چند سالی می شود که در کشور مراکز پخش خرده فروشی با تمرکز بر کالاهای مصرفی جامعه شکل گرفته اند؛ مراکزی که به صورت زنجیره ای اداره می شوند و به ارائه کالاهای مصرفی با تخفیف مشغول هستند. حضور این مراکز برای مشتریانی که امروزه در مضیقه زمانی قرار دارند یکی از بهترین گزینه ها برای خرید است . تنوع اجناس، انواع مدل های ارائه تخفیف (گروهی، قفسه ای و کالایی)، قرعه کشی های ماهانه، نزدیک بودن به مراکز شهری، پارکینگ ها و دسترسی سریع و بدون دغدغه، همه وهمه باعث اقبال عمومی به این نوع فروشگاه ها شده است.
اما این، همه ماجرای حضور هایپرها و همواره تخفیف ها نیست! اگر چه با حضورشان برای مشتریان با مزایایی که پیشتر ذکر شد سودمندند، اما در حقیقت بخش بزرگی از بازار خرده فروشی سوپرمارکت ها و توزیع های محلی را با رکود همراه می کنند؛ رکودی که منجر به تعطیلی این واحد های صنفی می شود.
تعطیلی این واحدها نخستین پیامد تمایل به هایپرمارکت ها است.، پیامد دوم ظهور این کسب وکارها، سخت شدن فضای رقابت برای حضور تازه واردها به بازار خرده فروشی است. باید دقت داشت که همزمان با خروج عده ای از بازار به دلیل عدم سودآوری حاصل از کاهش مشتری و همچنین عدم ورود برخی دیگر به دلیل شرایط سخت رقابتی باعث رشد میزان بیکاری می شود.
اما پشت صحنه توانایی عرض اندام هایپرها و... چیست؟ چگونه فروشگاهی می تواند برای کالایی با حاشیه سود متغیر بین 12تا 20درصد تخفیف های بالای 20درصد در نظر بگیرد؟
با خروج خرده فروش های جزء از بازار و انحصار هایپرها و همواره تخفیف ها و... چه پیش بینی ای می توان برای بازار آینده و نحوه تعامل با مشتریان و برنامه های تخفیفی درنظر گرفت؟
برای پاسخ به سوال اول تا حدودی مزیت رقابتی و امکان ارائه تخفیف به دلیل شیوه متفاوت خرید این مراکز با سایر خرده فروشی هاست، چراکه هایپرها خریدهای شان را به صورت کلی انجام می دهند که این خود باعث ارائه تخفیف از سوی تولیدکنندگان می شود.
ازسوی دیگر، به دلیل عدم نظارت بر شیوه قیمت گذاری و راضی نگه داشتن فروشندگان از سوی تولیدکنندگان گاهی تولیدکنندگان حاشیه سود را فراتر از مقدار واقعی تعیین می کنند که سبب امکان تخفیف های بالا تر می شود.
دلیل دیگر تخفیف های بالا اینکه تخفیف های جذاب با بالاتر بردن قیمت سایر اجناس جبران می شود. تصور کنید که شما پنج قلم کالای پر مصرف را با تخفیف جذاب می خرید، اما در سایر کالاها به شما تخفیفی ارائه نمی شود و در برخی دیگر از کالاها با کمی بالا تر بردن قیمت این تخفیف ها جبران می شود و مشتریان هم با مقایسه اینکه در سایر کالا ها تخفیف بالایی گرفته اند، به سادگی از بالاتر بودن قیمت این اجناس چشم پوشی می کنند.
اما در پاسخ به سوال دوم که آینده بازار پس از خروج خرده فروش های جزء و بقای هایپرها چگونه می شود شاید بتوان این گونه گفت که اگر شما در بازاری انحصار داشته باشید و باتوجه به اینکه امکان حضور را هم برای سایر رقبا از بین برده اید، به سادگی می توانید اعمال قدرت کنید. از این نوع اعمال قدرت تحت عنوان دامپینگ مخرب یاد می شود.
راهکارهایی برای نتیجه برد-برد مشتریان خرده فروش ها و هایپرمارکت ها
مشتریان می توانند خریدهای خود را توزیع کنند یعنی اجناسی را که تخفیف کمتری دارند از فروشگاه های محلی تهیه کنند.
فروشگاه های محلی بهتر است خریدهای خود را با توجه به شناختی که از بازار دارند تجمیع کنند، در این صورت می توانند از تخفیف هنگام خرید بهره مند شوند و متعاقبا این تخفیف ها را به مشتریان خود ارائه دهند.
سوپرمارکت های محلی همچنین می توانند با خلاقیت و شناختی که از بازار کسب کرده اند، برای تهیه سبدهای مصرفی و تخفیف اقدام کنند.
همچنین فروشندگان محلی باید بدانند که جهت حرکت بازار، به سمت هایپرها و یکپارچگی مراکز عرضه است، به همین خاطر باید خود را هرچه سریع تر با این تغییر و حرکت همراه کنند.
کارشناس کارآفرینی