برخی از آگهیهای داخلی به شیوهای ساخته شدهاند که تاریخ مصرف ندارند و سازندگان آنها به خیال خود با ساخت چنین آگهیهای هنرمندانهای به اقتصاد آن موسسه و شرکت کمک کردهاند.
برای صاحبان این آگهیها مهم نیست که شاید سلیقه مخاطبان در طول سالها تغییر کند یا شاید دیگر آن آگهیها بازخوردهای پخشهای بار اول را نداشته باشند. هیچ نکتهای برای این شرکتها مهم نیست جز سلیقه خودشان یا بودجه تبلیغاتی که باید هزینه شود.
در برخی موارد این شرکتها هزینههای هنگفتی را برای تولید آگهیهای بدون تاریخ مصرف صرف میکنند. این در حالی است که شاید با صرف همان هزینه، بتوانند آگهیهای موثرتر و به روزتری را تولید کنند و دیگر نیازی به پخش آگهیهایی نباشد که به گفته اکثر بینندگان به اصطلاح روی اعصاب هستند. این آگهیها آنقدر تکرار شدهاند که اثرگذاری خود را از دست دادهاند و دیگر نیازی به پخش ندارند. فقط کافی است ثانیهای در تلویزیون پخش شوند تا بیننده با دیدن آنها به یاد شعار و جملات بازیگران بیفتد.
البته برخی از این آگهیها هم به حدی با زندگی مخاطبان عجین شدهاند که آنها در زندگی روزمره خود به شوخی یا جدی از شعار و حرفهای گفته شده در آن آگهی استفاده میکنند؛ بهگونهای که فقط با گفتن نام آن شرکت مشتریان موسیقی و شعار آگهی را زمزمه میکنند. اکثر آگهیهایی که برای موسسه های آموزشی ساخته میشوند در این گروه قرار میگیرند.
باز هم مدرسان شریف
نام مدرسان شریف این روزها به حدی در آگهیهای تلویزیونی تکرار شده که به جمله معروفی میان بینندگان تبدیل شده است. کافی است در اینترنت تبلیغ مدرسان شریف را جستوجو کنید، کاربران خلاق ایرانی در دنیای مجازی این نام را با ساخت میمهای مختلف به نامی ماندگار میان موسسات آموزشی تبدیل کردهاند.
به نظر میرسد این موسسه با جمعآوری آنها میتواند یک نمایشگاه خلاق راه بیندازد. کاری خلاقانه که مطمئنا بازخوردهای جالبی نیز دریافت خواهد کرد و همین کار میتواند باعث ارتباط بهتر این نام با مخاطبان شود.
با وجود اینکه این آگهی به ماندگار شدن نام شرکت کمک کرده، اما برخی بینندگان را هم کلافه کرده است. یکی از بینندگان این آگهی در گفتوگویی با «فرصت امروز» میگفت: «من با این آگهی بزرگ شدهام. در برخی مواقع حتی شاید مقابل تلویزیون نباشم ولی وقتی صدای آن را میشنوم فورا با حالتی عصبی میگویم: مدرسان شریف.» این موضوع فقط خاص این آگهی نیست.
این روزها در اکثر آگهیهای ایرانی تمام تلاش سازندگان بر این است که نام شرکت یا محصول را آنقدر تکرار کنند که مخاطبان مقابل تلویزیون کلافه شوند و به طور کلی از خیر دیدن تمام آگهیها بگذرند. این در حالی است که قرار نیست آگهی آزاردهنده ساخته شود و مخاطبان با دیدن آن عذاب بکشند. به هرحال بد نیست سازندگان این آگهی برای یکبار هم که شده از بینندگان خود نظرسنجی کنند و براساس بازخوردهای دریافتی نسبت به تغییر ساختار آگهی اقدام کنند.
کانون در شهر شماست
یکی دیگر از آگهیهای تکراری تلویزیونی تبلیغ موسسه آموزشی قلمچی است. آگهیای که سالهاست به بینندگان میگوید که کوشا با برنامهریزی در درسهایش موفق شده است.
برنامهریزی درست تنها نکته تکرار شده در تمام آگهیها از تاریخ تاسیس این موسسه است. البته تصویری نیز در پس زمینه این آگهی استفاده میشود و نفرات اول کنکور را نشان میدهد که اگر کمی دقت شود به نظر میرسد چهره برخی از آنها سالهاست تکرار شده است.
در مورد اینکه این موسسه، کتب کمک آموزشی یا برنامهریزی مناسب دارد یا خیر، به نظر کارشناسی نیاز است ولی داشتن برنامهریزی برای موفق شدن در کنکور ایران حرف جدیدی نیست که این موسسه سالها با بازیگر نقش کوشا و پدرومادر این کودک آن را به رخ بینندگان بکشد. کوشا نامی فرضی هم که باشد باید بالاخره بعد از این سالها متوجه شود که حتما باید برای درسهایش برنامهریزی کند. اینکه چرا این موسسه با این همه دانشپژوهی که دارد شیوه خود را تغییر نمیدهد به سوالی لاینحل در صنعت تبلیغات کشور تبدیل شده است.
تکرار نام برند همیشه خوب نیست
امیر ابطحی، کارشناس تبلیغات درباره این آگهیهای تکراری به «فرصت امروز» میگوید: همیشه تکرار نام یک موسسه و شرکت باعث ماندگاری آن در ذهنها نمیشود. این شیوه عملکرد تبلیغاتی موسسات هم میتواند مفید باشد و هم مضر. در برخی موارد نام موسسه با تکرار زیاد ملکه ذهن مخاطبان میشود و این موسسات نیاز ندارند که تبلیغات جدیدی را بسازند چون همان تبلیغ اثر خود را گذاشته است ولی در برخی موارد نیز به این شکل نیست و این شیوه باعث به هم ریختن اعصاب مخاطب و دلزدگی او میشود؛ بهویژه اگر این آگهی در میان برنامه مورد علاقه او پخش شود. با این حال در کشور ما اکثر آگهیهای تبلیغاتی آموزشی با استفاده از شیوه تکرار نام موسسه ساخته میشود و باید در ساخت آنها تجدیدنظر کرد.