دیروز سومین روزی بود که مدارس تهران به سبب آلودگی هوا تعطیل شد. تعطیلاتی بسیار آسیب زننده به اقتصاد کلان و معیشت و کسبوکار روزانه مردم و البته علمآموزی فرزندانی که قرار است آیندهسازان این ملک و میهن باشند. اما وضعیت آلودگی هوای تهران چنان که شاید به کرات بدان اشارت رفته تنها کوه یخی است از بحران محیطزیستی که سرزمین مادریمان را در برگرفته است.
آنچه بسیار مهیب و ترسآور است و آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ دیگر کشور در مقابل آنها شاید چندان هم رعبانگیز نباشد خواندن و شنیدن آماری از این دست است كه مثلا: بزرگترین بیابانزایی قرن در ابعاد 390هزار کیلومتر با خشک شدن دریاچه ارومیه در کشورمان در حال وقوع است و دیگر آنکه هر سال 1/5میلیون هکتار (9 درصد) از خاکهای مرغوب سرزمینمان به بیابان تبدیل میشود. در هر ثانیه 360 مترمربع از سطح جنگلها و مراتع کشور تخریب میشود، یعنی در هر پنج سال یکمیلیون هکتار از جنگلهای ایران نابود میشود که این نیز یعنی در 60 سال آتی اثری از جنگلهای امروزی در کشورمان باقی نخواهد ماند.
همچنین آنكه تنها در جنوب تهران سطح زمین 36 متر فرونشست داشته که 9 برابر حد بحران جهانی است. (مقاله آنچه برسر محیطزیست ایران میآید آگاهانه است- ایران فردا شماره 17) و نیز بهرهبرداری بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی و کاهش مخازن این آبها بهطوریکه درافق سال 2030 میلادی یعنی 15 سال دیگر کشورمان در منطقه کاملا خشک جهان قرار خواهد داشت. پدیدهای که 220میلیون نفر از جمله بخش بزرگی از ساکنان این سرزمین مادری ما را در جهان وادار به مهاجرت خواهد کرد...
و برای مقابله با این بحران عظیم که به قول دکتر نیلی «در جایگاهی بالاتر از مباحث با اهمیتی مانند رشد اقتصادی و اشتغال قرار دارد چرا که با پایداری و موجودیت کشور و سرزمین سروکار دارد» چــه باید کرد. راهحلها البته بسیار وسیع و طولانی است، اما دو سه نکته به نظر میرسد در این مجال میتوان طرح کرد. نكته اول آنكه توسعه آشتیجویانه با طبیعت و محیطزیست، صرفا یك امر تكنیكی و اقتصادی نیست و مرتبط با حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زندگی مردم است. چنانكه محیطزیستگرایی امروزه در جهان با تمركززدایی و تفویض اختیارات و مسئولیتها، بسط حقوق و آزادیهای شهروندی، دموكراتیزاسیون و... رابطه عمیق دارند.
دوم آنكه با توجه به اینكه پرسش اساسی برای كشورمان (بهخصوص پس از كنفرانس پاریس) آن است كه كدام توسعه هم افق با محیطزیست است و چگونه میتوان تهدیدات محیطزیستی را در روند رشد اقتصادی و صنعتی كاهش داد، گام مهم ضروری به نظر تدوین سیاستهای كلان كشور در این حوزه است. امری كه اخیرا با ابلاغ سیاستهای كلی «محیطزیست» خوشبختانه تا حدودی چارچوبهای آن فراهم شده است. بهنظر میرسد لازم است كه وضعیت موجود محیطزیست كشور از سوی یك مرجع معتبر به دقت ترسیم و برنامههای كلان بخشی برای حل چالشهای این حوزه در سطحی ملی و دستگاهی اعلام شود.
این نكته از آن رو اهمیت دارد كه امروز با آمار و ارقام متفاوت و گاه بسیار متضادی درباره وضعیت منابع آب، جنگلها و مراتع و... روبهرو هستیم كه باید این مجموعه اطلاعات پراكنده، تجمیع و دقیق و واقعی شوند. نكته مهم آخر آن است امروز كه بحث توسعه صنعتی كشور و تهیه استراتژی مربوط به آن بسیار مورد تاكید قرار میگیرد لازم است موضوع محیطزیست بهعنوان یكی از مهمترین شاكلههای این سند مورد توجه قرار گیرد و فرآیند توسعه صنعتی در چارچوب این اصل حیاتی ساماندهی شود. دست آخر آنکه آیا این خطر را آنقدر بزرگ و حیاتی احساس میكنیم تا گفتمانی ملی برای مقابله با آن شكل گیرد. سوالی كه تنها باید پاسخ آن مثبت باشد والا...
* روزنامهنگار