به قلم: جف باس
نویسنده در موضوعاتی چون رهبری، سازگاری و تیم های موفق
عوامل کمی هستند که یک گروه را در کنار هم نگه می دارند و مهم ترین آنها اعضای متفاوت گروه است که من عنوان نارنجک های دستی اجتماعی را برای شان برگزیده ام. اینها کسانی هستند که اگر خواستید به یک مهمانی خاتمه دهید می توانید این افراد را به آنجا بفرستید.
تحقیقات دهه های اخیر نشان داده اند که هوش هیجانی عامل مهمی است که افراد با عملکرد بالا را از دیگران متمایز می کند. علاوه براین، هوش هیجانی برای عملکرد تیم هم اهمیت دارد. برای مثال در مطالعه ای آمده است که «تیم هایی که میانگین هوش هیجانی بالاتری دارند، عملکرد بهتری نسبت به تیم هایی با هوش هیجانی کمتر، برخوردارند.» همین مطالعه نشان می دهد که «توانایی درک عبارات احساسی یکدیگر بیانگر 40 درصد از واریانس عملکرد تیمی است.»
کارهایی که در گذشته به یاری چند نفر انجام می شد حالا نیازمند هسته ای جمعی است (مانند یک تیم) تا این تکه ها را به هم متصل کند.
به هرحال کار کردن به عنوان یک تیم آسان نیست. با وجود مجموع وسیع تجربیات و افکار متفاوتی که افراد گروه دارند (گروه با تیم هم معنا نیست)، رهبران برای سازماندهی، ترغیب کردن و به چالش کشیدن اعضا کار سختی پیش رو دارند، به نحوی که بتوانند تعامل متقابلی ایجاد کنند.
هسته سازنده تیم ارتباطاتی است که تیم را تعالی می بخشد یا موجب از هم پاشیدن آن می شود. در اینجا شش نشانه ای آمده که تیم هایی با هوش هیجانی بالا از آنها برخوردارند:
1- اعضا هنجارها را برای تازه واردان توضیح می دهند
وقتی اعضای جدیدی به گروه می پیوندند، اعضای حاضر خوب می دانند که فرد جدید با قوانین گفته یا ناگفته ای که رفتارهای تیم را هدایت می کند آشنایی ندارد، بنابراین اعضا با تازه واردان ارتباط برقرار می کنند و هنجارهای تیم را عنوان و بررسی می کنند که این هنجارها هنوز کاربرد دارند یا خیر.
2- اعضا برای تقویت ارتباطات کنجکاوی می کنند
تیم هایی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند برای آنکه بر سر موضوع مورد بحث متمرکز بمانند از حس کنجکاوی بهره می برند، اطلاعاتی را که برای تصمیم گیری نیاز دارند جمع آوری و دیدگاه های یکدیگر را درک می کنند. آنها به خوبی می دانند که سبک و سنگین کردن نظرات به توافق جمعی می رسد به همین دلیل از پرس و جو به عنوان ابزاری برای یافتن راه حل صحیح استفاده می کنند.
3- محیط روانی تیم امن است
امنیت روانی یعنی اگر اشتباهی کردی تنبیه نشوی؛ یعنی می توانی آزادانه نظراتت را بیان کنی و وضع موجود را زیر سوال ببری. امنیت روانی در ایجاد هوش هیجانی تأثیر گلوله برفی دارد؛ هرچه بیشتر پرس و جو کنی بیشتر می آموزی و آگاه تر می شوی. این نکته دقیقا همان رفتار تیمی است که پیشرفت های چشمگیری برای یک شرکت به ارمغان می آورد و نیز موجب ایجاد اعتماد میان اعضا می شود که نشانه تیم های برگزیده است.
4- ارتباطات بر مبنای وظایف هماهنگ می شود
عملکرد تیم های هوشمند روی یک طیف قرار دارد که یک سر آن دستیابی به اهداف و سر دیگر آن ارتباطات سالم است. اعضای تیم می دانند که به انجام رساندن رسالت تیم نیازمند ارتباطات سالم است و می دانند که باید به نتیجه برسند. تیم های هوشمند با دقت و بی عجله این موقعیت ها را شفاف سازی می کنند تا اعضای تیم متوجه شوند چرا به عنوان مثال شیوه تصمیم گیری استبدادی (بالا به پایین) بر شیوه جمعی ارجحیت داشته است.
5- یادگیری تیمی در اولویت است
طبق تجربه من، هوشمندانه ترین محصول و خدماتی که تیم بعد از بررسی عملکرد خود بدان دست می یابد تعیین و شناسایی سه عامل است:
1- قصد داشتند به چه چیزی دست پیدا کنند
2- به چه چیزی دست پیدا کردند
3- چه چیزی باعث تفاوت در مورد 1 و 2 شد.
با این کار آگاهی جمعی تیم درمورد یکدیگر و در مورد هدف حال حاضر تیم شکل می گیرد.
6- اعضا به حرف های یکدیگر گوش می دهند
تیم هایی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند از حال یکدیگر در موقعیت های گوناگون باخبرند زیرا همیشه با دقت به حرف های دیگر اعضا گوش می سپارند. آنها منتظر فرصتی برای حرف زدن نیستند، بلکه فعالانه به حرف های دیگران گوش می کنند بی آنکه در ذهن شان مشغول آماده کردن حرف های بعدی خود باشند.
چالش های پیچیده امروزی به سمت پیچیدگی بیشتر پیش می روند و تنها با تیمی بهره مند از هوش هیجانی می توان از پس این چالش ها برآمد.
جف سرپرستی یک تیم مدیریتی را بر عهده دارد و نویسنده کتاب «هدایت آشوب: چگونه در شرایط نامطمئن به اطمینان برسیم» است.