آیا تا به حال از خود پرسیده اید که چگونه بعضی ها به بالاترین درجات موفقیت می رسند در حالی که بعضی دیگر در تمام طول عمر درگیر یک زندگی میان مایه هستند؟ چرا بعضی ها طعم بزرگ ترین موفقیت ها را می چشند در حالی که دیگران با وجود تلاش های زیاد ناکام می مانند؟ تمام کسانی که شما آنها را موفق می دانید یک ویژگی مشترک دارند؛ هیچ وقت به کمتر از بهترین قناعت نکرده اند. اگر می خواهید غیر ممکن ها را ممکن کنید، باید از حریم امن تان بیرون بیایید.
چرا حریم امن برای شما بد است؟
برای بسیاری از مردم هدف نهایی، داشتن یک زندگی راحت است. تمام سخت کوشی و تلاش آنان معطوف به دستیابی به یک سبک زندگی بی دغدغه است. اکثر مردم تلاش می کنند پول کافی به دست بیاورند تا نگران نیازهای مختلف زندگی نباشند و این کار درستی است. تا زمانی که نیازهای اولیه انسان برطرف نشود، نمی توان روی اهداف بزرگ تمرکز کرد، اما هنگامی که در زندگی تصمیم گرفته اید که حریم امن خود را پشت سر بگذارید زمانی است که شروع به رشد می کنید چه از نظر کاری چه در زندگی شخصی. آسایش، دشمن رشد شخصیت است.
به محض آنکه در حریم امن ساکن شوید از ریسک کردن امتناع می کنید و با شرایط موجود کنار می آیید. این آسایش چشم شما را روی موقعیت های خوبی که در اطراف تان است، می بندد و این فرصت ها نصیب افراد دیگری می شود.
مطمئنا از موقعیت فعلی در حریم امن تان راضی هستید اما اگر به همین رضایت اکتفا کنید، شانس تان برای موفق شدن و دستاوردهای بزرگ از بین می رود. چند بار در زندگی تان بدون ریسک کردن دستاوردی قابل توجه داشته اید؟ جواب مشخص است؛ خیلی کم. شکست موقعیت آزاردهنده است اما مقدمه موفقیت محسوب می شود. هر چند هیچ کس دوست ندارد در زندگی احساس آزار دهنده اضطراب را تجربه کند اما مقداری از آن باعث پیشرفت عملکرد شما می شود.
از شکست نترسید
هر چیزی که پیش آید خوش آید. بزرگ ترین دشمن ما ترس از شکست است که مانع شکستن مرزهای خودساخته ما می شود. اما اگر می خواهید به چیزی دست پیدا کنید باید بدون در نظر گرفتن نتیجه به سمت آن هدف بروید.
خارج شدن از حریم امن تان به هیچ وجه به معنای موفقیت در نخستین تلاش تان نیست،بلکه بیشتر به معنای خلاص شدن از ترس از شکست و اجازه دادن به خودتان برای رشد فارغ از نتایج اولیه است.
برای موفقیت قدم های کوچک بردارید
شاید از دست رئیس قلدرتان خسته شده اید و می خواهید استعفا دهید و شغلی تازه را امتحان کنید، اما از فرط تنبلی هیچ کاری نمی کنید. شاید تصور یک فضا، همکاران و رئیسی جدید شما را مضطرب می کند. در هر صورت اگر می خواهید به هدف تان برسید باید با قدم های کوچک کار را شروع کنید.
برنامه روزانه تان را بازبینی کنید
نخستین چیزی که باید تغییر بدهید برنامه روزانه تان است چون این برنامه در جهت ارضای سبک زندگی قبلی تان اجرا می شود. تا زمانی که برنامه روزانه تان را تغییر ندهید برای تان آسان نخواهد بود که از حریم امن خارج شوید. در ابتدا نباید تغییر بزرگی در برنامه بدهید. تغییرات ظریفی که باعث تغییر دیدگاهتان شود در مراحل ابتدایی کافی است. وقتی این تغییرات کوچک تبدیل به عادت شدند به سادگی می توانید به دنبال اهداف و تغییرات بزرگ تر بروید.
کارهای جدید را امتحان کنید و با افراد جدید آشنا شوید
انجام کارهای جدید باعث باز شدن درهای ذهن روی دیدگاه های تازه ای می شود که پیش از این وجود نداشته اند. به همین شکل ملاقات با افراد جدید باعث گسترش افق دید و آشنایی با روش های تازه برای به دست آوردن اهداف یکسان می شود. بعضی اوقات کاری که انجام می دهیم تغییری ایجاد نمی کند بلکه چگونگی انجام کار مهم است. گوش کردن به داستان زندگی مردم مطمئنا باعث کاهش اضطراب و شناخت مسائل تازه و به وجود آوردن انگیزه مورد نظر در ما می شود.