نبایدهای حوزه برندسازی رسانه ای / وقتی همه چیز رسانه است

در حال حاضر رسانه یکی از مهم ترین منابع اطلاعاتی ما را تشکیل می دهد. تلویزیون، رادیو، بیلبوردهای سطح شهر و اخیرا شبکه های اجتماعی محل استقرار این ابزارهای فرهنگی هستند. اگرچه رسانه به دلیل جلب توجه خیل عظیمی از افراد از نقطه نظر بازاریابی اهمیت فراوانی دارد، با این حال مورد بی اعتنایی عجیبی قرار گرفته است. اجازه دهید با هم صادق باشیم، بسیاری از شرکت ها در زمینه توسعه برندشان با استفاده از رسانه بیش از اندازه ضعیف عمل می کنند. این شرکت ها حتی در زمینه انتخاب محتوای رسانه ای الزامات اولیه حوزه رسانه مانند کیفیت عکس و متن را رعایت نمی کنند.

با توجه به همه بی توجهی ها و ایرادات موجود در زمینه برندسازی رسانه ای مقاله پیش رو به قلم داکوتا شِین در پی بررسی ارائه راهکارهای مطمئن، آسان و تا جای ممکن سریع است. در ادامه به بررسی گام های مهم در راستای تولید محتوای رسانه ای مطلوب در زمینه برندسازی خواهیم پرداخت.

بی اعتمادی به محتوای اجباری

نخستین مشکلی که باید رفع کرد، ارائه محتوای اجباری و فاقد خلاقیت در مطالب رسانه ای است. تقریبا همه ما تجربه مشاهده چنین محتوای بی کیفیتی را داشته ایم. روند کار بدین صورت است که شرکت ها و اشخاص خصوصی در پایان یا میانه متن اصلی از موضوعات داغ در قالب هشتگ استفاده می کنند. این امر به منظور جلب هرچه بیشتر دنبال کننده در فضای مجازی صورت می گیرد. چنین فرآیندی تنها منحصر به شرکت های کوچک و تازه کار نیست، بلکه با نگاهی به حساب کاربری ورزشکاران یا بازیگران مطرح هالیوود عمق فاجعه بیشتر مشخص خواهد شد.

نکته مهم در استفاده از هشتگ ها توجه به معنای شان است. به عنوان مثال حضور هشتگ لبرون جیمز در میان ترندهای ماهانه توییتر به معنای ضرورت استفاده از آن در مطالب رسانه ای شرکت تان نیست. فراتر از این حتی نوشتن درخصوص لیبرون جیمز در حساب کاربری رسمی یک شرکت نیز اگر به طور مداوم تکرار شود، نتیجه ای معکوس خواهد داد.

مثال استفاده مناسب از ورزشکاران به خوبی در نحوه فعالیت حساب های آدیداس و نایک در شبکه های اجتماعی مشهود است. معرفی محصولات مختلف این برندها در قالب استفاده ورزشکاران مشهور از آنها اوج خلاقیت و هماهنگی متن و حاشیه در برندسازی رسانه ای محسوب می شود.

به جای تلاش های ناموفق برای تحمیل محتوایی محبوب به محتوای رسانه ای تان به موضوع گفتار رسانه خود توجه کنید. اگر کسب وکارتان در حوزه آشپزی و تهیه خوراکی است و هشتگ پیتزا یا هات داگ ترند برتر جهانی محسوب می شود، در مورد این دو غذا مطلب رسانه ای تهیه کنید. به این ترتیب هم محتوای خلاقانه ارائه کرده اید و هم در تلاش برای جذب مخاطب بیشتر موفق خواهید شد

بحران عکس های بی کیفیت

اهمیت تصویر در کنار محتوای رسانه ای از مدت ها پیش مورد توجه دست اندرکاران رسانه قرار گرفته است. درست از زمان انتشار نخستین روزنامه های مدرن، تاکید بر جلوه های بصری به منظور جلب مخاطب جایگاه خود را در سیستم ژورنالیستی پیدا کرد. با وجود چنین سابقه درازی که در زمینه هماهنگ سازی متن و تصویر در حوزه رسانه وجود دارد، مشاهده ناتوانی برندهای در قرن 21 برای انتخاب تصویر مناسب عجیب به نظر می رسد.

تصاویر تکراری، کپی شده و بی کیفیت نه تنها موجب افزایش جذب نگاه مخاطب نمی شود، بلکه دفع مخاطب نیز دارد. انتخاب عکس های بی ربط به موضوع یکی دیگر از اشتباهات رایج در زمینه برندسازی رسانه ای است. در واقع چنین اشتباهی ناشی از این برداشت بسیار خطرناک است که مخاطب به تصاویر همچون ابزاری برای سرگرمی نگاه می کند. علاوه بر این مشاهده متنی به همراه تصویر بی ربط انگیزه مطالعه را در طرف مقابل از بین می برد. راه چاره در این مورد در مقام گفتار بسیار آسان، اما در عمل دشوار است. انتخاب عکس مناسب و مرتبط با محتوای رسانه ای کار چندان آسانی نیست. علاوه بر کیفیت باید نسبت به هماهنگی موضوع تصویر با متن نیز توجه داشت.

راهکارهای حل چنین مشکلی در دو مرحله مجزا قابل پیگیری است. در گام نخست استفاده از تیم عکاسی اختصاصی به منظور تهیه تصاویر با کیفیت و مرتبط به حوزه کسب وکارتان مطلوب به نظر می رسد. با این حال شاید استفاده از چنین امکاناتی برای تمامی شرکت ها میسر نباشد. برهمین اساس گام دوم یعنی همکاری با موسسه های تهیه عکس گزینه اقتصادی تری به نظر خواهد رسید.

آنچه در این مرحله باید به خوبی انجام دهید، استفاده از تصاویر باکیفیت است. توجه داشته باشید که چنین تصاویری نباید لزوما با دوربین های چندهزار دلاری تهیه شوند. امروزه گوشی های هوشمند نیز دارای کیفیت عکاسی و فیلم برداری بسیار بالایی هستند. بنابراین خودتان نیز می توانید نقش تهیه کننده تصاویر موردنیاز برندتان را بازی کنید.

سیاه چال آقای همه چیزدان

شاید شما در حوزه تخصصی کسب وکارتان کارشناسی خبره و ماهر باشید، با این حال دلیلی ندارد مانند یک کارشناس خبره با دیگران رفتار کنید. هیچ کس علاقه ای به تماشای ویدئو یا مطالعه متنی که در آن طرف مقابل از جایگاه آشکارا بالاتر به مخاطب نگاه می کند، ندارد. این یک امر کاملا طبیعی است و مشکل را نه در مخاطب، بلکه در خودمان باید جست وجو کنیم.

نکته کلیدی در این بخش توجه به انگیزه مخاطب در مطالعه مطلب تان است. اگر فرض کنیم محتوای شما در قالب ویدئو در یوتیوب بارگذاری شود، افراد به منظور یادگیری، تفریح، اقتباس از الگوی شما یا نظارت بر روند فعالیت تبلیغاتی شما به مشاهده محصول  رسانه ای برندتان خواهند پرداخت. بدون شک برای کسی که به منظور تفریح در حال مشاهده کلیپ تان است، ارائه اطلاعات دقیق آن هم از منظر فردی بالادست و خبره چندان جذابیتی ندارد. شاید در نگاه اول بی علاقگی تماشاگران تفریح محور به کلیپ تان جای تعجب نداشته باشد، با این حال تجربه نشان داده است که اغلب مشتریان جدید از میان همین گروه برمی خیزند. این نکته بدان معناست که ناامیدسازی این دسته از مخاطب ها در نهایت ضرر بسیار هنگفتی را متوجه تمامی سطوح کسب وکارتان خواهد کرد.

توصیه می کنم در این بخش مانند یک فرد معمولی متن محتوای رسانه ای تان را تهیه کنید. اینجا حوزه برندسازی است، نه دانشگاه و کلاس درس.

محتوای بی احساس

برانگیختن احساسات طرف مقابل از دیرباز و حتی در یونان باستان نیز کاربرد خاص خود را داشته است. سرگرمی هایی نظیر تئاتر بر پایه همین شورانگیزی مخاطب به دست می آورند. اگر حوزه های هنری از چنین راهکاری استفاده می کنند، چرا نباید از آن در حوزه برندسازی بهره برد؟ مشکل بسیاری از تبلیغات رسانه ای در بررسی سال 2012 INC بی روحی یا فقدان احساس انسانی بوده است. تبلیغات ماشینی برای جلب نظر انسان های دارای عواطف پیچیده به هیچ وجه مناسب نیست.

تحویل محصول نهایی به عنوان خوراک رسانه ای برندتان به افراد مختلف و متخصص های حوزه کسب وکار گام موثری در جهت اطمینان از واقع گرایانه و پیوست مطالب شوق آور در محتوای رسادر نهایتن خواهد بود. با این حال توجه داشته باشید که ترکیب بیش از اندازه محتوا با المان های احساسی نیز کار را خراب خواهد کرد. کار ویژه شما در این مرحله ایجاد تعادل میان المان های احساسی در متن تان است، به گونه ای که در عین جذب مخاطب وی را بیش از اندازه خسته نکند.

خودتان باشید

در حوزه تبلیغات مخاطب از هر برندی انتظار خاصی دارد. به عنوان مثال انتظار از یک استودیو ساخت فیلم های کمدی در حساب توییتر یا اینستاگرام اش ارسال مطلب در خصوص حوزه های کمدی است. حال اگر این برند توییتی در خصوص برشی از یک فیلم درام یا مستند منتشر کند، ریزش مخاطب شروع خواهد شد. دلیل این امر نیز ساده است، مخاطب از شما انتظار دارد که خودتان باشید. به معنای واضح تر، طرف مقابل تصویری از شما که بیانگر فعالیت  شما در حوزه تخصصی تان است، می پسندد. در نتیجه توجه به المان های اساسی برندتان در بنای تصویری جامع و جذاب از کسب وکارتان ضروری خواهد بود.