بازار خرده فروشی غذا در سوئد دو بازیگر اصلی دارد. City Gross ، یکی از این بازیگران با کمی کسری بودجه در بازار بود.
در اوایل دسامبر ۲۰۱۶، یک هنرمند بی نام، رستوران و آجیل فروشی کوچکی در مرکز شهر مالمو برای موش ها ساخت. بله، برای موش ها. این سازه زیبا یک شبه به موضوع صحبت در رسانه ها تبدیل شد. شهروندان مالمو که انگار به یک نگاه عاشق شده بودند، عشق این مغازه را به قلب ها و اکانت های اینستاگرام خود بردند.
به گزارش ام بی ای نیوز، آژانس Starcom پیش از هر کس دیگر متوجه این فرصت بازاریابی مناسب شد و به این نتیجه رسید که می تواند از هیجان و سروصدایی که ایجاد شده، برای رسیدن به هدف City Gross ، یعنی تبدیل شدن به برندی با ویژگی های انسانی و مرتبط با زندگی مردم، استفاده کند.
اخبار رستوران خیلی زود از طریق شبکه های اجتماعی و رسانه های سنتی مثل BBC، Huffington Post و برنامه جیمز کوردون بر سر زبان ها افتاد و به یکی از رستوران های شلوغ و پرطرفدار در سوئد تبدیل شد. مردم از طبقات اجتماعی مختلف به این رستوران می آمدند؛ خانواده ها، گروه های پرستاران، بازنشسته ها، تجار، صاحبان کسب و کار و... به عبارت دیگر بخش بزرگی از جامعه هدف City Gross آنجا بودند. خیلی طول نکشید که مردم با گذاشتن ساخته های خود مثل کرواسان های کوچک، تکه های پنیر و حتی یک دوچرخه کوچک کنار رستوران، سعی کردند رستوران را زیباتر کنند. هیجان داشت بیشتر می شد!
استراتژی
استراتژی ارتباطی اصلی City Gross، اقدام سریع بود. برند باید به مخاطبان نشان می داد که غذا، محیط و مردم برایش اهمیت دارد. این مسئله اغلب از طریق محتوای منتشرشده در رسانه های خریداری شده و رسانه های تحت مالکیت خود برند صورت می گیرد، اما همیشه این آرزو وجود دارد که برند بتواند از طریق رسانه هایی که از آن خود می کند نیز خودنمایی کند.
آژانس متوجه شد که تمام عکس هایی که افراد با سازه می گیرند، از زاویه پایین است و بین عکاس و سازه جای خالی برای City Gross وجود داشت تا بتواند کمپین کریسمس خود را آغاز کند. Starcom همچنین براساس فیلم کارتونی راتاتوی می دانست که جوندگان از غذا و پنیر خوب لذت می برند. ایده اصلی از همین جا متولد شد؛ موشی که غذایش را در رستوران کوچک می خورد و آجیل را در این فروشگاه می خرد، اما نمی داند که پنیر خوب برای کریسمس را باید از کجا تهیه کند!
نباید وقت تلف می کردند؛ خیلی زود باید فضای رسانه ای مناسب را برای مشتری (City Gross) ایجاد می کردند. مشتری باید در تمام تصاویری که رسانه های انبوه از رستوران منتشر می کردند و مردم در شبکه های اجتماعی شان به اشتراک می گذاشتند، حضور پیدا می کرد. تصاویر کمپین باید مقابل چشمان مردم زیادی (از جمله موش) قرار می گرفت. قرار بود مردم بتوانند City Gross را به عنوان یک فروشنده مواد غذایی بشناسند که به حس خوشحالی و محبت بین مردم اهمیت می دهد. Starcom می خواست تبلیغات محیطی را به این کمپین اضافه کند، بنابراین کوچک ترین کمپین محیطی تاریخ شکل گرفت.
اجرا
آژانس با انجام کمی اصلاحات، از آگهی های کریسمس موجود City Gross استفاده کرد تا پیام آن برای موش مناسب باشد؛ «قیمت های خیلی خیلی کوچک برای پنیر.» همچنین از کاغذ معمولی نوشته ای برای یک تابلوی کوچک تهیه و لمینیت کرد و که آن را با چسب به مقوا چسباند. پایه این تابلو از آهنربای یخچال ساخته شده بود. این تابلو/ بیلبورد خیلی کوچک در پیاده روی رستوران موش گذاشته شد؛ به شکلی که در تمام عکس هایی که مردم مقابل رستوران می گرفتند، دیده شود.
نتیجه
تابلوی کوچک City Gross خیلی زود دیده شد و مردم شهر درباره اش حرف زدند و در وب سایت های خبری از آن نوشته شد. مقاله های زیادی در مورد این تابلو در نشریات آنلاین و آفلاین نوشته شد. دو سلبریتی بسیار مشهور سوئدی هم در یکی از برنامه های پرمخاطب سوئد در این مورد سخن گفتند.
مهم تر از همه اینکه بازدیدکنندگان این سازه، به عکس گرفتن ادامه دادند و عکس های خود را در شبکه های اجتماعی شان به اشتراک گذاشتند و این تابلو بارها و بارها دیده شد.
به این ترتیب کنار تمام عدد و رقم های به دست آمده توسط برند، City Gross در یکی از زمان های تاریک و پراسترس توانست لبخند به لب های مردم بنشاند و تمام این کارها را با نصب یک تابلوی کوچک برای موش ها انجام داده بود.