مواجه شدن با بن بست های مختلف کاریابی برای زنان و عدم برابری فرصت های شغلی بین زنان و مردان یکی از رایج ترین مشکلات در جهان اقتصاد است. مشکلاتی که برای بسیاری از زنان جامعه مثال هایی ملموس و تجربی نیز دارد.
برپایی سمینارها، همایش ها و انواع راهکارهای آموزشی و فرهنگی با محوریت اشتغال زنان نتوانسته آن طور که انتظار می رود بین اشتغال زنان و مردان در سراسر جهان توازن ایجاد کند. این در حالی است که توانمندسازی زنان و استفاده از استعدادهای آنان در عرصه های مختلف به کاهش نرخ فقر، معضلات اجتماعی و فرهنگی کمک شایانی خواهد کرد.
وضعیت آسیا و اقیانوسیه
اگرچه اکنون وضعیت اشتغال زنان در مناطق آسیا و اقیانوسیه نسبت به دهه های 80 و 90 میلادی تفاوت هایی داشته، اما هنوز هم رشد چشمگیر و قابل ملاحظه ای در این حوزه دیده نمی شود. آمارها نشان می دهد زنان در منطقه آسیا و اقیانوسیه سهم کمتری در پست های مدیریتی و کلیدی و سهم بزرگ تری در مشاغل سطح پایین تر دارند، برای مثال سهم زنان در مشاغل کشاورزی و زراعت در برخی مناطق تا 60 درصد است.
میلیون ها نفر از زنان بنگلادشی در کارگاه های خیاطی با پایین ترین حد دستمزدها کار می کنند و بیش از 65 درصد از کارگران فعال در مزارع چین زنان هستند. پایین بودن دستمزد زنان نسبت به مردان در فرصت های شغلی برابر، وجود سقف شیشه ای پیشرفت (سقفی ذهنی که مانع از پیشرفت زنان در مشاغل مدیریتی و رده بالا می شود) و... از دیگر مشکلات رایج زنان شاغل است.
افزون بر اینها، بسیاری از زنان در کشورهای آسیایی تحصیلات اندکی دارند یا از حداقل های حقوق فردی و اجتماعی خود برای تحصیل و کاریابی محرومند. بدیهی است در چنین شرایطی، زنان چاره ای به جز اشتغال در مشاغل فرودست با حداقل مزایا نداشته و به شرایط سطح پایین موجود راضی هستند.
آمارهای رسمی سازمان ملل نشان می دهد عدم اشتغال زنان در منطقه آسیا بالغ بر 89 میلیارد دلار ضرر سالانه به اقتصاد منطقه تحمیل می کند. بسیاری از منتقدان به فضای ناگوار و محدود اشتغال در این منطقه تیر انتقادات خود را به سمت دولت ها نشانه گرفته اند، درواقع به عقیده بسیاری از تحلیلگران اقتصاد آسیا، دولت های آسیایی کوشش های چندانی برای حمایت از زنان و اشتغال آنان انجام نداده اند و به نظر می رسد سهم حداقلی زنان در بخش های مختلف اقتصاد را نامنصفانه نمی دانند.
با این حال نمی توان تمامی کشورهای منطقه را محکوم به عدم حمایت از زنان دانست. برخی دولت ها با وجود آداب و سنن سخت گیرانه و فرهنگ های محدود کننده زنان، تلاش هایی تحسین برانگیز برای کارآفرینی و اشتغال زنان انجام داده اند.
برای مثال اخیراً دولت هندوستان بانکی ویژه زنان با 10 میلیارد روپیه سرمایه اولیه تأسیس کرده است. دولت با این روش تلاش دارد از طریق اعطای وام های بانکی از زنان کارآفرین حمایت کند. دولت مالزی نیز با حمایت های مادی از زنانی که قصد دارند در مشاغل مختلف فعال باشند، پرونده ای قابل دفاع در حوزه حمایت از اشتغال زنان دارد.
آژانس توسعه بین المللی استرالیا، در طول یک دهه گذشته فعالیت های مستمری برای افزایش سطح توانمند سازی زنان انجام داده است. یکی از فعالیت های تحسین برانگیز این آژانس فرهنگ سازی در خصوص نقش ناشناخته زنان در تأمین رفاه اجتماعی است.
چشم انداز مثبت آفریقای جنوبی
نگاهی به تاریخچه آفریقای جنوبی نشان می دهد مردم این کشور با واژه تبعیض چندان بیگانه نیستند. پس از سال 1989 و برچیده شدن قوانین تبعیض نژادی بین سیاهپوستان و سفیدپوستان، جنبش های زنان در منطقه پررنگ تر شد. اغلب این جنبش ها با هدف به دست آوردن فرصت های اجتماعی برابر و همپا شدن زنان و مردان در مسیر توسعه زیرساخت های اقتصادی شکل گرفتند.
نگاهی به کارنامه دولت نشان می دهد این جنبش ها بی تأثیر نبوده اند. نخستین نشانه های مثبت فعالیت زنان را می توان در انتخابات سال 2009 آفریقای جنوبی مشاهده کرد. در این سال نرخ زنان راه یافته به مجلس تا 43 درصد رشد داشت.
دولت آفریقای جنوبی در سال 2008 با پذیرش قوانین کنوانسیون بین المللی کار مبنی بر پذیرش مبارزه با تبعیض جنسیتی در اشتغال، گامی بزرگ در جهت احقاق حقوق زنان برداشت، اما همچنان سهم زنان در بخش های تجارت و بازرگانی چندان پررنگ نیست و عمده فعالیت های زنان در محورهای کشاورزی، خدمات و مشاغل نه چندان مهم خلاصه می شود.
دولت تلاش کرده با کاهش نرخ بی سوادی دختران و حذف تبعیض جنسیتی بین دختران و پسران در بخش آموزش و پرورش موانع تحصیلی پیش روی دختران را از میان بردارد، اما با وجود مدارک معتبر زنان و تحصیلات قابل قبول آنان در سیستم آموزش عالی، زنان در کاریابی فرصت برابری با مردان ندارند.
بخشی از این مشکل به فرهنگ نادرست و تبعیض آمیزی مرتبط است که در بین کارفرمایان و به ویژه کارفرمایانی با سن و سال بالا رواج دارد. با این حال مقایسه تلاش های دولت آفریقای جنوبی با برخی دولت ها، همچون عربستان که حضور زنان در بخش اشتغال را عملاً نادیده می گیرند تحسین برانگیز و امیدوار کننده به نظر می رسد.