ماه اسفند، فصل طراحی سالنامهها و تقویمهای نوروزی است؛ تقویمهایی که اکثر شرکتها و سازمانها از آن بهمنظور قدردانی و عیدی دادن به مشتریانشان استفاده میکنند. ارائه تقویم نوروزی از طرف کسبوکارها به مشتریان شیوه امروز و دیروز نیست. کسبوکارها سالهای زیادی است که از این شیوه بازاریابی در ماه آخر سال استفاده میکنند. پس این شیوه بازاریابی تکراری است و هر آنچه در میان شرکتها داخلی تکراری شده باشد، توجه چندانی به آن نمیشود. اینکه چه شرکتی برای نخستینبار از این شیوه بازاریابی استفاده کرده مهم نیست.
مهم این است که آن شرکت از چند طرح مشخص برای این کار استفاده کرده بود که باعث شده مابقی شرکتها نیز تا به امروز از همان طرحهای تکراری استفاده کنند. به هرحال خوب، بد، زشت، شرکتها از این شیوه استفاده میکنند، پس چرا نباید آن را به فرصتی برای ارتباط بهتر با مشتریان تبدیل کنند و اجازه ندهند بودجههایی که در این زمینه صرف میکنند هدر برود. شرکتها میتوانند از طرحهای خلاقانهای برای صفحههای این تقویمها استفاده کنند تا مشتریان ترغیب شوند که آنها را برای یک سال روی دیوار اتاق یا روی میز کارشان قرار دهند و هر روز به همراه تقویم، لوگوی شرکت هدیهدهنده را از نظر بگذرانند. توجه به بهکارگیری صحیح این شیوه بازاریابی باعث صرفهجویی در هزینههای شرکتها نیز میشود.
به هرحال برای این تقویمها کاغذ استفاده میشود و برای تهیه کاغذ باید هزاران درخت قطع شود. پس بهتر است شرکتها شیوههای خلاقانهای بهکار ببرند تا مشتریان این تقویمها را به راحتی به زباله تبدیل نکنند. در این میان هستند شرکتهایی که از این شیوه تکراری به بهترین نحوه استفاده میکنند.
تقویمی الهام گرفته از محصولات فروشگاه
محمدسیار، مشاوره بازاریابی و طراح گرافیک چند سالی است که سعی میکند از این شیوه بازاریابی به منظور جلب نظر مشتریان شرکتها استفاده کند. وی در این زمینه تقویمهای جالبی نیز برای شرکتهای مختلف طراحی کرده است. محمد سیار در مورد یکی از تقویمهای طراحی شده که برای فروشگاه مبلمان خانگی است به «فرصت امروز» میگوید: این سری از طراحیها مربوط به آگهیهای نوروزی یک فروشگاه عرضهکننده مبلمان خانگی است. این آگهیها برای تقویم نوروزی این فروشگاه طراحی شده بود. در تصویرسازی این آگهیها سعی کردم از محصولات این شرکت الهام بگیرم و به نوعی از آنها برای تصویرسازی استفاده کنم؛ یعنی محصولات این شرکت را به فصلهای مختلف وصل کردم و در تقویم بهکار بردم. برای هر فصل تصویرسازی با مبلمان همان فصل صورت گرفت. برای این کار از مبلمان این فروشگاه عکسبرداری شده و براساس عکسها تصویرسازی صورت گرفته است. یعنی برای هر فصل (بهار، تابستان، پاییز و زمستان) تصویرسازی مجزایی صورت گرفت و یک تصویر نیز برای طرح جلد این تقویم طراحی شده است.
سیار درباره مزایا و معایب استفاده مکرر از این ایده بهصورت سالنامه برای این فروشگاه میگوید: قطعا این شیوه مجددا اجرا نخواهد شد. مطمئنا اگر این فروشگاه قصد تکرار این شیوه را داشته باشد، دیگر به این روش آن را تکرار نمیکنم. برای مثال اگر الان تصویرسازیها رئال است، تصویرسازیهای بعدی به شکل خطی یا کارتونی صورت میگرفت. اگر طراحی یک تقویم خوب باشد، مخاطب یکسالی آن را روی میزش نگه میدارد ولی تکرار همان ایده برای سال بعد مطمئنا بازخورد قبلی را به همراه نخواهد داشت و به نظر دیگر برای مخاطب جذابیتی ندارد.
در طراحی تقویمها با مشتریان بازی کنید
این طراح در ادامه میگوید: در مورد طراحی تقویم، شرکتها میتوانند کارهای خلاقانهای را اجرا کنند. برای مثال وقتی برای یک شرکت گردشگری تقویمی را طراحی میکردم، سالروز تاسیس این شرکت را روی تقویم مشخص و برای آن روز نامگذاری کردم، یعنی علاوه بر روز مهندس و... نامی نیز برای روز تاسیس این شرکت مشخص کردم. حال این شرکت میتواند در روزی که به نامش در تقویم ثبت شده کارهای خلاقانهای را برای مشتریان خود اجرا کند. برای مثال میتواند دراین روز پروموشن یا جلسات مختلفی برگزار کرده یا برای مشتریان ویژه خود فعالیتهای مختلفی اجرا کند، یعنی از این روز بهعنوان یک قلاب ماهیگیری استفاده کند.
همچنین در طراحی تقویم این شرکت از المان اصلی آژانس گردشگری استفاده کردم، علاوهبراین در این تقویم برای مشتریان، فضاسازی نوستالژیکی خلق کردم. در پشت طرح هر ماه، مکان دیدنی را از کشورهای مختلف با نقطه طراحی کردم. حال مشتریان باید منتظر میماندند تا ماه تمام شود و با جداکردن برگهها از تقویم، نقطه بازی دوران کودکی خود را آغاز کنند؛ یعنی با وصل کردن نقطهها به هم به تصویر یک مکان دیدنی برسند. اتفاقی که باعث دریافت بازخوردهای مختلفی از طرف مشتریان شده بود. در این بازی سعی کردم از طرحهایی استفاده کنم که آژانس گردشگری به آن نقاط تور و پرواز داشت.
سیار در ادامه میگوید: شاید شرکتها بگویند که مشتریان دیگر از تقویم کاغذی استفاده نمیکنند و همه اطلاعات خود را روی گوشی یا تبلت یادداشت میکنند. به این دسته از شرکتها میگویم: مشکلی نیست؛ رسانه تغییر کرده و حال شما میتوانید این طرحها را برای اپلیکیشنهای مختلف طراحی و استفاده کنید، مطمئنا با اجرای این شیوه نیز بازخوردهای جالبی را از مشتریان دریافت خواهید کرد.
هدیه تبلیغاتی که یکسال با مشتریان همراه است
سیار در پایان نکاتی را درباره طراحی تقویمها و سالنامهها میگوید: تقویمها و سالنامهها رسانههایی هستند که قرار است یکسال مورد استفاده کاربر قرار بگیرند. پس قبل از هرچیز فانکشنالیتی یا کارکردگرایی، نخستین ویژگی اجباری این رسانه است که باید در طراحی لحاظ شود. طرح هرچقدر هم خلاق و زیبا و بکر باشد، اگر کارکرد اصلی را سخت کند، راه را به خطا رفته است. نکته دومی که باید به آن فکر کرد، یکنواختی و ایجاد راهحل مناسب برای آن است. رسانهای که قرار است هر روز از دید مخاطب عبور کند، اینکه چگونه حساسیت دیداری او را همچنان زنده نگه دارد و تبدیل به یک عنصر روزمره نشود، مهم و قابل تامل است.
نکته سوم متمایز بودن تقویمهاست. تقویمی که تصاویر تکراری و بدون ربط به اهداف شرکت (میگویم اهداف و نه الزاما تولیدات) را به نمایش میگذارد، در بهترین حالت هموزن طرحهای کاغذ دیواری یا تابلوی نصب شده بر آن است. خلاقیت در طراحی میتواند نقش مهمی را در توجیه اقتصادی استفاده از این رسانه بازی کند. به هرحال این رسانه برای شرکت هزینهبر است. پس اگر درست استفاده شود کسی نمیتواند به این صرف هزینه ایراد بگیرد.
در این راستا خلاقیت در کارکرد ثانویه نکتهای است که معمولا فراموش میشود. یک برگ تقویم میتواند تبدیل به راهی جدید برای ارتباط دوسویه با مخاطبان شود. یک برگ ماهانه تقویم میتواند نقش زیر لیوانی را بازی کند که روزشمار را با چرخش دسته لیوان به نمایش میگذارد و بینهایت مثال دیگر. نکته آخر که شاید بتوان مبحث بازاریابی محتوایی را از آن قرض گرفت، میزان حضور تبلیغاتی تقویمها بهعنوان رسانه است. بعید میدانم مدیر شرکتی معتبر اجازه دهد تقویمی با یک لوگوی بزرگ از شرکت دیگری روی میز کارش جا خوش کند؛ مانند شاپینگبگی که روی آن لوگوی بزرگی طراحی شده با
شد، مخاطب باهوش هیچگاه به خود اجازه نمیدهد که استند متحرک یک شرکت شود و بهعنوان مبلغ، لوگوی آن شرکت را با خود حرکت دهد. این حضور تبلیغاتی اگر مانع استفاده شدن از این شیوه شود مطمئنا تقویمها به سرنوشت برگهای تبلیغاتی اول سررسیدها دچار میشوند و این یعنی نابودی هزینههای تبلیغاتی، پس شرکتها باید مراقب هدر رفتن هزینههای تبلیغاتی خودشان باشند.