وقتی به موضوع سود سپرده های مردم در بانک ها و پرداخت برخی سودهای پنهان از سوی برخی بانک ها یا شعبات به سپرده گذاران می پردازیم باید یادآور شویم که درشرایط فعلی کاهش سود نرخ بانکی هیچ تاثیری درکاهش سپرده گذاری در بانک ها نداشته است. آماری که خود بانک مرکزی ارائه می دهد از رشد سپرده های مردم در بانک ها، به صورت بلندمدت و کوتاه مدت حکایت دارد. از سوی دیگر سپرده های بانکی نیز کماکان رو به رشد است.
این درحالی است که در شرایط فعلی منافع بانک ها در اختیار شرکت های دولتی است و خود دولت و شرکت های دولتی از بزرگ ترین بدهکاران به بانک ها محسوب می شوند. علاوه بر آن، با توجه به حرکتی که طی شش تا هفت سال اخیر در سیستم بانکی کشور روی داده بسیاری از سپرده ها به سمت بازار سرمایه هدایت شده اند. به عبارتی، دارایی های «سمی» را که صرف امور غیر بانکی شده بنا نهاده اند. از سوی دیگر با توجه به اینکه بانک ها از توانایی کافی برای پرداخت سود برخوردار نیستند نمی توانند نسبت به ارائه تسهیلات بیشتر اقدام کنند.
در حال حاضر نیز سود سپرده 15درصدی وجود ندارد و این بیشتر به دلیل ضعف بانک مرکزی در نداشتن شهامت بیان واقعیات بانکی کشور است که تا به امروز نیز جسارت ایستادن در برابر موسسات غیر مجاز را نداشته است و همین عامل یکی از دلایل رقابت های غیرقانونی و بسیار زیان آور در کسب سپرده های بانکی بوده که تحت پوشش های مختلف به صورت حساب های ویژه یا صندوق های سرمایه گذاری با فریب پرداخت سود به سپرده گذاران اقدام کرده است.
به عبارتی، با این کار بانک ها یا این موسسات غیر مجاز درصدد کسب سپرده های سپرده گذاران بوده اند، این در حالی است که جذب چنین سرمایه هایی آفت اقتصاد است و این کار بانک ها دورزدن قانون است.
لذا آنچه متوجه بانک ها است بیشتر به بررسی موضوع نوع سیاست گذاری های بانک مرکزی برمی گردد که باید بتواند با سیاست گذاری های درست درصدد رفع عوامل غیر قانونی بانکی باشد. بارها عنوان کرده ایم که یکی از عوامل اصلی رکود فعلی در اقتصاد کشور وجود نرخ سود بالای سپرده ها است.
نرخ بالای سود سپرده ها به این دلیل می تواند در بروز رکود اثر گذار باشد که در حال حاضر در هیچ یک از بخش های اقتصادی کشور به خصوص در تولید حتی ما سود 10درصد هم نداریم؛ ضمن اینکه اگر یک تولیدکننده از سود 10درصد هم برخوردار باشد در ادامه با مشکلات بیشتری در تولید مواجه است، لذا در شرایط فعلی بهترین کار برای تولید کننده استفاده از سود سپرده بانکی است، از این رو سرمایه گذار از سپرده گذاری در بانک بیشتر از تولید استقبال می کند.
از آنجایی که دریافت سود سپرده برای فرد سپرده گذار هیچ یک از مشکلات تولید نظیر مالیات تا هزینه بیمه تامین اجتماعی یا هزینه آب و برق و همچنین مسائل مربوط به محیط زیست را ندارد می تواند بهترین گزینه برای سپرده گذار باشد، سپرده گذاری که می تواند راحت در منزلش بنشیند و بدون دغدغه مالیات تولید یا قوانین تامین اجتماعی سود سپرده هایش را دریافت کند.
با پرداخت این گونه سودها به سپرده گذار من معتقدم که در حال ارسال پیغام دال بر خودداری از هرگونه سرمایه گذاری به این افراد هستیم. به عبارتی به کارآفرین و ملت و سرمایه گذاران سیگنال می دهیم که توسعه و سرمایه گذاری نکنید، پولتان را در بانک بگذارید و سود بگیرید در نتیجه باید منتظر رکود سنگین فعلی هم بود. در شرایط فعلی کسی سود بانکی را رها نمی کند تا برای سرمایه گذاری یا ساخت و خریدوفروش مسکن اقدام کند.
این در حالی است که بانک حق سرمایه گذاری ندارد و کار اصلی بانک نوعی واسطه گری مالی است، اما متاسفانه امروزه همه چیز در کشور خلط و وارونه شده است. به مانند اتفاقی که در آمریکا در سال 2007 افتاد بانک های این کشور به دلیل سرمایه گذاری در موارد غیر بانکی مثل مسکن دچار ورشکستگی شدند. از این رو عنوان می کنیم که کار تخصصی بانک واسطه گری مالی است و کسی از بانک انتظار سرمایه گذاری ندارد.
وظیفه بانک جمع آوری سپرده ها و پول های خرد است تا با جمع آوری این پول های خرد آن را در اختیار افرادی قرار دهد که صاحب ایده و مدیریت هستند و می توانند در بیزینس یا تجارت وارد و ایجاد شغل کنند و باعث افزایش درآمد زایی در کشور یا باعث افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی کشور شوند و از سوی دیگر بتوانند بخشی از این سود را که به دست می آورند در اختیار سپرده گذار قرار دهند.
این در حالی است که بانک های ما در سال های گذشته همه کار کردند جز واسطه گری مالی؛ آنان کارخانه ساختند، ساختمان ساختند، شعبه ها را زیاد کردند، شرکت ساختند. به همین دلیل در شرایط فعلی بیشتر تولید کنندگان به دلیل مشکلات بانکی از دریافت وام یا معذورند یا با توجه به نرخ بهره بالای بانکی ترجیح می دهند وارد مراحل اخذ وام از بانک نشوند، چراکه شبکه بانکی از مسیر واقعی بانکداری خارج شده است و از دید من مقصر بانک مرکزی است چون نهاد ناظر و نهاد سیاست گذار است و باید مقررات مالی و پولی این کشور را تنظیم کند.
اگر توانایی بستن موسسات غیرمجاز را ندارد چرا این موضوع را اعلام نمی کند؟ چرا نمی گوید که فلان مقام بالا که پشت سر فلان موسسه است، غیرمجاز است؟ چرا برخورد نمی کنند؟ اگر این کار را انجام بدهند ما به سمت امنیت اقتصادی و نجات تولید کشور می رویم.
رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی ایران و تهران