یکی از شیوه های پسندیده برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار خواندن زندگینامه افراد موفق یا گفت وگو با آنهاست. این شیوه باعث افزایش اعتماد به نفس می شود. بسیاری از افراد با دنیای پرفراز و نشیب کسب و کار آشنا نیستند و همواره با ابهام به این دنیای وارد می شوند، اما کسانی که با تجربیات افراد موفق آشنا هستند امکان موفقیت آنها با توجه به افزایش اعتماد به نفس بالاتر بیشتر است.
وقتی زندگینامه کارآفرینان موفق را می خوانی تازه در می یابی که همه تصورات تو اشتباه بوده و این راهی تازه با اصول و قواعد خودش است. وقتی از نزدیک با این گروه از افراد آشنا می شوی نخستین حسن آن ایجاد اعتماد به نفس است تا گام هایت را محکم برداری و خودت را دست کم نگیری. همیشه جوانان فکر می کنند که افراد موفق چیزهایی دارند که آنها از داشتن این امتیازات بی بهره اند، اما وقتی به درستی به زندگی آنها نگاه می کنند متوجه می شوند که آنها مانند همه افراد معمولی جامعه هستند و فقط برخی قواعد را رعایت می کنند.
مثلا شهرام فخار صاحب برند پدر خوب می گوید: درﮐﻞ زﻧﺪﮔﯽام، ﻓﻘﻂ یک بار ﺑﺮای ﮐﺴﯽ ﮐﺎر ﮐﺮدم و ﭼﻪ ﻗﺒﻞ و ﭼﻪ ﺑﻌﺪ از آن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﺎرﻫﺎی ﺧﻮدم را داﺷﺘﻢ و ﺑﺮای ﮐﺴﯽ ﮐﺎر ﻧﮑﺮدم. ﻣﺮﻏﺪار ﺷﺪم ﭼﻨﺪ وﻗﺖ ﭘﺲ از اﻧﺤﻼل ﺷﺮﮐﺖ در ﮐﺎر ﻣﺮغ و ﺟﻮﺟﻪ ﻣﺎﻧﺪم، ﺣﺘﯽ ﻣﺮﻏﺪاری زدم ﮐﻪ در آن ﮐﺎر، ﯾﮑﺴﺮی ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﺑﺮاﯾﻢ ﭘﯿﺶ آﻣﺪ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﺮ ﮐﺲ در آن ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﻮد ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﺮد. ﯾﮏ ﺷﺐ ﺣﺪودا در ﻋﺮض ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ۲۷ ﻫﺰار ﺗﺎ ﻣﺮغ ۲ﮐﯿﻠﻮﯾﯽام ﻣﺮدﻧﺪ. ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻞ ﻣﺮغ ﻫﺎ اﻓﺘﺎدﻧﺪ و ﻣﺮدﻧﺪ. آن روز ﻣﻦ ورﺷﮑﺴﺖ ﻧﺸﺪم، ﭼﻮن ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﮐﺮدم.
ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻢ ﻣﻠﮏ ﻫﺎﯾﻢ را ﺑﻪ طلبکارها ﺑﺪﻫﻢ، اﻣﺎ اﯾﻦ ﮐﺎر را ﻧﮑﺮدم. اﺟﺎزه ﻧﺪادم طلبکارها دوره ام ﮐﻨﻨﺪ و اﻋﺘﺒﺎرم زﯾﺮ ﺳﻮال ﺑﺮود. ﻣﻠﮏﻫﺎﯾﻢ را ﺑﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻤﺘﺮ ﻓﺮوﺧﺘﻢ. ﭼﮏﻫﺎﯾﻢ را ﭘﺎس ﮐﺮدم وشش ﻣﺎه ﻫﻢ ﮐﺎر را اداﻣﻪ دادم و اﺗﻔﺎﻗﺎ ﭘﻮل ﺧﻮﺑﯽ در آوردم. ﺳﺎل ۸۳ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻣﺎدر و ﺧﻮاﻫﺮم ﺑﻪ ﻣﺮﮐﺰ ﺧﺮﯾﺪ ﺗﯿﺮاژه رﻓﺘﻪ ﺑﻮدم ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ در ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺧﻮدم را ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﻢ ﭼﻪ ﮐﺎر ﮐﻨﻢ و اواﯾﻞ سال 84 ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﻐﺎزه ۲۴ ﻣﺘﺮی رﺳﺘﻮراﻧﻢ را ﺑﺎ ﻧﺎم God fatherﯾﺎ ﻫﻤﺎن ﭘﺪر ﺧﻮاﻧﺪه اﻓﺘﺘﺎح ﮐﺮدم و دوﺑﺎره ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﻏﺬا ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ.
در همین متن کوتاه از زبان یک کارآفرین اگر به خوبی دقت کنی نکات مهمی گفته شده که می تواند برای تو که می خواهی کسب و کارت را راه بیندازی بسیار ارزشمند است.
نکته اول: او برای خودش کار می کرد.
نکته دوم: او چند شغل را برای رسیدن به موفقیت تجربه کرد.
نکته سوم: او از شکست در مرغداری تجربه خوبی کسب کرد.
نکته چهارم: او بحران را به قول خودش مدیریت کرد و به سلامت از آن گذشت.
نکته پنجم: او با از دست دادن کل مرغ ها امیدش را از دست نداد و مأیوس نشد.
نکته ششم: مجموعه رستوران های پدر خوب را با یک مغازه اجاره ای 24 متری شروع کرد و نکات مهم دیگری که در زندگینامه او وجود دارد هر کدام می تواند درسی برای تو باشد که می خواهی کسب و کارت را شروع کنی و به موفقیت برسی.
زندگینامه افراد موفق ایرانی می تواند الگوی مناسبی برای تو باشد که می خواهی در همین دیار و با همین شرایط و موقعیت کسب و کاری را راه اندازی کنی. اگر با واقعیت ها آشنا بشوی هیچ گاه امید خود را به موفقیت از دست نمی دهی و برای فردا و فرداهای دیگر برنامه ریزی می کنی. زندگی افراد موفق پر از درس است و هر کس بخواهد در دانشگاه بازار کار کند نیازمند فراگیری آن است تا با اشراف بر فراز و فرودهای کسب و کار به موفقیت برسد.
وقتی تو هیچ تجربه ای در کسب و کار نداری و با تجربیات دیگران هم آشنا نیستی چه بسا با نخستین بحران صحنه کسب و کار را رها کنی، اما وقتی با مسائل کسب و کار آن هم از زبان افراد موفق آشنا شوی می توانی یاد بگیری که چگونه بحران و مشکلات را یکی پس از دیگری پشت بگذاری و با امید به فردای روشن قله های موفقیت را فتح کنی.
زندگی افراد موفق در ایران نشان می دهد که آنها به شکل های مختلف با مشکلات و دشواری ها روبه رو بودند، اما هیچ گاه در برابرمشکلات سر خم نکردند و مقاوم و استوار ایستادند تا به موفقیت برسند. وقتی پای صحبت های علیرضا مروت پور صاحب برند معتبر نان آوران می نشینی تازه متوجه می شوی که او چه راه هایی را برای موفقیت طی کرد و امروز یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان نان صنعتی است. او در مغازه نانوایی سنتی پدر و پدربزرگش از پنج، شش سالگی پادویی و شاگردی می کرد و بعد این عشق را در دوران جوانی ادامه داد تا اینکه امروز به یک برند تثبیت شده تبدیل شده است. برای موفقیت در کسب و کار با زندگی کارآفرینان موفق آشنا شوید.