مدیریت یک کسب وکار، بسیار مشکل و چالش برانگیز است، اما روش ها و نکات ساده ای وجود دارد که با به کارگیری آنها می توانید این موقعیت سخت را برای خود آسان تر کنید. مدیریت واقعا کار سختی است. برخی افراد با فراموش کردن چند نکته اساسی و ساده، این کار را برای خودشان سخت تر می کنند.
با به کارگیری ۹ نکته زیر به نقل از زومیت، مدیریت را برای خود آسان تر کنید و تبدیل به مدیر بهتری شوید.
۱- زندگی را برای تیم خود ساده تر کنید
نقش یک مدیر، افزایش تاثیر و بهره وری گروه های شرکت است تا بتوان اوضاع را بهبود داد، اما بوروکراسی های بی فایده، جلسات طولانی و خسته کننده و درخواست گزارش های بی پایانی که هیچ کس آنها را نمی خواند، فقط اوضاع را بدتر می کند.
گوردون ترگولد در این باره می گوید: «یکی از رئیس های سابق من عادت داشت که از ساعت دو بعدازظهر، جلسه برگزار کند. این جلسات اغلب تا پس از ساعت هشت شب طول می کشیدند. او در تمام طول این ساعات حرف می زد و این جلسات هیچ نتیجه مثبتی اعم از جهت دهی، تصمیم گیری یا پشتیبانی نداشتند. بدتر از همه این بود که او همراه داشتن لپ تاپ در جلسه ها را ممنوع کرده بود تا همه به او توجه کنند. نتیجه آن بود که همه باید تا دیروقت کار می کردند تا کاری را انجام دهند که عصر نتوانسته بودند انجام دهند.»
۲-تیم متخصصان شما بهتر از شما در مورد کارشان می دانند. به آنها نگویید که چگونه کارشان را انجام دهند
انتظار نمی رود شما به عنوان یک مدیر در همه چیز تخصص داشته باشید. در حقیقت، انتظار می رود که شما در مدیریت و دسترسی به بهترین بهره وری از گروه تان تخصص داشته باشید. از بهترین راه ها برای انجام این کار، این است که به گروه خود بگویید چه می خواهید و به دنبال چه نوع خروجی هستید. آنگاه آنها را به حال خود بگذارید تا خودشان بهترین راه دستیابی به این هدف را بیابند.
اگر کارمندان احساس کنند که ارزشمندی آنها نادیده انگاشته شده است، اشتیاق خود را برای پیشرفت و انجام کارها از دست می دهند. شما نباید به عنوان رئیس آنها، همکاری را نادیده بگیرید و آنها را به پیروی از دستورالعمل ها محدود کنید.
۳- مهم نیست چقدر بالای سر کارمند خود بایستید؛ آنها سریع تر از این کار نمی کنند
مدیریت میکرو، بهینه بودن کار را از بین می برد. مخصوصا اگر شما به این خصوصیت مشهور شوید، دیگر کسی مایل نخواهد بود برای شما کار کند و کارمندان فعلی تان نیز به دنبال راه خروج خواهند بود.
به گروه خود، فضا، زمان و آزادی بدهید تا موفق شوند. ایرادی ندارد که بررسی کنید کار آنها چطور پیش می رود، اما این کار را هر ۱۵ دقیقه انجام ندهید.
۴- اگر کاری را به کسی محول کنید که مهارت، زمان یا ابزار آن را ندارد، آنگاه شما مقصر شکست هستید
شما باید به عنوان یک مدیر، گروه ها را در پست هایی قرار دهید که ضامن موفقیت آنها است. اگر گروه ابزار کلیدی را نداشته باشد، باید آن را فراهم کنید. انسان ها اگر احساس کنند که نمی توانند کار را انجام دهند یا چیزهایی که برای انجام کار لازم است، در اختیار ندارند، مسئولیت آن را قبول نخواهند کرد. اگر آنها خود را در چنین موقعیتی می بینند، آنگاه شما کار خود را درست انجام نداده اید.
۵- اشتباه ها رخ می دهند و یادگیری این گونه انجام می شود. اگر همه را تنبیه کنید، دیگر تلاش نخواهند کرد
اشتباه ها همیشه در روند کاری رخ می دهند. شما باید تشخیص دهید که این اشتباه ها از سر اهمال کاری رخ داده اند یا دلیل دیگری در پس آن وجود دارد. تجربه به من نشان داده است که اشتباه های از سر اهمال کاری بسیار کم هستند. شما باید محیط امنی به وجود آورید تا کارمندان بدون ترس از بازخواست، نکات جدید را امتحان کنند. در غیر این صورت شما ابتکار و ریسک پذیری را که دو جزء اصلی رشد هستند، از بین برده اید.
۶- تعادل کار و زندگی هم برای مدیریت مهم است و هم کارمندان
شما باید به سلامت و رضایت گروه خود توجه کنید، بنابراین حواس تان به ساعت های کاری اضافی و کار در آخر هفته باشد.
برنامه هایی نریزید که برای انجام آنها نیاز به اضافه کاری یا کار در آخر هفته ها باشد. وقتی ساعات کاری تمام شده است و دارد دیروقت می شود، کارمندان خود را تشویق کنید که به خانه های شان بروند، مخصوصا وقتی خود شما هم در حال ترک محیط کار هستید. هیچ چیز مانند رئیسی که ساعت 5-6 دفتر را ترک می کند، اما تیم او برای عقب نماندن از زمان بندی باید تا دیروقت کار کنند، رنج آورتر نیست. کارمندان شما توجه شما به تعادل کار و زندگی شان را ارج می نهند.
۷- تشکر کردن و تحسین کارمندان برای شما هزینه ای ندارد، آنها را تشویق کنید
به رسمیت شناختن تلاش کارمندان، یکی از بهترین ابزارهای در دست مدیرها است. این کار سه فایده دارد: اول، هزینه ای ندارد؛ دوم، انجام آن آسان است؛ سوم، کارمندان انگیزه پیدا می کنند تا باز هم کار خود را بهتر انجام دهند. همه ما احتیاج داریم که احساس کنیم کار خود را به خوبی انجام داده ایم و تشکر کردن باعث می شود چنین احساسی پیدا کنیم. ابتدا از تلاش های کارمندان خود قدردانی کنید. وقتی از تلاش های آنها قدردانی می کنید، زمان زیادی نخواهد برد تا از آنها به سبب دستاوردهای شان قدردانی کنید.
۸- کار شما با دستوردادن به پایان نمی رسد، بلکه در واقع آغاز می شود
مدیریت به معنای دستوردادن نیست. مدیریت یعنی چگونه گروه های زیردست خود را در موقعیت هایی قرار دهید که به موفقیت آنها ختم شود. آنها را در طول مسیر حمایت کنید و موانع سر راه شان را بردارید و در نهایت از آنها به خاطر دستاوردهای شان سپاسگزاری کنید.
۹- اگر قسمت عمده کار را انجام ندهید، اعتبار عمده کار را نمی گیرید
دزدیدن اعتبار کاری که خوب انجام شده است، ارتباط بین مدیر و گروهش را از بین می برد. من به صورت عمدی از لغت «دزدیدن» استفاده کرده ام. چرا که تیم شما دقیقا به همین شکل این قضیه را می بیند. این کار پیامدهای مخربی برای رابطه شما با گروه تان به دنبال خواهد داشت. به یاد داشته باشید که شما مدیر هستید و نه یک دزد دریایی، بنابراین بیشترین سهم از اعتبار دستاورد گروه به شما تعلق نمی گیرد. در حقیقت، من شما را تشویق می کنم که تمامی اعتبار کار انجام شده را به گروه خود بدهید که باعث می شود از شما به عنوان یک مدیر، قدردانی کنند و به شما احترام بگذارند.
مدیریت را از آنچه هست، سخت تر نکنید. این یادآوری های ساده، به راحتی پیاده سازی می شوند و تاثیری بسیار مثبت بر نتایج و اعتبار شما دارند.