امروزه اغلب تبلیغات مانند تبلیغات تلویزیونی و رادیویی به طور هوشمندانهای توسط مخاطبان نادیده گرفته میشوند. به طور معمول اگر مخاطبان در رادیو و تلویزیون با برنامههای تبلیغاتی مواجه شوند، یا نسبت به آن تبلیغات توجهی نشان نداده یا در حالت بدتر کلا کانال را عوض میکنند. این گریز هوشمندانه مخاطبان از تبلیغات هنگامی که تبلیغات پر سروصدا و شلوغتر شوند، به طرز تصاعدی افزایش پیدا میکند.
به طور معمول طراحان تبلیغات برای جذب مخاطبان بیشتر اقدام به تنوع بخشی و شلوغتر کردن طرحهای خود میکنند، غافل از اینکه عملکرد این چنینی آنان واکنش کاملا معکوسی را از جانب مخاطبان در پی دارد.
در همین راستا تحقیقات اخیر حاکی از آن است که هرچقدر فرد با پیامی که از طریق تبلیغات بازاریابی به وی منتقل میشود بیشتر تعامل و درگیری پیدا کند، احتمال تاثیرگذاری پیام به مراتب بیشتر خواهد شد.
البته طراحی پیامی که دارای خصوصیات لازم برای جذب و درگیر کردن مخاطب باشد، به مراتب دشوارتر از طراحی تبلیغات معمولی و ساده است. این امر دقیقا همان شیوه جایگزینی است که به تازگی برای جلوگیری از ریزش مخاطبان و جذب آنان به تبلیغات مورد توجه قرار گرفته است. در شیوه جدید به جای القای پیام به طور مستقیم و در فضایی خشک، تلاش بر آن است تا مخاطب هرچه بیشتر با موضوع و داستان تبلیغات درگیر شود.
نتیجه این روش بازاریابی بسیار ساده و روشن است؛ مخاطبان به طور ناخودآگاه در جریان تبلیغات قرار گرفته و پیام تبلیغات شما به طور کامل، درست و البته با تاثیرگذاری به مراتب بیشتری منتقل خواهد شد.
ایده
دنیای کسبوکار ترسیم شده در کتابهای درسی آن طور که شاید به نظر بسیاری از مردم برسد کسبوکار آرام و بیدردسری نیست. در واقع همه ساله ناشران به دنبال آثار جدید نویسندگان مشهور بوده و برای بهدست آوردن آنها رقابت شدیدی را با یکدیگر آغاز میکنند. در این میان برد با ناشری است که علاوه بر انتشار کتابهای با کیفیت، بازاریابی مناسبی را نیز در راستای فروش کتابهای خود انجام دهد.
هنگامی که متن کتاب بازاریابی من آماده چاپ و عرضه به بازار شد، ناشر کتاب تصمیم گرفت تا تبلیغات نوآورانهای را برای فروش هرچه بهتر کتاب آغاز کند. در ابتدا شرکت چوبهای غذاخوری چینی از جنس فلز را که در بین آنها پیام جالب «شما نخستین نفری باشید که این کتاب را میخورد» درج کرده بود به سراسر فروشگاههای کتاب کشور ارسال کرد.
بدون شک این شیوه بازاریابی علاوه بر اینکه نوآورانه و خلاقانه تلقی میشد، ریسک بسیار بالایی را نیز به همراه داشت که در صورت عدم موفقیت کمپین، شرکت را با ضرر نسبتا سنگینی مواجه میساخت. پس از مدتی، هنگامی که کتاب آماده عرضه در بازار بود، شرکت شیوه تبلیغاتی خود را تغییر داد و با طراحی برچسبهایی شبیه چای کیسهای، پیام «حالا وقت نوشیدن کتاب رسیده» را در زیر برچسبها قرار داد.
به مانند چوبهای چینی، این برچسبهای چای کیسهای نیز به فروشگاههای سراسر کشور ارسال شد. نتیجه این شیوه بازاریابی عجیب اما هم برای ناشر و هم برای من بسیار خوشایند بود و باعث شد تا فروش کتاب من نسبت به آنچه پیشبینی میکردم بسیار بیشتر شود. این شیوه بازاریابی شرکت که برنده جوایز متعددی هم شد، به طور واضح نشان داد که میتوان با درگیر کردن ذهن مخاطبان، آن هم با ایدههای بسیار معمولی اما دقیق به موفقیتهای باور نکردنی رسید.
آنچه در عمل باید انجام دهیم
- شما نیاز به یک لیست کامل و دقیق از فروشگاهها یا مراکزی دارید که برای شروع فعالیت بازاریابیتان از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
- روی کمپین خود برای مدت طولانی حساب باز نکنید. مخاطبان بهزودی از کمپین شما خسته خواهند شد، پس بهتر است آن را هرچه زودتر بهروز کنید.
- از الگوهای ساده برای انتقال سریع و ماندگار پیام خود استفاده کنید.