- چیپس سرکه نمکی با ماست موسیر کوچیک چکیده، مارکشم معتبر باشه، مثل اون دفعه متفرقه نگیری...
- شیر کم چرپ پاستوریزه هموژنیزه پاکتی، با کیک تیتاپ شکلاتی، تاریخ مصرفشم ببین لطفا...
- آجیل میتونی بگیری؟ مخلوط تخمه کدوی گوشتی و بادوم هندی بو داده شور، حواست باشه تازه باشهها...
موارد فوق تعدادی از اردهای ناشتای صادره از سوی پرسنل بخشهای مختلف شرکت است. دوباره یکی از طرحهای مندرآوردی یکی از اعضای بیغم و خارج رفته و خلاق شورای تصمیمگیرندگان عمده شرکت، گریبان ما مدیران میانی زحمتکش و سینه سوخته را گرفت. آقایان فرمایش فرمودهاند بودجه محدود و مشخصی به تناسب تعداد نفرات برای هر بخش منظور شود تا حدود پنج عصر برای کسانی که قصد اضافه کاری دارند عصرانه مختصری تهیه شود. تا اینجای امر خیلی هم انساندوستانه است و هم کارمندنوازانه و اضافهکار پراکنانه!
اما چنان که افتد و دانید با سرعتی زیاد این پدیده میمون هم دچار مشکلات پیشبینی شده و نشده میشود؛ اول از همه بحث اینکه در هر بخش چه کسی فهرست درخواستهای عصرانه افراد را جمع کرده و جهت خرید اقدام کند. دوم آنکه بعضی افراد ظاهرا این عصرانه را به تنها وعده غذایی شبانهروز خود تبدیل کرده و سعی دارند کلیه مواد مغذی، آلی و معدنی مورد نیاز بدن خود را تنها از طریق همین میانوعده تامین کنند! دیگر آنکه فرد خریدکننده گاه محصولاتی با مارکهای متفرقه یا تاریخ مصرفگذشته یا آسیبدیده (مثل بستنی آب شده یا کیک لهیده) خریداری میکند که ماجرا در حد درگیری فیزیکی و اخراج و استعفا بیخ پیدا میکند.
طرحهای اصلاحی پیشنهادی، پیدرپی ارائه میشود و طبعا بنا به رسم معهود اینجایی اولین آنها حذف عصرانه بهطور کلی و خط زدن این لغت منحوس از فرهنگ لغات شرکت است!
این طرح با وتوی قاطع رییس مواجه میشود:
- بچهرو تا بهش جغجغه ندادی، ندادی، وقتی دادی، دیگه نمیتونی ندی، دردسر برا ما درست نکنین بابا، دیگر خرجی است که شده، مدیرعامل محترم قبول کرده، شماها دیگه شیطون نشین توروخدا، پاشین پاشین برین رد کارتون، یالا...
طرح دوم خشکه حساب کردن است، یعنی واریز مبلغ معینی به حساب حقوق هر کارمند در انتهای ماه که خود اشخاص نسبت به تهیه عصرانه اقدام کنند، این هم غیرمنطقی است و فلسفه وجودی عصرانه برای اضافهکاریکنندگان را از بین میبرد.
طرح سوم عادلانهسازی و هدفمند کردن عصرانه، به این شکل که یک برنامه هفتگی ثابت شامل اقلامی مثل نان و پنیر و خیار و گوجه، نان و حلوای ارده، نان و کره و مربا و از این دست میان وعدههای سالم تهیه شده و هر روزه ارائه میشود. این یکی هم به بهانه از بین بردن تنوع و لذت برنامه عصرانه از دستور کار خارج میشود و نهایتا ما میمانیم و یک برنامه عصرانه قوز بالاقوز وسط هزار وظیفه خطیر و دو هزار کار در تاخیر و این جملات قصار رییس:
- برین خودتونو جمعوجور کنین، سازماندهی یه عصرونه کوچولو که کی بگیره و چی بگیره و دعوام نشه آخه کاریه که از جوانان رعنای وطن برنیاد؟ من بعد این جزو وظایف مدیران این شرکت است و بامبول و شامورتیبازی هم نداریم. والسلام.
و چنین است که طوعا او کرها دانه دانه تن به این کار میدهیم و کموبیش وقتی هم برای رتقوفتق این ماجرا و حواشیاش میگذاریم که میگذرد و این وقت تلف شده کم و کمتر میشود و این قضیه جزو روتین کاری هر مدیر قرار میگیرد. کمکم فقط لذت عصرانه خوردن دورهمی میماند و دعا به جان رییس که عصرانه را از پیچانده شدن نجات داد.