آنچه امروز به معنی محتوا مطرح می شود با مفهوم محتوا که در گذشته کاربرد داشت و تعریف می شد کاملا متفاوت است و مفهوم محتوا تا حدودی دگرگون شده است.
حتما ببینید: ارزش آفرینی با کلمات حرفه ما است.
عنوان طراح محتوا که آن را معرفی کرده و جایگزین نویسنده یا مولف در برخی موقعیت ها کرده ام. به عنوان مثال در خصوص اهمیت محتوا و عصر محتوا، مطالب بسیاری تولید شده است که در این مقاله سعی شده است به عنوان طراح محتوا گزیده ای از آنان را گرد هم آورده و با سبک نوین عرضه شود.
رویدادهایی که منجر به پدید آمدن عصر محتوا شد به قدری عظیم هستند که در دهه ۵۰ میلادی که علم مدیریت سیر تکامل خود را طی می کرد کمتر کسی پیش بینی می کرد این گونه دنیا بخواهد دگرگون شود و اهرم و مجاری قدرت تا این حد تغییر کند.
ماهیت این رویداد ها از طرفی مانند جنگ سرد خاموش و تأثیرگذار بود و از طرفی مانند جنگ های جهانی هیاهویی داشت که کمتر کسی از تیررس تأثیر آن به دور ماند.
دنیای دیجیتال ظاهرا تنها عامل و حاکم این بازی و میدان بود که توانست بعدهای مکان و زمان را در این دنیای کاملا واقعی دگرگون کند.
عصر دیجیتال خیلی زود هویت خود را از دست داد زیرا دیجیتال و فضای آنلاین چنان جزو لاینفک و ابزارهای ضروری زندگی ما آدم ها قرار گرفتند که سهولت زندگی بدون آن گویا زیاد قابل تصور نیست و چیزی که جزو ضروریات و نیازهای اولیه زندگی بشر قرار گیرد، به قدری عادی می شود که عبارت عصر دیجیتال کمی بی معنی است.
زائیده اصلی دنیای دیجیتال مفهوم تازه محتوا بود و عصر دیجیتال به عصر محتوا تبدیل شد.
آنچه منجر به نوشتن این مطلب شد آن است که به قدری سرعت تغییر محیط بالا رفت که دیگر ما انسان ها به سختی می توانیم حتی مشاهده و درک آن را به درستی انجام دهیم و به همین علت بیشتر از گذشته از قافله های جدید عقب می مانیم.
چه شد که عصر محتوا پدیدار شد؟
عصر محتوا یعنی آنکه دغدغه محتوا دیگر برای ناشران و رسانه ها فراگیر نیست و گستردگی آن تقریبا شامل حال همه کس شده است.
محتوا توسط ابزارهای دیجیتال برهنه شده و از المان های بی مربوط رها شده است. دیگر محتوای نفیس به معنای جلد چرمی یک کتاب و تمام بودن ضخامت آن نیست و عمده محتوا از متعلقات فیزیکی اش رها شده است.
دسترسی به محتوا ارزان و سریع شده است، البته دسترسی ارزان و سریع به محتواهای دم دستی نیازی به محبت ندارد، اما در اینجا مسئله و فرضیه ای مطرح می شود که می توان روی آن تأمل کرد.
محتوای ارزشمند در عصر محتوا محصورتر شده است
در این خصوص در مطالب بعدی به تفصیل در مورد آن صحبت خواهد شد ولی به نظر می رسد به دلایلی مانند تولید انبوه محتواهای کم ارزش و نحوه الگوریتم موتورهای جست وجوگر توسط محتواهای کم ارزش هدایت می شود یا اینکه سیاست طراحی الگوریتم موتورهای جست وجو طوری تدوین شده است که دسترسی به محتواهای ارزشمند سخت تر شود. در عصر محتوا بیشتر شاهد حرکت جریان عظیم محتواهای کم ارزش هستیم که ذهن انسان ها نیز با همان پرشده است.
انتشار از انحصار خارج شد
انتشار رایگان شد
با ایجاد رسانه های رایگان و ایجاد شبکه های تعاملی اجتماعی عملا انتشار رایگان شد و از همه مهم تر دیگر انحصارش محدود به رسانه های همه گیر و غول های خبرگزاری نیست و به همه آحاد جامعه گسترش یافته است، البته باز اگر کمی بخواهیم عمیق تر در این خصوص صحبت کنیم می توانیم ببینیم که این انتشار تا حدودی هدایت شده است. زمانی که تولید محتوا به حد سرسام آور می رسد این سوالی به وجود می آید که چگونه و با چه مکانیزم پنهانی یک محتوای به ظاهر معمولی در میان انبوه محتواهای مشابهش در فاصله زمانی کوتاهی در شبکه های اجتماعی دیده و همه گیر می شود و این ظاهر ساده دارای چنان پیچیدگی ای است که شاید درک آن به دشواری صورت پذیرد.
محتوا دیگر در فضای تعاملی تولید و منتشر می شود.
به هر حال دیگر زمان «منبر و تریبون» به سر آمده است.
فضای منبر و تریبون به رسانه های همه گیر مانند تلویزیون و خبرگزاری های بزرگ نیز اطلاق می شود؛ فضایی که در آن مرز بین تولید کننده محتوا و مخاطب محتوا کاملا مشخص است. در فضای تعاملی که شبکه های اجتماعی مثال بارز آن هستند همه افراد در عین تولید کننده، منتشرکننده محتوا هم هستند.
هر محتوای تولیدی در فضای مجازی با بازخورد مخاطبانی روبه رو است که خود تولید کننده محتوا نیز هستند. ظهور تکنولوژی باعث شد محتوا به کالای عام تبدیل شود و آن را در دسترس، ارزان و همه گیر کرده است.
احتمالا در این فضا سیستم افشاگری با رویکردهای سیاسی دستخوش تغییرات عمده ای شده است که شاهد آن هستیم.
حریم اطلاعاتی در این فضا تا حدود زیادی معنای خود را از دست داده است و بدین صورت گویا همه ما در یک اتاق خواب شیشه ای زندگی می کنیم.
کنترل بر رفتار و تصمیم انسان ها توسط تولید محتوا یکی از باقدمت ترین مقاصد بشر برتر بوده است.
کل تاریخ تمدن بشری از آن حکایت دارد که همواره کنترل ذهن و فکر انسان ها که منجر به کنترل رفتارشان بوده است، از اهداف تمامی گروه های حاکم پیشرو بوده است که شاید پیشرفت و تمدن بشر ناشی از موفقیت در این کنترل و هدایت بوده است و در عین حال خیلی از جنگ ها و مصیبت های بشر از همین امر نشأت می گیرد.
به هر حال دو لشکر در مقابل یکدیگر را تصور کنید؛ به سختی می توان متقاعد شد که سربازان دو لشکر عنان و افسار فکر و تفکرشان در دستان افکار برتر نباشد وگرنه چگونه شاهد این نظم رفتاری در آنان بودیم که از کنترل رفتارشان نشأت می گیرد. حتی شاید رفتار امیران لشکر نیز تحت کنترل و نظم والاتری باشد.
بنابراین کنترل بر رفتار و تصمیم انسان ها که امروزه نه تنها دولتمردان بلکه برندهای تجاری نیز روی آن تأکید و تمایل شدیدی دارند، اهمیت زیادی پیدا کرده است.
انسان ها اصرار دارند که باور کنند تمام تصمیم های شان بر پایه تحلیل آگاهانه خودشان است، ولی در واقع ذهن اکثر انسان ها توسط محتوا و اثرگذاری محتوا دستخوش هدایت هوشمندانه شده است.
به هر حال محتوا تیغ دو لبه ای است که هر دو روی آن تیز است و مقاصد مثبت یا منفی آن هر دو امکان پذیر است ولی در هر صورت تأثیرگذار است.
فرض کنید شما بودجه ای دارید که تنها می توانید بین بیمه آتش سوزی و زلزله یکی را انتخاب کنید. فرض کنید که احتمال آتش سوزی در زندگی اجتماعی و شهری امروزه چندین برابر وقوع زلزله باشد، به همین راحتی رسانه ها با تولید محتوای جهت دار شده می توانند ذهن شما را روی مقوله زلزله حساس تر کرده و روی تصمیم مخاطب نسبت به اقلام خرید بیمه زلزله، تأثیر بگذارند درحالی که مخاطب می توانست اصلاً به موضوع بیمه فکر نکند و لذا جریان مالی ای به وجود نیاید.
در پایان، علت اینکه ما به حوزه محتوا وارد شده ایم اهمیت و ضرورت آن است که به طور خلاصه باید بگویم بیش از آنچه تصور می کنیم تحت تأثیر محتوا قرار داریم. ما در تمام ابعاد زندگی مادی و معنوی مان بازیگران صحنه ای هستیم که به وسیله محتوا ذهن، فکر و رفتارمان تحت کنترل شدید است.
پس حداقل باید نسبت به مکانیسم آن آشنایی داشته باشیم.
ارتباط با نویسنده : Abrishami@live.com
موسس گاراژ استارتاپی فرمانیه