بازسازی برند یکی از بهترین استراتژی هایی است که می تواند آینده شرکتی را که با بحران های جدی مواجه است، تغییر دهد.
زمانی که فروش تان کاهش پیدا می کند، یا برند اصلی و مدل کسب وکارتان موفق عمل نمی کند، گزینه های زیادی پیش رو ندارید. شما می توانید برای کاهش یا توقف ضرر، فروشگاه تان را تعطیل کنید. اما اغلب کارآفرینان دوست ندارند از آرزوهای خود دست بکشند و تصدیق کنند که شکست خورده اند.
بهترین کاری که می توانید انجام دهید، راه اندازی یک کمپین بازسازی برند است که با تغییر تصویر شرکت یا محصولات، در پی رفع نیازهای مشتریان برمی آید و انتظارات آنان را از شرکت شما کاملا تغییر می دهد.
مثال های موفق بازسازی برند
به منظور درک بهتر قدرت بازسازی برند یا ری برندینگ، شرکت هایی را که با این استراتژی به موفقیت رسیده اند مرور می کنیم:
Lee
لی در حال حاضر یکی از مشهورترین شرکت های تولیدی پوشاک جین آمریکا است که از پیشینه ای طولانی و متمایز برخوردار است. این شرکت در سال ۱۸۸۹ توسط هنری دیوید لی تأسیس شد و در صنعت عمده فروشی مواد غذایی فعالیت می کرد.
چند سال بعد، شرکت لی وارد عرضه حمل و ارسال مواد غذایی فاسدشدنی شد، ولی از عملکرد نامناسب عرضه کنندگان خود راضی نبود. این مشکل باعث شد شرکت لی یک کارخانه جدید تولیدی و فروش لباس های جین تأسیس کند.
مطلب مرتبط: ترندهای برندسازی در سال ۲۰۱۸
لی در طول دهه ۶۰ میلادی فروش فوق العاده ای داشت و موفق شد در سه دهه بعد، برند خود را به یکی از برترین و محبوب ترین برندهای پوشاک جهان تبدیل کند.
Old spice
اگر نام Old Spice را پیش از سال ۲۰۱۰ شنیده بودید، احتمالا از این شرکت به عنوان یک برند مخصوص سالخوردگان یاد می کردید. واقعیت این است که Old Spice اصلا موفق نشد نظر نسل جوان را به محصولات خود جلب کند. اما این شرکت در سال ۲۰۱۰ یک کمپین بازاریابی فوق العاده با مجموعه ای از تبلیغات ویدئویی عالی که به طور خاص برای جذب مخاطبان جوان تر ساخته شده بودند، راه اندازی کرد. از آن زمان، فروش محصولات این شرکت در میان مصرف کنندگان جوان به سرعت افزایش یافته و مردم، نگاه کاملا متفاوتی به برند Old Spice دارند.
Target
بیشتر مردمی که امروزه شرکت تارگت را به عنوان بازار کالاهای ارزان قیمت (و هنوز باکیفیت) می شناسند، حتی حدس هم نمی زنند که در دهه ۹۰، این شرکت نمی توانست خود را از خرده فروشان حراجی نظیر والمارت و کی مارت متمایز کند. اما زمانی که رقابت خرده فروشان شدیدتر شد، تارگت هم متوجه شد که باید راهی جدید برای مزیت یافتن در این بازار پیدا کند، بنابراین با بهترین طراحانی که روی کالاهای موازی- مشابه با برندهای معروف کار می کردند، وارد مذاکره شد و قرارداد بست. از آن زمان تصویر شرکت تارگت به کلی تغییر کرده و حالا به یکی از مطرح ترین خرده فروشی های آمریکا تبدیل شده است.
Harley Davidson
هارلی دیویدسن همیشه به عنوان یک برند متمایز و شناخته شده مطرح بود، اما این شرکت هم در دهه ۸۰ میلادی به مرز ورشکستگی رسید. آنها با میلیون ها دلار بدهی، حتی امیدوار نبودند در بلندمدت وضعیت بهتری پیدا کنند. بااین حال هارلی دیویدسن به جای تسلیم شدن تصمیم گرفت روی کیفیت محصولاتش بیشتر سرمایه گذاری کند و همین امر موجب شد خیلی زود به عنوان یک برند قابل اطمینان، شهرت و اعتبار فوق العاده ای به دست آورد و به یکی از رهبران این صنعت تبدیل شود.
درس های کلیدی بازسازی برند
از این مثال های دنیای واقعی، چه درس هایی می گیرید؟
- یک دموگرافیک جدید در نظر بگیرید. شما مجبور نیستید همیشه با مشتریان هدف فعلی خود کار کنید. گاهی اوقات دستیابی به موفقیت، مستلزم این است که مخاطبان تان را تغییر دهید.
- از تحولات بزرگ نترسید. شاید تولید یک محصول جدید یا اجرای رویکردی که با استراتژی های فعلی تان کاملا متفاوت است، همه چیزی باشد که شرکت تان به آن نیاز دارد.
- سعی کنید یک نیاز واقعی را برطرف کنید. روی این مسئله تمرکز کنید که مشتریان بالقوه، واقعا چه خواسته هایی دارند. حتی اگر به این معنی باشد که مسیرتان را کاملا تغییر دهید.
بازسازی برند، راه حلی نیست که برای همه شرکت ها مناسب باشد، اما زمانی که به بن بست رسیده اید، یکی از بهترین گزینه های رهایی شما است.
به موفقیت های شرکت های برتر جهان توجه کنید و از ریسک پذیری نترسید.