نخستین وظیفه بازاریابی در قرن بیست و یکم، کمک به صاحبان کسبوکارها در مقابل تفکر کوتاهمدت است که به نظر میرسد عملکرد کارکنان در همه سطوح را کاهش میدهد. بعضی از این دیدگاههای اشتباه در مورد بازاریابی در کتاب «عصر بازاریابی» بهعنوان قوانینی که باید شکست، بیان میشود و به تعدادی از حقایقی که ما در مورد تفکر بلندمدت آموختیم، بهعنوان قوانینی که باید از آنها پیروی کرد، اشاره میشود.
سرعت روی دادن تغییرات در بازاریابی، نیاز افراد حرفهای را به منظور ارتقای مستمر مهارتها و مشارکتها در یادگیری مادامالعمر نشان میدهد. کاملا صحیح است که این حرفه متکی بر عمل، مشاهده و بهبود و نیز فعالیت حرفهای است و باید به یادگیری و پیشرفت مادامالعمر ارزش دهد. کتاب عصر بازاریابی نشان میدهد چرا این بعد کار اهمیت دارد. این کتاب توسط دکتر احمد روستا و فرانک صالحی ترجمه شده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «برنامههای بازاریابی باید پنج نوع صحیح مشتری را مورد هدف قرار دهند. مشتریان پنج نوع هستند: نوآورها، استفادهکنندگان اولیه، اکثریت اولیه، اکثریت ثانویه و دیرپذیرندگان.
برنامه بازاریابی شما باید بیانگر نوع مشتری باشد که محصول شما میخواهد تعیین کند. برای محصولات جدید، تعیین مصرفکنندگان اولیه مفید است، چون آنها بسیار تاثیرگذار هستند و قابلیت متقاعد کردن انواع مشتریان دیگر برای پیروی از کلمات خود را دارند. این کتاب علاوه بر پیوند بین گذشته و حال، نگاه ویژهای به آینده دارد، آیندهای که بازاریابان با آن سروکار خواهند داشت و تحت تاثیر سه نیروی مهم جهانی شدن، فناوری و اخلاقیات خواهد بود. این کتاب در320 صفحه و 15 هزار تومان توسط انتشارات بازاریابی چاپ شده است.