به طور کلی یکی از مهم ترین وظایف در مبحث مدیریت، استخدام است، چراکه مدیر باید نتیجه کارش را از طریق عملکرد دیگران (افرادی که استخدام می کند) به دست آورد، لذا با نظر به مشکلات موجود رایج در راستای استخدام کارمندان و با توجه به سوابق نگارنده در راستای مشاوره مدیریت اجرایی – با گوشه چشمی به مدیریت بازاریابی – بر آن شدم مطالب زیر ارائه دهم.
کلیدی ترین استعداد اجرایی (EXECUTIVE TALENT) مدیر، در انتخاب، استخدام و ساختن یک گروه کاری است که مشتمل بر افرادی با صلاحیت و موثر باشند.
در دنیای امروزی تمامی امور در یک سازمان، توسط گروه هایی انجام می پذیرد که با در نظرداشتن یک هدف مشترک و مشخص با یکدیگر در تعامل هستند. بدین جهت انتخاب هریک از این افراد می تواند در موفقیت و پایداری کل شرکت یا سازمان اثر مستقیم داشته باشد.
به دلیل غیرقابل پیش بینی و پیچیده بودن اشخاص، اصولا ماهرترین مدیران هم قادر هستند تا 66درصد استخدام موفق منابع انسانی برای سیستم شان داشته باشند آمارهای معتبر موجود در آمریکا نشان می دهد که یک سوم افرادی که استخدام می شوند در دراز مدت افراد مطلوبی برای سازمان شان نخواهند بود که قطعا این آمار با کمی خطا، قابل تعمیم به کشورهای دیگر هم خواهد بود.
مطلب مرتبط:مدیریت منابع انسانی چه میکند / نیروی انسانی پشتوانه فکری سازمان
به زعم نویسنده، مشکل نیروی انسانی سازمانی از آنجایی گسترش بیشتری خواهد یافت که شرکت وارد عرصه فعالیت های بین المللی می شود، زیرا بحث مدیریت درمیان فرهنگ ها MANAGING ACROSS) CULTURES) پررنگ تر شده و مسئله گنجاندن افراد با فرهنگ های کشورهای مختلف در یک قالب سازمانی و ایجاد تعامل بین آنها نیز چاشنی مشکلات روتین خواهد شد. هماهنگی فی ما بین فرهنگ ها در مقوله منابع انسانی، مشمول طیف گسترده ای از نکات ظریف و روزمره خواهد شد. از احوالپرسی روزانه بین کارمندان تا حضور در جلسات مهم کاری، درک لهجه های مختلف کلامی، ایجاد همبستگی در کار تیمی و تفهیم عدم ایجاد سوء تفاهم و تبعیض نژادی بین کارمندان را در بر خواهد گرفت.
پیوند بین مدیریت، در هر سطح آن با منابع انسانی، اخلاقیات و کارگروهی درهم تنیده شده است.
95 درصد موفقیت هر سازمان یا تجارت به وسیله افرادی که برای آن انتخاب می شوند تعیین می شود، پس می توان نتیجه گرفت انتخاب منابع انسانی چه از بعد مدیریت اجرایی و چه از بعد مدیریت بازاریابی، از نخستین قوانین کار برای مدیران خواهد بود.
پروژه استخدام یک شخص نه تنها وابسته به تصمیم و فعالیت های مدیر است، بلکه وابسته به پیچیدگی های رفتاری، شخصیت و مهارت های فرد انتخاب شده نیز است. به راستی از دیدگاه مدیریت استخدام افراد یک هنر محسوب می شود، لذا باید با آرامش و تدبیر صورت بپذیرد. زمانی که کارمندی شرکت را ترک می کند یا سازمان در حال گسترش است و در واقع یک خلا سازمانی ایجاد شده و کارها در حال انفجار و سرریز هستند، استخدام فوری یک فرد جدید راه حل معضل تلقی می شود، در حالی که این امر یک رفتار نادرست در استخدام خواهد بود.
تصور می شود که اگر استخدام جواب ندهد فرد اخراج و کارمند جدیدی جایگزین می شود، در حالی که هزینه های خروج و ورود افراد جدید بسیار هنگفت است و باید در نظر گرفته شود.
هزینه ها مشول زمانی است که هزینه شده و برای مراحل دریافت رزومه، انتخاب مجدد، آماده سازی، مصاحبه استخدام و آموزش کارمند جدید از دست می رود، دوم مجموع مبالغی که بابت حقوق، مزایا و آموزش او خرج می شود و در زمان اخراج کاملا تلف شده محسوب می شود. سومین و شاید مهم ترین هزینه، از دست رفتن کارایی سیستم در فاصله زمانی اخراج نفر اول تا جذب و ورود به سیستم نفر جدید است. در واقع کارایی آن موقعیت شغلی و در نتیجه کارایی کل سیستم وابسته به آن از بین خواهد رفت.
باید گفت که استخدام هر فرد به لحاظ اخلاقی نیز امری پرهزینه است. در شرکت هایی که خروج پرسنل زیاد اتفاق می افتد و در واقع کارمندان بیش از آنچه باید استخدام و اخراج می شوند مباحث اخلاقی و به همان نسبت کارایی و بهره وری دستخوش افول می شود، زیرا کارمندان همیشه دارای این مفروضات ذهنی اند که ممکن است نفر اخراج شونده بعدی خود آنها باشند.
تاکید می نماید که بعضا استخدام و اخراج اشخاص، روی زندگی خانوادگی آنها نیز تاثیرات بسزایی خواهد داشت.
به دلیل اهمیت موضوع نگارنده ترجیح می دهد این مبحث را در مقالات آتی نیز پی بگیرد.
مشاور در مدیریت بازاریابی و مدیریت اجرایی*