز جهانی عکس» شکست می خورد
لاکهید مارتین بی شک بزرگترین شرکت تولید تجهیزات فضاپیمایی و نظامی است. همچنین این برند در ایالات متحده تولیدکننده شماره یک و بزرگترین طرف قرارداد پنتاگون محسوب می شود. در ماه آگوست سال جاری این برند از فالوورهای خود در شبکه های اجتماعی درخواست ارسال تصاویر زیبا از محصولاتش را کرد. این اقدام به سرعت در شبکه های اجتماعی با توییت های تند و سرزنش کننده مواجه شد. شاید در نگاه نخست این واکنش شدید اندکی عجیب به نظر برسد. به همین دلیل در اینجا قصد دارم بحث را اندی بازتر نمایم.
یکی از کاربران در پاسخ به درخواست لاکهید مارتین تصویری از یک بمب انداز را منتشر کرد. نکته مهم در مورد این بمب انداز کاربرد آن در بمباران شهرهای یمن بود. سایر کاربران در واکنش به این مطلب تصاویری از به خون غلتیدن کودکان در پارک ها، مدارس و مراکز بازی یمن را منتشر کردند. محتوای متنی تمام این تصاویر واحد بود: بمب های لاکهید مارتین کودکان بسیاری را از بازگشت به خانه برای همیشه محروم کرده است.
اگرچه تیم لاکهید مارتین به سرعت پست خود را از شبکه های اجتماعی حذف کرد، اما واکنش های منفی مردم و فعال های اجتماعی هرگز پایان نیافت. در حقیقت ماه آگوست یکی از خونین ترین ماه های توییتر بود. در این مدت اغلب پست های این شبکه اجتماعی مرتبط با بمباران شهرهای یمن با استفاده از تجهیزات لاکهید مارتین بود. به این ترتیب بزرگترین برند حوزه تجهیزات نظامی با یک اشتباه عجیب بخش زیادی از اعتبار اجتماعی خود را از دست داد. حمله های فعال های اجتماعی به برند لاکهید مارتین محدود نشد. در حقیقت بسیاری سیاست های ایالات متحده و جامعه جهانی را در برخورد با بحران یمن زیر سوال بردند. این اعتراض ها حتی تا به حال نیز ادامه داشته است.
وقتی یک ایستگاه خبری در شیکاگو به اشتباه پیونگ چانگ را «پی اف چانگز» تلفظ می کند
در طول ماه فوریه 2018 المپیک زمستانی در حال برگزاری بود. در این بین ایستگاه خبری شیکاگو تصویری را به صورت زنده در یکی از اکانت های خود در شبکه های اجتماعی بارگذاری کرد. ماهیت کلی این پست تحلیل مسابقات مختلف بود. نکته جالب در این میان اشتباه گزارشگر این ایستگاه بود. بر این اساس وی رستوران مشهور پی اف چانگز را با نام شهر پیونگ چانگ (محل برگزاری مسابقات) اشتباه گرفت. بی شک برای یک گزارشگر ورزشی چنین اشتباهی به هیچ وجه قابل بخشش نیست. به همین خاطر بسیاری از افراد ناآگاهی گزارشگر ایستگاه شیکاگو در تشخیص نام یکی از بزرگترین شهرهای کره جنوبی را توهین به مخاطب تلقی کردند. همچنین تا مدت ها این اشتباه سوژه صفحات طنز در شبکه های اجتماعی بود.
خدمات نوین روزنامه فرصت امروز در زمینهبازاریابی محتواییرا ببینید
اگرچه چنین اشتباه هایی برای همه افراد رخ می دهد، با این حال یک بازبینی ساده محتوا از چنین فاجعه هایی جلوگیری خواهد کرد. بیشتر برندها ارزیابی مجدد محتوای خود را نوعی کار اضافی تلقی می کنند. این در حالی است که اغلب فاجعه ها در زمینه بازاریابی محتوایی و تبلیغات از همین اشتباه های کوچک ناشی می شود. با اختصاص اندکی زمان بیشتر به فرآیند بازبینی محتوای برندمان به سادگی از چنین اشتباه هایی جلوگیری به عمل خواهد آمد.
وقتی یوتیوب برای جشن چهارم جولای پرچم اشتباه انتخاب می کند
استفاده از جشن های ملی برای خلق برترین کمپین های بازاریابی محتوایی کار بسیار جالبی است. در هر صورت در چنین جشن هایی شانس ما برای دسترسی به مخاطب هدف بیشتر خواهد بود. به همین دلیل در چهارم جولای امسال اکانت یوتیوب در توییتر متن تبریکی را بارگذاری کرد. متن این توییت مانند بسیاری از نمونه های مشابه شامل تبریکی ساده بود. همچنین عبارت «کانال محبوب شما در یوتیوب کدام است؟» نیز در کنار آن قرار داشت. با این حال در زمینه انتخاب اموجی پرچم اشتباه هولناکی رخ داد. بر این اساس ادمین صفحه یوتیوب به جای پرچم آمریکا از پرچم لیبریا استفاده کرد.
اگرچه بسیاری از کاربران متوجه اشتباه یوتیوب نشدند، اما یکی از صفحات طنز توییتر به نام OK به خوبی آن را فهمید. بر همین اساس ادمین های این صفحه کامنت طنزی را در زیر پست یوتیوب بارگذاری کردند: «بسیار عالی، اما این حتی پرچم آمریکا هم نیست.» پس از انتشار این کامنت حجم درج کامنت های خنده دار در زیر پست یوتیوب افزایش یافت. اگرچه این توییت به سرعت اصلاح شد، اما در دنیای دیجیتال هیچ چیز از نگاه ریزبین مخاطب دور نمی ماند.
وقتی چیک فیلا واقعا نیاز به یک نقشه خوب دارد
چیک فیلا یکی از محبوب ترین برندهای فست فود در آمریکای شمالی محسوب می شود. اگرچه آنها غذاهای خوشمزه ای به مشتریان ارائه می دهند، اما بی شک شناخت شان از جغرافیا به اندازه مهارت آشپزی شان خوب نیست. بر این اساس هنگامی که یکی از کاربران از آنها درخواست راه اندازی شعبه ای در آلاسکا را کرد، اشتباه هولناکی رخ داد. در اینجا باید توجه داشته باشیم که اگرچه آلاسکا به صورت خاکی از آمریکا فاصله زیادی دارد، اما همچنان جزو آمریکای شمالی به حساب می آید. به پاسخ صفحه رسمی چیک فیلا توجه کنید: «خیلی متشکریم. نظر شما برای ما خیلی مهم است. با این حال فعلا هیچ برنامه ای برای توسعه کسب وکارمان در فراسوی آمریکای شمالی نداریم. در هر صورت از شما طرفداران برای ارسال نظرات تان نهایت سپاسگزاری را داریم.»
اگرچه تعامل با مشتریان در شبکه های اجتماعی بسیار مهم است، اما دقت در پاسخگویی به آنها نیز اهمیت خاص خود را دارد. به این ترتیب برند چیک فیلا با اشتباهی ساده محوریت اهدافش در حوزه کسب وکار را زیر سوال برد. در هر صورت برندی که خود را فقط به آمریکای شمالی محدود می کند، باید حداقل موقعیت این منطقه را به خوبی بداند. در غیر این صورت مخاطب در مورد وعده های آن دچار تردید و شک خواهد شد.
وقتی نیروی هوایی آمریکا به جای شوخی همه را به وحشت می اندازد
کمپین نیروی هوایی آمریکا بی شک فاجعه بارترین کمپین این فهرست محسوب می شود. در ماه مه 2018 این سازمان نظامی ویدئویی از پرواز یک جت جنگنده را منتشر کرد. در کنار این ویدئو صداگذاری فریاد «یانی» و «لورل» قرار داشت. این سازمان در متن توییت خود عبارت عجیبی را به کار برد: «حتی مردم افغانستان و تروریست های طالبان نیز علاقه مند به شنیدن صدای فریاد «یانی» و «لورل» هستند.»
این نوع اظهار نظر از سوی نیروی هوایی آمریکا به سرعت با واکنش های منفی کاربران مواجه شد. در حقیقت اعتراض فعال های اجتماعی، سیاسی و مردم نه به ویدئو یا صدای آن، بلکه به ماهیت تحقیرآمیزش بود. بر این اساس اشاره به مردم افغانستان و تروریست های طالبان در متن توییت نیروی هوایی به نوعی تمسخر ملیت افغانستان قلمداد شد. بی شک هیچ سازمان یا برندی برای خلق متنی خنده دار حق توهین به ملیت یا نژاد خاصی را ندارد. همچنین باید توجه داشت که نیروی هوایی آمریکا از یک صحنه نظامی خشن که موجب مرگ هزاران فرد نظامی و البته مردم عادی می شود، برای رسیدن به مقاصد تفریحی استفاده کرده است. این نوع تصویرسازی ها صورتی بی خیال و بی توجه نسبت به جان مردم را نشان می دهد. بی تردید چنین تصویری برای یک سازمان نظامی به هیچ وجه مناسب نیست. در هر صورت این سازمان ها باید به دنبال حفظ جان مردم باشند. شوخی با چنین سوژه هایی نگرانی زیادی را ایجاد می کند.
وقتی لوگوی جدید IHOB شباهت بیش از اندازه ای به لوگوی برند تامپون دارد
در اوایل سال 2018 خانه جهانی پنکیک اعلام کرد که نام برندش را از IHOP به IHOB تغییر می دهد. این اتفاق پس از 60 سال در حال رخ دادن بود. بی شک بسیاری از نگاه ها به این تغییر نام جلب شد. با این حال ذکر شباهت لوگوی جدید با نام و لوگوی برند تامپون برای تولیدکننده پنکیک های خوشمزه گران تمام شد.
بسیاری از افراد در شبکه های اجتماعی طرح IHOB را به دلیل عدم خلاقیت و کپی صرف از طرح دیگر برندها مورد بازخواست قرار دادند. برخی دیگر از کاربران نیز برند IHOB را به خاطر بی فکری و ناتوانی در طراحی یک لوگوی جذاب پس از 60سال مورد تمسخر قرار دادند.
بی شک شبکه های اجتماعی راهکاری موثر برای دسترسی به مخاطب هدف است. تولید محتوای جذاب برای بازاریابی نیز یکی از الزامات فعالیت در چنین فضایی محسوب می شود. با این حال اگر چنین فرآیندی را با بی دقتی انجام دهیم، همه چیز از دست خواهد رفت. امروزه کاربران حتی کوچک ترین اشتباهات را نیز متوجه می شوند. بر این اساس عدم بازبینی مطالب مان پیش از انتشار به مانند تلاش برای نابودی برندمان است. اگر پیش از انتشار رسمی مطلب برندمان فقط اندکی زمان را برای بازبینی محتوایی، دستوری و زیبایی شناختی آن اختصاص دهیم، تا حد زیادی از بروز فاجعه های عجیب در حوزه بازاریابی محتوایی در امان خواهیم ماند. در غیر این صورت باید همیشه نگران بروز مشکلی در مورد کمپین مان باشیم. شاید برای کاربران اشتباه شما فقط خنده دار باشد، اما در حوزه بازاریابی برند شما تا مدت ها به مثابه نوعی دلقک برای کاربران به حساب خواهد آمد.