در حالیکه با توافق ژنو انتظار میرفت قیمت ارز کاهش پیدا کند، اما این اتفاق نیفتاد. حقیقت امر این است که توافق ژنو هرچند امید ایجاد بستر لازم جهت ورود به سیاست مناسب اقتصادی برای ایران را فراهم میکند، اما خود عامل اصلی حل بحران اقتصاد ایران نیست. ورای آنکه توافق هنوز شکل عملیاتی به خود نگرفته است. اگر توافق هستهای نیز عملیاتی شود، اقتصاد ایران تا رسیدن به شرایط مناسب راه دشواری در پیش دارد. سیاست تک نرخی که از ابتدای دولت یازدهم مطرح بود، مانند گذشته همچنان در حد یک شعار باقی مانده است؛ شعاری که تلاش شده با افزایش قیمت ارز مرجع و نزدیکی آن به قیمت ارز آزاد شکل عملیاتی به خود بگیرد.
اما این سیاست نهتنها نتوانسته به هدف مدنظر خود برسد که به افزایش قیمت ارز دامن زده است. بهنوعی اصطلاح تکنرخی شدن قیمت ارز به گفته کارشناسان تنها سرپوشی بر تمایل و نیاز دولت به افزایش قیمت دلار است. شرایط خاص اقتصادی ایران، کسری بودجه دولت و فشار بازار زیرزمینی همه و همه دست به دست هم دادهاند تا ارزش دلار روند افزایشی را دنبال کند که این امر به معنای کاهش بیش از پیش ارزش پول ملی است. در گزارش پیشرو در گفتوگو با کارشناسان، دلایل این افزایش قیمت و پیشبینی وضعیت دلار در شش ماهه دوم سال بررسی شده است.
مهدی هادیان:
دلار تحت فشار خواهد بود
مهدی هادیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه معتقد است با توجه به کسری بودجه که دولت با آن روبهروست قیمت دلار روند افزایشی طی خواهد کرد.
با توجه به افزایش ناگهانی قیمت دلار، دلیل این روند افزایشی را چگونه ارزیابی میکنید؟!
به نظر من افزایش نرخ ارز ناشی از عدم مداخلات بانک مرکزی است؛ بحثی که بارها در رسانههای مختلف به آن پرداخته شده است. بانک مرکزی از نظر تامین وجوه ارز نقدی در مضیقه است. هرچند به دلیل شرایط رکود و نبود کشش بازار این افزایش قیمت نمیتواند چندان ادامه پیدا کند، اما در همین حد افزایش نیز قابل تامل است. بخش عمده این افزایش قیمت ناشی از کاهش عرضه بوده است.
سیاست دولت یازدهم از ابتدا بر سیاست ارز تک نرخی استوار بوده است، با توجه به اینکه ارز مرجع روند افزایشی را طی میکند میتوان انتظار داشت سیاست تک نرخی عملیاتی شود؟!
تا زمانی که توافق ژنو اجرایی نشود این سیاست قابل اجرا نیست. باید مقوله نقل و انتقالات ارزی آسان شود تا دولت بتواند این سیاست را اعمال کند. به نظرم در کنار این سهولت نقل و انتقال باید در حوزه قیمت نفت نیز بهبودی حاصل شود تا سیاست تکنرخی قابلیت اجرا پیدا کند. تا این دو زمینه به اجرا در نیاید این امر امکانپذیر نخواهد بود. وضعیت بودجه مقوله مهمی در حوزه یکسانسازی و تکنرخی کردن قیمت ارز به حساب میآید که تا عملیاتی نشود نمیتوان امیدی به اجرایی شدن این سیاست داشت.
با توجه به اینکه انتظار میرود جهشی در قیمت نفت تا چند سال آینده اتفاق نیفتد پس دولت یازدهم در بازه زمانی که بر سر کار است در اجرای این سیاست ناموفق خواهد بود؟!
تا زمانی که دولت تجدیدنظری در تامین بودجه خود نداشته باشد و سیاست جایگزینی اعمال نکند نمیتواند در این حوزه موفق باشد. شاید دولت درصدد اجرای آن بربیاید اما احتمال شکست آن در شرایط موجود، هست.
برخی کارشناسان نزدیک کردن نرخ ارز مرجع به قیمت نرخ آزاد را در حوزه عملیاتی کردن سیاست تکنرخی مناسب میدانند آیا این تفکر صحیح است؟!
البته که اینطور نیست. شما خود شاهد هستید که هرچه ارز مرجع در تلاش برای رسیدن به نرخ ارز آزاد است، ارز آزاد نسبت به آن پیشی میگیرد و سریعتر روند افزایشی را طی میکند، بنابراین این امر نمیتواند سیاست مناسبی باشد. این امر ناشی از حجم بالای مداخله و بازار آبشور است. بازار آبشور یکی از الزامات عملیاتی شدن تک نرخی شدن قیمت ارز است که از سال 81 که یکسان سازی نرخ ارز مطرح شد، وجود داشته اما در حال حاضر بهدلیل تحریمها غیر فعال است.
با توجه به این سه ویژگی افزایش قیمت نفت، اجرایی شدن توافق و اعمال بازار آبشور و شرایطی که در جهت عملیاتی شدن آنها وجود دارد ارزیابی شما از وضعیت قیمت دلار در شش ماهه پایانی سال چیست؟
تصور من این است که با توجه به وضعیت رکود بازار و شرایط بدی که دولت در جهت تامین بودجه خود در این شش ماهه دارد من وضعیت دلار را دشوار میبینم و فکر میکنم قیمت دلار روند افزایشی خواهد داشت.
محمد قلی یوسفی:
دولت نیازمند افزایش قیمت ارز است
محمد قلی یوسفی، اقتصاددان معتقد است سیاست تکنرخی شدن قیمت ارز در اقتصاد ایران قابل اجرا نیست و این سیاست تنها به معنای افزایش قیمت ارز است.
با توجه به روند افزایشی قیمت ارز، این روند را مقطعی میبینید یا شرایط ناگزیر از افزایش است؟
واقعیتهای اقتصاد ایران به ما میگوید که دولت با کسری بودجه مواجه است. از سوی دیگر درآمدهای ارزی دولت کاهش پیدا کرده و در نهایت بخشهای تولیدی نیز با یک رکود عمیق روبهرو هستند. سیستم بانکی نیز به دلیل بدهیهای معوق در تنگنا قرار دارد. بنابراین کلیت وضعیت اقتصاد شرایط نامناسبی را به دست میدهد. دولت در این شرایط خواهناخواه برای جبران کسری بودجه خود و پرداخت بدهیها ناچار است از بخش فروش ارز تامین بودجه کند که این امر سبب افزایش قیمت ارز شده است. در ایران و کشورهایی مانند ایران، دولت است که نرخ ارز را مشخص میکند به این دلیل که یکی از مهمترین عرضهکنندگان ارز دولت است.
در اصل میتوان گفت که دولت خودش بهنوعی متقاضی ارز است. این شرایط انتظار افزایش قیمت ارز در اقتصاد ایران را ایجاد میکند. هرچند این امر اثر نامطلوبی بر تورم میگذارد و هزینه بنگاهها را بالا میبرد. اما به دلیل مشکلات اقتصادی که دولت با آنها روبهرو است افزایش قیمت ارز مقولهای اجتناب ناپدیر است. با اینکه مسئولان کتمان میکنند هدف دولت تامین درآمد از طریق ارز است اما در حقیقت علائمی که در اقتصاد ایران به چشم میخورد نشان میدهد دولت ناگزیر به این مقوله اتکا کرده است.
آیا توافق میتواند درآمدهای دولت را تامین کند و آن را بینیاز از فروش ارزکند؟
اگر توافق صورت بگیرد تنها فشار بینالمللی را کاهش میدهد، دست واسطهها را کوتاه و هزینه واردات را کم میکند. هرچند باعث افزایش صادرات نفت و به تبع آن افزایش درآمدهای نفتی دولت میشود. همچنین درآمد دلاری، اما این درآمد برای استفاده باید تبدیل به ریال شود. این تبدیل که توسط بانک مرکزی انجام میشود به معنای افزایش نقدینگی و در نتیجه افزایش تورم است. افزایش تورم در بطن اقتصاد ایران رخنه کرده است. تمام کسانیکه دنبال کنترل تورم هستند آدرس غلط میدهند. تورم جزء جدایی ناپذیر اقتصاد متکی به نفت ایران است. تا زمانیکه اقتصاد ایران مسیر خود را تغییر ندهد کنترل تورم غیرممکن است.
سیاست تکنرخی از ابتدای دولت یازدهم مطرح بوده است. این روند با افزایش قیمت نرخ مرجع و نزدیک کردن آن به نرخ ارز آزاد دنبال میشود. برخی کارشناسان معتقدند این امر سبب تشدید روند افزایش قیمت نرخ ارز آزاد شده است. شما این امر را چگونه میبینید؟
متاسفانه تیم اقتصادی دولت اشکالی در ارائه واقعیات دارد و آن این که به جای گفتن حقیقت به مردم، با گنجاندن حقایق در اصطلاحات علمی اعمال سیاست میکنند. مقولاتی مانند تک نرخی کردن قیمت ارز، واقعی کردن نرخ سود بانکی و آزادسازی قیمتها تنها اصطلاحاتی است که توسط دولت برای سیاستی که در جهت جبران سیاستهای غلط گذشته اعمال میکند، ارائه میشود. بنابراین همه میدانند تک نرخی کردن قیمت ارز یعنی افزایش قیمت ارز و نه معنی واقعی که در این اصطلاح هست. از ابتدای انقلاب همه به دنبال اعمال تکنرخی کردن قیمت ارز بودهاند اما هیچکس بررسی نمیکند چرا هیچ دولتی در این حوزه موفق نبوده است. به این دلیلی که چنین چیزی در اقتصاد ایران با ساختار فعلی غیرممکن است و این اصطلاحات تنها پوششی برای گرانی قیمت ارز است. اگر قرار است ارز تکنرخی شود ابتدا کالاهای اساسی باید شکل تک نرخی پیدا کنند و در آخر ارز، این سیاست را تجربه کند.