در شماره های قبل راجع به راه اندازی انواع کسب و کار و اهمیت بازاریابی براتون گفتم. از ضرورت خلاقیت و نوآوری در کسب و کار نوشتم و در ادامه با مثال هایی نقش خلاقیت را بیشتر توضیح خواهم داد.
خلاقیت حتی می تواند قبل از شروع کار اتفاق بیفتد. برخی از ایده های نو و ناب یک باره به ذهن افراد می خوره. مثلا شما دارین تلویزیون نگاه می کنید یا روزنامه می خونید و چشمتون به یک آگهی مناقصه ای می خوره که فلان شرکت یا سازمان روزانه چند صد پرس غذا می خواد. اون وقت تو می تونی با استفاده از امکانات موجود خلاقیت به خرج بدی و فرضا پارکینگ خونه ات رو تبدیل به آشپزخونه کنی و با کمک مادر و برادرت یه کسب و کار تازه راه بندازی و حتی بتونی با داشتن مشتری با خیال راحت و سریع مجوزهای لازم رو بگیری و موفق بشی.
بدون خلاقیت و نوآوری کسب و کار تو مثل بقیه می شه و طبعا نباید انتظار فوق العاده برای موفقیت و کسب درآمد بیشتر داشته باشی. متأسفانه بخش زیادی از کسب و کارها براساس تقلید و تکرار شکل گرفتند و ادامه یافتند و هیچ گاه این کسب و کار های تکراری و تقلیدی فکر نکردند اگر تغییری نوآورانه ایجاد کنند موفقیت بیشتری کسب می کنند و مثلا در ایران عصر حاضر بیش از 15-10 روزنامه اقتصادی هر روز چاپ و منتشر می شوند و وضعیت مالی و فروش اونا جز یکی دو تا بقیه در آستانه ورشکستگی است و اگر کمک ها و یارانه های دولتی نباشه عملا همه این روزنامه های اقتصادی باید تعطیل بشن. مدیران این روزنامه هیچ وقت فکر نکردند که چرا همشون مثل هم تیتر می زنند مثل هم می نویسند.
جز روزنامه دنیای اقتصاد که سابقه طولانی دارد و روزنامه فرصت امروز که همواره نگاهی نوآورانه در انتخاب موضوع و پردازش دارد بقیه روزنامه های اقتصادی تقریبا مثل هم هستند و وجود همه شان تکراری است. وقتی صحبت از فروش روزنامه می شه همین مدیران گله و شکایت دارند که تیراژ روزنامه پایین اومده و دخل و خرج ها نمی خونه و ما داریم از خودگذشتگی می کنیم. حرفشان هم تقریبا درست است، اما هیچ وقت به خودشون نگاه نکردند که علت اصلی پایین اومدن تیراژ روزنامه همین آدم هایی هستند که امروز به عنوان روزنامه نگار در روزنامه ها کار می کنند. مدیران روزنامه نیروی های غیر حرفه ای رو برای یه کار تخصصی دعوت می کنند و یه کار تکراری و تقلیدی و با خبرهای بی مصرف منتشر می کنند، اون وقت انتظار دارند روزنامه اونا مثل کاغذ زر دست به دست بشه.
برای تیراژ بالا نیاز به خلاقیت و نوآوری است و یک روزنامه نگار حرفه ای در صفحه بندی و صفحه آرایی و تیتر و انتخاب سوژه و یادداشت و. . . باید خلاقیت به خرج بده و کاری نوآورانه بکنه تا ذهن و چشم ها را بگیره، والا چیزی می شه مثل این روزنامه های اقتصادی که با یارانه های دولتی منتشر می شه و هیچ کی نمی خونه.
راه تازه، طرح نو و اقدام جدید می تونه تو رو از بقیه متفاوت بکنه و این تفاوت اگه اصولی و منطقی باشه می تونه موجب تمایز تو با رقبات بشه. فرقی هم نمی کنه که تو مدیر بازاریابی یه بانک هستی یا اینکه فروشگاه فرش و گلیم راه انداختی. در ابتدای سال 96 قبل از سال تحویل بانک ملت بیلبوردهای زیادی در شهرهای مختلف زد و روش نوشت سال 1397 مبارک.
همه فکر کردند که اشتباه چاپی شده اما واقعیت اینه که با ابتکار و خلاقیت بانک ملت نظر همه رو به خودش جلب کرده و هر جا می رفتیم صحبت از تبریک سال 1397 در سال 1396 بود و این برای ذهن های راکد کمی غیر منطقی و باور نکردنی بود، اما ذهن خلاق و ایده پرداز بانک تونسته بود با این ایده پردازی مدت ها تو ذهن مردم باقی بمونه. ایده و هدف از تبریک سال 1397 از نظر اونا جلب نظر و توجه عمیق مردم به این نکته کلیدی است که زمانی سال 1396 مبارک و میمون است که اهداف و برنامه های مدون شده در این سال به بار نشیند.
خلاقیت و نوآوری باعث می شه که تبلیغات شما دیده بشه، والا اگه قرار باشه تبلیغات تو در فرم و محتوا شبیه دیگر شرکت ها باشه طبعا دیده نمی شه.
ادامه دارد...
کارشناس فروش