تا چنددهه پیش، مردان بهعنوان نانآوران خانه نقش پررنگی داشتند و اشتغال زنان، به پس از ازدواج و خانهداری آنها خلاصه میشد. اما با گذشت زمان این مفاهیم تغییر کرد و بیش از نیمی از زنان امروزی ، چه متاهل و چه مجرد شاغل هستند. اما سهم زنان از مشاغل بهعنوان بخش قابلتوجهی از منابع انسانی، تا چه حد استاندارد است و اساسا در طول تاریخ روند تثبیت زنان بهعنوان منابع انسانی اثرگذار چگونه بوده است؟
نگاهی کوتاه به اشتغال زنان در تاریخ معاصر
کارخانهها نخستین مبداء برای اشتغال زنان در پایان قرن 19 میلادی محسوب میشوند، کارخانههایی که به دنبال نیروی سختکوش و ارزانقیمت میگشتند و در شرایطی نامناسب بخش بزرگی از منابع انسانی خود را از زنان شاغل تکمیل میکردند. استخدام دختران جوان در کارخانههای انگلستان با مدت زمان طاقتفرسای 60 ساعت در هفته برای 80 سنت و حتی کمتر، نمونهای از همین شرایط در آن دوره زمانی است.
اما از اوایل قرن 20 میلادی، تلاشهای زنان برای دستیابی به مشاغلی با شرایطی بهتر، از طریق تشکیل اتحادیههای صنفی و انجمنها، نتیجه داد و نگاه سازمانها و کارخانهها به زنان بهعنوان منابع انسانی تا حدودی تغییر کرد، ورود زنان به ردههای بالاتر، از همین دوره آغاز شد و مشاغلی که به زنان پیشنهاد میشد، تنوع بیشتری پیدا کرد. با وجود اینکه در دوره حاضر، مشکلاتی مثل تبعیض شغلی، دستمزدهای پایینتر از مردان در ازای مشاغل برابر با مردان و... هنوز هم در بحث زنان بهعنوان منابع انسانی مطرح است، اما وضعیت زنان شاغل نسبت به گذشته پیشرفتی چشمگیر داشته است.
زنان هند، سهمی که در خطر است
هند از جمله کشورهای آسیایی است که فرهنگ پیچیدهای دارد، این فرهنگ تاثیر مستقیمی بر سهم زنان بهعنوان منابع انسانی دارد. بین سالهای 1994 تا 2010، دولت هند تلاشهایی گسترده برای احقاق حق بانوان در بخش منابع انسانی صورت داد. تلاشهایی که در پایان سال 2013 منجر به سهم نزدیک به 40درصد زنان در بخشهای مختلف سازمانها و ادارات هند شد. به نظر میرسد باید هند را مورد تشویق قرار داد، اما این پایان ماجرا نیست، متاسفانه سهم زنان در منابع انسانی هند، جایگاهی بسیار متزلزلدارد.
بسیاری از زنان هندی که در شهرستانها و روستاها شاغل هستند در بخشهای کشاورزی و صنعتی کار میکنند، این بخشها، اغلب زنان را قربانی تبعیض و دستمزدهای نابرابر کرده و درنهایت بسیاری از زنان را از اشتغال ناامید میکنند. ریزش گاه و بیگاه شاخصههای اشتغال زنان در هند، به سبب همین مسئله است. با این حال دولت هند تلاش میکند این نوع نگاه را تغییر دهد. برگزاری کارگاههای بینالمللی حقوقی و آموزشی برای زنان، که چندی پیش در دهلی نو برگزار شد، نمونهای از این تلاشهاست.
زنان آلمان، سهمی ایمن و امیدوارانه
اهمیت حضور زنان بهعنوان بخش مهمی از نیروی انسانی در آلمان از سالهای پس از جنگهای جهانی، در این کشور پررنگتر شد، آلمان با کمک سختکوشی منابع انسانی خود توانست از بحرانهای اقتصادی پس از دو جنگ، با موفقیت عبور کند و این روزها به یک قدرت جهانی تبدیل شود. در واقع فرهنگ حضور زنان به عنوان منابع انسانی موثر در اقتصاد آلمان تاحد زیادی متاثر از تبعات جنگ است. اما اوجگیری حضور زنان در عرصه اقتصاد آلمان از سالهای میانی دهه 90 میلادی شروع شد.
طبق آمارها، بین سالهای 1995 تا 2014 سهم زنان در منابع انسانی، رشدی بیسابقه داشته است. نکته مهم در این میان، پست و مقامهایی است که زنان آلمانی موفق به دستیابی به آنها میشوند، به نظر میرسد نگاههای جنسیتی در آلمان معتدلتر از پیش شده و دیدن زنان در پستهای رده بالا به امری متداول بدل شده است. حضور زنان در عرصههای صنعتی و آموزش و پرورش بیش از باقی بخشها به چشم میخورد.
ارتقای سهم زنان بهعنوان نیروی انسانی
در طول سال، کنفرانسها و کارگاههای متعددی در سراسر دنیا به بررسی روشهای ارتقای سهم زنان بهعنوان نیروی انسانی برگزار میشود. در این میان، برخی مولفهها بارها تکرار و تاکید میشوند:
*استعدادیابی: در بسیاری از نقاط محروم و کمتر توسعهیافته، عدم اطلاع از سطح استعداد و مهارتهای زنان مانعی برای ورود آنان به بخش منابع انسانی میشود. استعدادیابی و کشف پتانسیلهای زنان یکی از راهکارهای ارتقای سهم زنان است.
*تغییر نگرش: تغییر نگرش مدیران و افرادی که در بخش تامین نیروی انسانی کار میکنند، اهمیت زیادی دارد، در بسیاری از موارد، نگرش سوگیرانه و ضد زن، باعث میشود، سهم زنان، به طور مشخصی تحت تاثیر قرار گرفته و کاهش یابد.
*حمایتهای دولتی: دولتها میتوانند با فرهنگسازی و ایجاد فرصتهای برابر بین زنان و مردان سهم زنان را ارتقا دهند. نقش دولتها بهویژه در بخشهای اشتغال دولتی پررنگتر است.