فلسفه پیدایش ممیزی بازاریابی را میتوان به این صورت خلاصه كرد كه آشنایی سنجیده و عملی با بازارهای گوناگون و توانمندیها و كاستیهای هر بنگاه نیازمند «خودشناسی» است. باید از نقطه شناخت خود حركت كرده و به شناخت و درك نیازهای آشكار و نهان مشتریان گوناگون در بازارهای مختلف و با ویژگیهای متفاوت رسید. ممیزی بازاریابی تمامی حوزههای بازاریابی کســبوکار را دربرمیگیرد. برخی انجام ممیزی بازاریابی را به سنجش نبض سازمان تشبیه میکنند. خروجی فرآیند ممیزی بازاریابی، برنامهای است که در آن پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد بازاریابی شرکت ارائه میشود.
ممیزی بازاریابی بخشی از ممیزی بسیار بزرگتر از شرکت یا کسبوکار است و تنها زمانی صورت خواهد پذیرفت که مدیریت شرکت احساس کند نیاز بخصوصی در این ناحیه وجود دارد. ممیزی کسبوکار باید بهوسیله کل سازمان، بخش به بخش، عملکرد به عملکرد و حوزه به حوزه انجام پذیرد. در هر سازمان پس از طراحی نقشه بازاریابی باید از قابل اجرا بودن آن اطمینان حاصل کرد. خود را به جای مشتری گذاشته و از خود بپرسیم چرا باید روی این موقعیتهای بازاریابی سرمایهگذاری کنیم. آیا ما را به سوی مقصد هدایت میکند؟ آیا به اندازه کافی موثر خواهد بود؟ نتیجه آن برای کسبوکار چه خواهد بود؟
اگر ایده ما از این آزمون موفق بیرون نیامد، پس در مورد آن بازنگری میکنیم. بازاریابی علمی نهتنها اتخاذ روشهای مناسب فروش و توزیع بلکه کار هماهنگ کردن همه منابع مالی، اداری، انسانی و فنی را در جهت هدف اول شرکت که کسب سود است، برعهده دارد. اکنون تنوع در بازار محصولات بسیار بالا بوده و مشتریان امكان انتخابهای زیادی را در بازار دارند. همچنین با توجه به برندسازیهایی که در صنایع صورت گرفته، رقابت کمی دشوارتر شده است.
امروزه شركتها با بهرهگیری از شیوههای مختلف رقابتی و بازاریابی سعیدارند حتیالامکان علاوه بر سهم بازار خود، به افزایش آن نیز فکر کنند. البته باید در نظر داشت كه اتخاذ استراتژی مناسب بازاریابی بدون تجزیه و تحلیل و شناخت مناسب شرکت از خود، محیط، رقبا و مشتریان امکانپذیر نیست. برای اتخاذ استراتژی مناسب بازاریابی ابتدا باید مشخص شود وضعیت شرکت از نظر عملکرد بازاریابی چگونه است و این شناخت شفاف از وضعیت بازاریابی سازمان چیزی است که پاسخ آن را ممیزی بازاریابی به ما میدهد. ممیزی بازاریابی ارزیابی جامع، سیستماتیک، مستقل و بیطرفانه از عملکرد بازاریابی سازمان است، چون اگر غیرجانبدارانه ندانیم کجا هستیم و به کجا میخواهیم برویم، فرقی نمیکند که از کدام مسیر برویم. ممیزی بازاریابی به ما میگوید کجا هستیم و استراتژی به ما تاکتیک رسیدن به هدف را که همانا کسب سود و افزایش سهم بازار است، نشان میدهد.
امروزه، تمام شركتها به خوبی از این موضوع آگاهی دارند كه تنها راه بقا و كسب موفقیت در بازارهای بهشدت در حال تغییر و شناخت و درك نیازها و خواستههای گروههای مختلف مشتریان و ارضای این نیازها و خواستهها بهگونهای اثربخشتر و متمایزتر از رقباست. با وجود این آگاهی نزد شركتهای مختلف و مدیران ارشد و مدیران بازاریابی این شركتها، میتوان گفت بسیاری از این شركتها و مدیران آنها، روش كسب شناخت از مشتریان و بازارها را در اختیار ندارند و از این رو نمیتوانند نیازهای آشكار و نهان مشتریان گوناگون خود را شناسایی و برآورده کنند.