یک پژوهشگر امور اقتصادي برنج در گيلان گفت: سودآوري واردات در مقايسه با تجارت داخلي آنگاه رنگ جدي به خود ميگيرد که به تفاوت فاحش قيمتهاي جهاني با قيمت نهايي فروش برنج خارجي در ايران و به مقدار واقعي برنج وارد شده، اعم از مجاز و غيرمجاز توجه شود. به گزارش ايسنا، خانکشيپور افزود: در شرايطي که تورم، نوسان نرخ ارز و شرايط بازار همواره بر اين سودآوري ميافزايد، از وارد شدن به چگونگي توزيع اين سود سرشار که ميتواند موجب شکلگيري کانون ثروت پرقدرتي شود، اجتناب ميشود.
وي با بيان اينکه صادرات به ازاي واردات راهبردي براي کارآمد شدن بازار و توليد پايدار برنج است، خاطرنشان کرد: توليد سالانه بيش از دو ميليون و 300هزار تن برنج در حدود 600 هزار هکتار شاليزارهاي ايران و واردات يک ميليون تن برنج به مفهوم عرضه بيش از سه ميليون تن برنج داخلي و خارجي در بازار داخلي است. صادرات به ازاي واردات برنج و توليد پايدار برنج، طرحي براي خودکفايي در توليد برنج و کاهش بارمالي دولت است.
خانکشي پور اضافه کرد: گردش پولي اين حجم برنج حداقل تا 17 هزار ميليارد تومان برآورد ميشود. البته با احتساب هزينههايي همچون اجرت کار خانوار، ارزش اجاره شاليزار، اجاره ماشين آلات و سود بانکي متناسب با نقدينگي هزينه شده، حداقل سود حاصل شده در سال 1500ميليارد تومان خواهد بود.
وي تصريح کرد: با توجه به قيمت انواع برنج، بهطور متوسط خانوادههاي ايراني با سطوح متفاوت درآمدي، روزانه يک وعده از ارقام مختلف برنج داخلي و وارداتي مصرف ميکنند. با وجود آخرين توصيه در زمينه بهداشت غذايي مبني بر کافي بودن مصرف 95 گرم در يک وعده غذايي روزانه براي يک فرد بالغ و سالم اما با سرانه مصرف 100گرم براي هر نفر در روز، کل مصرف سالانه برنج معادل دو ميليون و 800 هزار تن برآورد ميشود، بنابراين نياز وارداتي کشور عملا کمتر از 500 هزار تن محاسبه ميشود.وي خاطرنشان کرد: ايجاد رابطه متقابل و دوسويه بين واردات برنج و صادرات ميتواند در کوتاه مدت کمبود ذخاير کشور را تامين کند و نيز موجب تقويت توليد داخل و رشد پايدار آن شود. الزام اين امر واردات برنج به ازاي صادرات آن با توجه به کيفيت خوب برنج ايراني است.