عظیم پرمجی، موفقیت در گرو باور

عظیم پرمجی (Azim Premji) کارآفرین و سرمایه‌گذار هندی، در حال حاضر رییس شرکت ویپرو (Wipro) است. ویپرو یک شرکت مشاوره چندملیتی در زمینه فناوری‌اطلاعات، سرویس‌های یکپارچه‌سازی سیستم و مشاوره اطلاعاتی است که مرکز آن در بنگالور (Bangalore) هند واقع شده است. پرمجی چهار دهه ویپرو را هدایت کرده و توانسته آن را به رشد کنونی‌اش برساند و خودش را به‌عنوان یکی از مدیران جهانی در صنعت نرم‌افزار معرفی کند. پرمجی در حال حاضر با ثروت 19/5 میلیارددلار سومین مرد ثروتمند هند و شصتمین ثروتمند جهان به‌شمار می‌رود.

در سال 2013 عظیم پرمجی 25درصد از ثروت شخصی‌اش را به خیریه بخشید و قصد دارد 25درصد دیگرش را طی پنج سال آینده صرف امور خیریه کند. پرمجی که تحصیلاتش را در رشته مهندسی و در دانشگاه استنفورد به پایان رساند، در سال 1966، بعد از مرگ پدرش و زمانی که 21 سال داشت، به وطنش بازگشت و مسئولیت ویپرو را برعهده گرفت. این مدیر موفق توسط مجله بیزینس‌ویک (Business Week) به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین کارآفرینان معرفی شد؛ کسی که توانسته ویپرو را به یکی از کمپانی‌هایی تبدیل کند که سریع‌ترین رشد را در جهان داشته‌اند.

مراقب خواسته‌های‌تان باشید

مراقب خواسته‌های‌تان باشید به این معناست که از خودتان یا اطرافیان‌تان چیزهای خیلی کوچک نخواهید. به همان اندازه که درخواست می‌کنید، دریافت خواهید کرد: «به گذشته که نگاه می‌کنم، زمانی که به ویپرو ملحق شدم 21 سالم بود، اگر از من بپرسید که آیا در آن زمان فکر می‌کردم که ویپرو روزی به اینجا برسد، پاسخ صادقانه من این است که فکر نمی‌کردم، اما به این مسئله هم فکر نمی‌کردم که رشد نخواهیم کرد. ما مدام خودمان را به سوی اهداف بالا و بالاتری کشیدیم. گاهی اوقات ممکن به نظر می‌رسید، گاهی اوقات دست‌نیافتنی و گاهی اوقات دیوانگی، اما هرگز محدودیت‌ها متوقف‌مان نکرد و توانستیم از آنچه در سودایش بودیم، بیشتر به دست آوریم.

پاسخگو باشید، عکس‌العمل نشان ندهید

همیشه نسبت به احساسات‌تان هوشیار باشید و یاد بگیرید که چگونه مدیریتش کنید. تفاوت بسیاری وجود دارد بین افرادی که بدون دوراندیشی عکس‌العمل نشان می‌دهند و آنها که می‌توانند خود را خلاص کنند و بعدا به‌موقع پاسخ دهند. با انتخاب پاسخگویی به روشی متفاوت، می‌توانیم از کنترل رفتارمان توسط دیگران جلوگیری کنیم. زمانی یک روزنامه‌فروشی بود که مشتری گستاخی داشت. هر روز صبح، مشتری بدون اینکه سلام کند، روزنامه را برمی‌داشت و پول را به سمت روزنامه‌فروش پرتاب می‌کرد. روزنامه‌فروش پول را برمی‌داشت و با لبخند مودبانه‌ای می‌گفت: «ممنون آقا». یک روز شاگرد روزنامه‌فروش از او پرسید: «چرا با این مشتری مودبانه رفتار می‌کنی؟» روزنامه‌فروش جواب داد: «او نمی‌تواند مودب باشد و من هم نمی‌توانم بی‌ادب باشم. چرا باید اجازه بدهم رفتار دور از ادب او به من دیکته شود؟»

داشتن بصیرت در تصمیم‌گیری‌ها اهمیت فراوانی دارد

بینش و بصیرت در تصمیم‌گیری‌ها از جایگاه مهمی برخوردار است. بسیاری از مسائل توسط ضمیر ناخودآگاه ما ثبت می‌شوند. زمان‌هایی هستند که از هر دو نیمکره مغز استفاده می‌کنید اما کافی نیست. در بعضی تصمیمات لازم است به همان اندازه که از مغزتان استفاده می‌کنید از قلب‌تان نیز کمک بگیرید. زمانی که قلب و مغزتان را با هم به کار گیرید، می‌توانید به پاسخی کاملا جدید و خلاقانه دست پیدا کنید.

کار گروهی را بیاموزید

چالش‌هایی که پیش‌روی کسب‌وکارهای امروزی است آنقدر پیچیدگی دارد که هیچ‌کس به تنهایی قادر نیست با آنها مواجه شود. در‌حالی‌که بیشتر یادگیری ما تمرکز روی توانایی‌های فردی است، همکاری با دیگران نیز به همین اندازه حائز اهمیت است. اگر می‌خواهید کسب‌وکار موفقی داشته باشید باید تیمی قدرتمند با مهارت‌های تعریف‌شده داشته باشید. جهانی شدن آدم‌ها را از نقاط مختلف با تربیت‌ها و فرهنگ‌های متفاوت دور هم جمع کرده است. برای رسیدن به موفقیت، توانایی تبدیل شدن به عضوی کامل از اعضای تیم یکی از بایدهاست.

اولویت را به خودتان بدهید

خود را در اولویت قرار دادن به این معنا نیست که خودخواه باشید. حتی به این معنا هم نیست که آنقدر در خودتان غرق شوید که تبدیل به شخصیتی مغرور یا بی‌فایده شوید. در‌واقع مفهومش این است که اعتماد‌به‌نفس‌تان را افزایش دهید، ایمان و باور درونی‌‌تان را پرورش دهید تا حوادثی که بر سر راه کسب‌وکارتان قرار می‌گیرد، متزلزل‌تان نکند. زمانی که شکست می‌خورید این ویژگی خودش را نشان می‌دهد و می‌توانید با انرژی و اشتیاق دو برابر پیشروی کنید. در یک بازنگری در دانشگاه کسب‌وکار هاروارد این مسئله بسیار موثر توصیف شد: «هیچ‌کس به‌واقع نمی‌تواند موفقیت یا شکست را برای ما تعریف کند، فقط خودمان می‌توانیم تعریفی برایش داشته باشیم. هیچ‌کس نمی‌تواند جایگاه‌مان را از ما بگیرد، مگر آنکه خودمان تقدیمش کنیم. هیچ‌کس نمی‌تواند امیدمان را از ما بگیرد، مگر زمانی که خودمان واگذارش کنیم. هیچ‌کس نمی‌تواند خلاقیت‌ها و مهارت‌های‌مان را به سرقت ببرد، جز زمانی که از تفکر دست برداریم و هیچ‌کس نمی‌تواند ما را از دوباره موفق شدن بازدارد، مگر اینکه تسلیم شویم.»