انسان در حیطه زندگی ناگزیر است در مسیر زندگی اش، اهدافی برای خود ترسیم کند و قبل از اینكه بخواهد به آن بپردازد، بررسی جوانب آن و موانع احتمالی را که با آن مواجه می شود مورد کنکاش قرار می دهد. بعد از اینكه متوجه شد هدف مورد نظر قابل دستیابی است، باید تمام سعی و کوشش خود را جهت به فعلیت رساندن هدف مدنظرش به کار بگیرد.
یکی از راه های کلیدی که بتواند انسان را به اهداف مدنظر برساند، ثابت قدم بودن وتمرکز بر اهداف است، بنابراین با یک نگاه انسان متوجه این امر می شود که توسعه مهارت های مدیریت زمان مانند یک مسافرت طولانی است. این مسافرت ممکن است با این کلیدها آغاز شود اما استفاده کردن از این راهکارها که انسان را به اهداف مورد نظر برساند، به تمرین و ممارست بسیار و راهنمایی هایی که در طول راه وجود دارند، نیاز دارد.
یکی از این کلیدها، تمرکز بر اهداف و ثابت قدم ماندن بر آنهاست. این راهبرد به ما نشان می دهد آگاهانه و در نهایت هوشیارانه از زمان در اختیارمان به نحو مطلوب استفاده کنیم.
اگرچه حفظ استراتژی امری بسیار سخت است با این حال در صورتی که به خوبی مورد استفاده قرار گرفته و اجر شود، می تواند آثار فوق العاده ای از خود نشان دهد. در یک تعریف جامع، استراتژی یا راهبرد را می توان به روش انجام کارها توصیف کرد. درواقع شما به کمک این امر است که می توانید به اهداف مشخص شده خود دست پیدا کنید. با این حال اشتباهی که تقریبا اکثر شرکت ها انجام می دهند این است که تعویض استراتژی خود را به صورت مکرر انجام می دهند.
این امر اگرچه باعث ایجاد تنوع در کار شما خواهد شد، با این حال باعث می شود نتوانید بهترین استفاده را از استراتژی خود داشته باشید. این امر در کنار این واقعیت که تغییرات سریع سازگاری کمی را به همراه خواهد داشت، باعث می شود کارکنان در کار خود با مشکل مواجه شوند؛ این امر روند پیشرفت شرکت را با کندی محسوسی مواجه خواهد ساخت.
ایده
دو گروه در تجارت وجود دارند؛ گروه اول که همیشه موفق می شوند و گروه دوم، به رغم تلاش فراوان شکست می خورند و نمی توانند جایگاه ایده آل خویش را کسب کنند. یافتن دلایل شکست و موفقیت، از دیرباز دغدغه تاجران بوده است اما هیچ تاجری بدون یک برنامه ریزی هدفمند و ارزیابی راهکارهای مختلف، سرمایه خویش را به خطر نمی اندازد. چه عواملی موجب شکست و رکود اقتصادی می شوند؟
این امر در حالی است که با نگاهی به شرکت های شکست خورده متوجه خواهید شد که عدم موفقیت آنها تحت شرایطی رقم خورده است که در مقایسه با رقیبان خود تلاش بیشتری را انجام داده اند. با این حال باید همواره این نکته را در خاطر داشت که همواره سخت ترین راه، بهترین راه نیست.
به همین خاطر هم است که تنها تلاش زیاد ضامن موفقیت نخواهد بود. بدون شک شکست برای شرکتی که به نسبت رقیب خود سرمایه گذاری و تلاش بیشتری کرده است، به مراتب سخت تر خواهد بود. یکی از دلایل شکست افراد این است که همواره روش کار و استراتژی خود را تغییر می دهند و دلیل این کار عجولانه خود را عدم موفقیت طرح قبلی مطرح می کنند. با این حال نکته ای که این دسته از مدیران نسبت به آن غافل هستند این است که یک استراتژی طرحی جامع است که باید در شرکت به خوبی پیاده شود و ممکن است نتایج خود را نه در کوتاه مدت، بلکه در بلند مدت نشان دهد. به همین خاطر اگر نسبت به مناسب بودن استراتژی خود اطمینان دارید، لازم است روی آن ثابت قدم و استوار بمانید.
نارایانا مورثی، بنیانگذار شرکت Infosys(شرکتی در زمینه فناوری واقع در کشور هند) در مصاحبه ای اعلام کرده است که در ابتدای کار خود نتوانسته بود به موفقیت چندانی دست پیدا کند. این امر در حالی بود که سایر رقبا با سرعت خوبی به سمت جلو گام برمی داشتند و این امر او را به این فکر انداخته بود تا استراتژی کاری خود را تغییر دهد. بااین حال در اقدامی شجاعانه تصمیم گرفت به کار خود با شیوه ای که به آن ایمان دارد ادامه دهد.
اگرچه این تصمیم باعث شد شرکت نتواند در سال های اولیه خود به رقیبی جدی برای سایرین تبدیل شود، با این حال باعث شد روند خوبی شکل گرفته و شرکت به یک باره با رشدی بی نظیر مواجه شود. بسیاری از تحلیلگران علت موفقیت این شرکت را سیاست های درست مدیر آن می دانند.
درواقع اگر نارایانا مورثی در آن مقطع حساس از تصمیم خود صرف نظر می کرد و راهبرد خود را تغییر می داد، این احتمال وجود داشت که سریع تر رشد کند اما بدون شک به علت اینکه روش کار آن تکراری و تقلید از سایرین بود در رقابت با آنان نمی توانست مزیت رقابتی خاصی را ایجاد کند و بدون شک به این سطح از موفقیت دست پیدا نمی کرد. نکته ای که در سیاست های وی به چشم می خورد این است که او همواره به آینده نگاه ویژه ای داشته و همین آینده نگری او باعث شده است بتواند شرکت خود را در رده های بالای جهانی نگه دارد.
آنچه در عمل باید انجام دهید
- همواره وسوسه برای تغییر روند و استراتژی کاری وجود دارد. با این حال این شما هستید که باید انتخاب کنید که به چه شیوه ای کار خود را ادامه دهید.
- همواره حفظ استراتژی امری درست نیست و در مواردی لازم است آن را تغییر دهید. با این حال فراموش نکنید که اگر به آینده خود با روند کاری فعلی خوش بین هستید بهتر است روی آن استوار بمانید.
- برخی از استراتژی ها در کوتاه مدت نتایج خود را نشان می دهند و برای برخی دیگر درست عکس این قضیه است؛ به همین خاطر باید بدانید دقیقا با چه نوع راهبردی مواجه هستید.
- «مبارزه با چالش های کاری» برایان ترسی در این زمینه می گوید: «توانایی تمرکز و ثابت قدم بودن بر هدف، نه تنها سخت ترین چالشی است که در برابر یک فرد یا یک مدیر قرار دارد، بلکه احتمالا کمیاب ترین خصوصیتی است که در محل کاریافت می شود.»
- پیش از آغاز هر فعالیتی باید تمام ابعاد آن را در نظر گرفت. بنابراین بهترین و مناسب ترین گزینه را برگزینید و با برنامه ریزی های کاملا حساب شده، تنها یک هدف را دنبال کنید. اجرای همزمان چند گزینه، شما را از مسیر اصلی بازمی دارد. کیفیت و ارائه یک محصول مناسب، به مراتب مهم تر از چند محصول نامرغوب است.
- این جمله را هموراه به یاد داشته باشید؛ «اینکه کجا هستید مهم نیست، اینکه به کجا می روید تعیین کننده است.»