رقبا از آنچه می بینید به شما نزدیک ترند. امروزه خیلی از سازمان ها احساس می کنند که در پیشتازی بسیار سرآمد هستند در صورتی که باید گفت این پیشتازی اگر با استراتژی مستمر و پایداری همراه نباشد نمی تواند راهگشا باشد و رفته رفته رقبا خودشان را نزدیک تر می کنند و به آسانی سهم بازار از دست می رود، بنابراین رصد کردن رقبا و واکنش های مناسب در مقابل رفتار آنها در بازار تعیین کننده است که تداوم در رهبری باشد یا در از دست دادن آن.
در مطالب گذشته اشاره شد که در نهایت یک حوزه به دو رقیب منتهی می شود و رقابت اصلی منتج به رقابت دو رقیب قدرتمند بازار خواهد شد. در این مطلب قصد داریم به موضوع جایگاه یابی در رتبه دوم و همچنین حمله به رهبر بازار بپردازیم.
8- قانون عکس العمل
همان طور که اشاره شد در نهایت بازار به دو برند ختم می شود که بیشترین سهم را دارند، حال در این میان یک برند رهبر بازار و برند دیگر برند چالشگر است که مدام در حال گرفتن سهم از رقیب پیشتاز خود است. باید گفت اگر برندی در فکر به دست آوردن جایگاه دوم است، خیلی باید مراقب رهبر بازار باشد چرا که مطمئنا پیشتاز استراتژی آن را خواهد فهمید و برای اینکه سهم بازار بیشتری از دست ندهد تدابیر استراتژیکی خواهد اندیشید تا همچنان به پیشتازی اش و تثبیت سهمش از بازار ادامه دهد.
باید گفت در قدرت ضعف هم وجود دارد. زمانی که برند رهبر قوی است، شانس برای برند چالشگر زیاد خواهد بود که ورق را برگرداند. برند چالشگر باید همانند یک کشتی گیر هوشمند رفتار کند و وقتی رقیبش خیلی قوی است از تمام قدرتش در زمان اجرای فن بهره ببرد تا بتواند امتیاز بگیرد. اگر می خواهید جا ی تان در رتبه دوم بازار ثابت شود مدام باید رفتار های رهبر بازار را بررسی کنید.
به عنوان مثال هفت نفر در دنیا فرمول اصلی کوکاکولا را می دانند و اینکه کوکا یک برند تقریباً 100ساله است و اکثر قدیمی ها آن را مصرف می کنند، حال هوشمندی پپسی در این است که بتواند از این قدرت برای کسب سهم از بازار و تثبیت موقعیت خود استفاده کند. پس فرمولاسیونی را معرفی می کند که با ذائقه مخاطبان جوان سازگار است و تمامی توان تبلیغاتی اش را برای القای این نکته استفاده می کند و در نهایت صاحب این بخش از بازار می شود.
در پایان باید گفت برندی که برای نخستین بار در ذهن مخاطبان شکل گرفت اغلب می تواند و قادر خواهد بود حقانیت خود را به اثبات برساند یا اینکه ناحق بودن رقبا را به نمایش درآورد، ولی با این حال باید گفت که برند دوم بازار نباید بهراسد. در این نوع ساختار، توقعی که از برند چالشگر انتظار می رود این است که مدام در حال حمله به سهم رهبر بازار باشد. همیشه باید مدنظر داشته باشید که شما برای رسیدن به رهبری در بازار باید ابتدا جایگاه تان را در برند چالشگر تثبیت و سپس مداوم و مستمر به رهبر بازار برای کسب سهم حمله کنید.
ثبات در جایگاه دوم مطمئنا شما را آسیب پذیر خواهد کرد و این پیام را به رقبا می دهد که دیگر استراتژی ای برای پیشرفت ندارید و رقبا با بررسی جایگاه و استراتژی های شما اقدام به گرفتن جایگاه دومی یا متزلزل کردن آن می کنند که با این فرآیند شما دیگر نمی توانید تمرکز بر رهبری بازار داشته باشید، چرا که مدام در حال تثبیت جایگاه خود به هر شرایطی هستید.
پس خودتان را قدرتمند و چالشگر نشان دهید.
دانشجوی دکترای مدیریت کسب و کار