کارپینو به عنوان آخرین استراتژی سازمان تاکسیرانی برای مقاله با نسل جدید سرویس های حمل و نقل درون شهری که توسط اسنپ و تپسی ارائه شده، همچنان در تلاش است تا به کمک روابط سازمانی خود با نهادهای دولتی، جای پای خود را در تهران محکم کند. چندی پیش این اپلیکیشن اقدام به نصب بنرها و غرفه های سمپلینگ در نمایشگاه بین المللی کتاب کرده بود؛ جایی که رقیبان اصلی آن یعنی اسنپ و تپسی حضور نداشتند.
کارپینو علاوه بر ارائه آموزش توسط واحدهای سمپلینگ، از بروشور و کارت تخفیف 10هزار تومانی هم استفاده کرد، اما تمام این اقدامات نه منجر به وفاداری مشتریان و نه ایجاد ارزش افزوده ای نسبت به رقیبان دیگر این سامانه شد. برای بررسی بهتر تبلیغات محیطی کارپینو گفت و گویی را با احسان خواجوی، کارشناس دیجیتال مارکتینگ و تحلیلگر کسب و کارهای اینترنتی داشته ایم که در ادامه می خوانید.
رقابت با برندهای محبوب انتخاب شده
احسان خواجوی، کارشناس دیجیتال مارکتینگ و تحلیلگر کسب و کارهای اینترنتی در رابطه با تبلیغاتی محیطی کارپینو به «فرصت امروز» می گوید: کلیه تبلیغات محیطی کارپینو که در اماکنی نظیر ایستگاه های BRT یا نمایشگاه کتاب تهران به چشم می خورد، فاقد پیام تبلیغاتی هوشمند و خلاقانه بود. در واقع سازمان تاکسیرانی پس از آنکه سامانه های محبوب اسنپ و تپسی را به نوعی دشمن خود معرفی کرد و با رسانه ای شدن اقدامات نامناسب آنها، بسیاری از مردم بیش از پیش به اسنپ و تپسی دل بستند، پیش از آنکه کارپینویی وجود داشته باشد؛ مردم برند محبوب خود را از بین آن دو انتخاب کرده بودند.
تبلیغات کارپینو بر محور «تاکسی بودن خودروها» تمرکز دارد که در پی آن می خواهد «امنیت» و «آرامش خاطر» تاکسی های زرد خود را به رخ خودروهای شخصی اسنپ بکشاند، اما آیا مردم تهران، به زرد بودن خودروهای این سامانه نیاز و تمایلی دارند؟ به نظر من، این سامانه ها مانند آژانس های تاکسی هستند که خودروهای شخصی را دربست در اختیار مسافر قرار می دهند، لذا در نگاه اول می توان گفت که تاکسی بودن، مزیتی از نگاه مشتری نیست.
دوم آنکه خودروهای شخصی و راننده های اسنپ و تپسی حس دربست بودن خودرو را بیشتر القا کرده و از طرفی، خودروهای تمیز و رفتار محترمانه رانندگان آنها نیز سفر با این خودروهای شخصی را لذت بخش تر کرده است؛ کما اینکه در نگاه برخی مردم، ممکن است تاکسی یادآور خودروهای فرسوده، رانندگانی خسته و چهار نفر مسافر همزمان باشد!
وی در ادامه می افزاید: شاید دولتی بودن کارپینو سبب شده کمپین های تبلیغاتی آنها از نظر پیام، رسانه، گرافیک و هدفمندی در سطح کسب و کارهای اینترنتی خصوصی و حرفه ای امروز ایران نباشد. در واقع به نظر می رسد که نگاه دولتی آنها سبب شده چشم شان به روی تبلیغات مدرن امروزی در فضای آنلاین بسته بوده و نتوانند در اجرای کمپین ها و محصول خود تمایزی را نمایش دهند؛ مصداق این حرف را می توان در ارائه امکان انتخاب تاکسی بانوان و تاکسی های سطح بالای خود دانست که در کسری از ثانیه توسط اسنپ الگوبرداری شد و نتوانست هیچ مزیتی را برای کارپینو به همراه داشته باشد.
شتاب زدگی در کار بدون داشتن برنامه
خواجوی در رابطه با استراتژی این نوع تبلیغات اضافه می کند: به نظر این گونه می آید که هیچگونه تحقیق بازاری توسط کارپینو از مشتریان اسنپ صورت نگرفته و آنها نمی دانند چرا اسنپ انتخاب می شود؛ بدین ترتیب نخواهند دانست چگونه با اسنپ و تپسی مقابله کنند. صرف تبلیغات محیطی، استفاده از سلبریتی ها و. . . در سال های گذشته مطلوب بود اما امروز، مشتریان به ارائه خدمات مطلوب، ارزشمند و بهینه توجه داشته و در کنار منافع اقتصادی، به لذت استفاده از محصول یا سرویس نیز توجه می کنند.
کارپینو با شتابزدگی خود در تبلیغات وسیع نتوانست آنطور که باید خودروهای زیادی را در کل شهر تهران پوشش دهد، به طوری که در بسیاری از نقاط شهر، کارپینو هیچ خودرویی ندارد. همچنین هزینه کرایه کارپینو بسیار بیشتر از اسنپ بوده و همین دو امر، مزیتی بسیار قدرتمند را در اختیار اسنپ قرار داد؛ به گونه ای که در هر نقطه شهر، می توان بلافاصله از اسنپ با هزینه ای کمتر سفر کرد.
آشنا نبودن به قواعد بازی در تجارت آنلاین
این کارشناس دیجیتال مارکتینگ و تحلیلگر کسب و کارهای اینترنتی در رابطه با ارزیابی خود از تبلیغات کارپینو می گوید: کارپینو نیاز دارد خود را به دست افرادی بسپارد که به قواعد بازی در تجارت آنلاین امروز ایران مسلط بوده و می دانند چطور می توان در فضای رقابتی امروز، رقابتی پیروزمندانه داشت. علم روز برندینگ و بازاریابی دنیا رقابت مستقیم با برند سطح اول در صنف مربوطه را نه تنها مردود می شمارد بلکه آن را محکوم به شکست می داند؛ کارپینو باید اسنپ و تپسی را در جایگاه برند اول و دوم، نزد خود به رسمیت بشناسد چرا که امروز با اختلافی زیاد در جایگاه برند سوم در شهر تهران قرار گرفته است.
وی در همین راستا ادامه می دهد: پس از آن باید زیرساخت های خود را توسعه داده و جلب مشتریان – که اسنپ به طور کامل توانسته آن را انجام دهد – را به عنوان فاز اول برنامه های مارکتینگ خود قرار دهد. سپس در زمان مناسب، تبلیغات خود را بر پایه پیام های تبلیغاتی هوشمند که از عنصر خلاقیت بهره برده تا به نوعی یک «پیشنهاد ردنشدنی» از سوی مشتری تلقی شود، ارائه دهد؛ همان گونه که اسنپ، در سال های گذشته با نام «تاکسی یاب» فعالیت می کرد و جدی گرفته نمی شد امروز می توان رمز موفقیت آن را در همین سه مورد خلاصه کرد.
ارتباط با نویسنده :Leilashirzad69@gmail.com