مجموعه نخبگان ایرانی به این نتیجه رسیدهاند که ایران برای توسعه خود هنوز نیازمند تدوین و اجرای برنامههای میانمدت است. بر پایه همین خردجمعی نخبگان است که دولت یازدهم در فرآیندی منطقی لایحه برنامه ششم توسعه را تدوین و به مجلس ارائه کرده است. در این روزها که انتخابات نهاد قانونگذاری ایران، فضای خبری ایران را به خود اختصاص داده، موضوع برنامه ششم توسعه به مدت معینی به محاق رفته است. تردیدی نیست که پس از فرونشستن بحثهای مرتبط با انتخابات، برنامه ششم توسعه در صدر اخبار و گزارشهای سیاسی- اقتصادی قرار خواهد گرفت. در این شرایط است که نگاه به ماهیت برنامه در ایران و رویکرد به آن واجد اهمیت فوقالعادهای است.
نگاهی به آنچه در لایحه برنامه آمده است و مقایسه آن با پنج برنامه قبلی تدوین و اجرا شده، نشان میدهد که ماهیت لایحه تدوین شده مترقی است و میتوان با لحاظ کردن برخی مسائل راهبردی آن را به یک برنامه پیشبرنده و کارآمد تبدیل کرد. کارشناسان و فعالان اقتصادی و اقتصاددانان معتقدند ایران در آستانه اجرای برنامه ششم توسعه با چند مسئله بسیار مهم مواجه است که اگر مجموعه نیروهای موثر در اداره کشور بر سر آنها به اجماع و توافق ذهنی نرسند بدون تردید جامعه ایرانی با مشکلات پیچیدهای مواجه خواهد شد.
نرخ بالای بیکاری جوانان تحصیلکرده و یورش سالانه نزدیک به 800هزار دختر و پسری که مدرک کارشناسی، کارشناسیارشد و حتی دکترا دارند، بازار کار ایران را از سمت عرضه تحت شدیدترین فشارها قرار خواهد داد. برای اینکه اقتصاد ایران بتواند این عرضه سنگین را جواب دهد باید چرخ تولید صنعتی، چرخ فعالیتهای خدمات مدرن و منطبق با تحولات روز جهان و چرخ سایر فعالیتها مثل کشاورزی، معدن و حملونقل نیز بچرخند و سرعت بگیرند. هرگونه غفلت از این مسئله میتواند بنیادهای جامعه ایرانی را به لرزه درآورد و باید هوشیار بود و برای آن راه پیدا کرد.
راههای تجربه شده جامعه بشری و کشورهای نیرومند اقتصادی در تاریخ معاصر این است که باید نرخ رشد سرمایهگذاری شتاب بگیرد و به نقطه قابل اطمینان و بیبرگشت برسد. افزایش نرخ رشد سرمایهگذاری بدون تجهیز منابع و پسانداز ملی یا پسانداز جهانی ناممکن است. آمارها نشان میدهد پسانداز ملی در بهترین شرایط و فرضیهها و آمادگیها برای رشد 8درصدی تولید ناخالص داخلی کافی نیست و باید از پسانداز جهانی استفاده شود.
مازاد پسانداز جهانی به چند صورت میتواند به اقتصاد ایران تزریق شود که سرمایهگذاری مستقیم خارجی کارآمدترین آنهاست. ایران به لحاظ داشتن منابع و ثروتهای طبیعی، بازار بزرگ مصرف، درآمد سرانه متوسط به بالا، داشتن مرزهای مشترک با صدها میلیون ساکن در کشورهای همسایه و ظرفیتهای خالی، توانایی فوقالعادهای برای جذب سرمایهگذاری خارجی دارد.
علاوه بر راهحلهای بالا که میتوانند راه ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور باشند، یک راه اصلی اما ذهنهای باز و آماده برای پذیرش پیامدهای ورود سرمایههای خارجی است. ذهنیت مستعد، منسجم و متحد کلیت جامعه ایرانی شرط ضروری برای ورود سرمایههای خارجی و عبور دادن ایران از گردنه سخت و باریک عرضه هراسآور نیروی جویای کار تحصیلکرده در سالهای آتی است.
* دکترای مالی و اقتصاد